English Version
This Site Is Available In English

بشکافید آنچه شکافتنی نیست

بشکافید آنچه شکافتنی نیست

به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان، عباس هستم، یک مسافر.

تأثیر وادی چهاردهم بر انسانی که تازه از خواب غفلت بیدار می‌شود، همچون طلوع خورشیدی عالم‌تاب است که عشق را در شهر وجودی‌ام به جریان می‌اندازد تا تنفر را از خود برهانم. اگر بتوانم این عشق را معنی کنم، شاید درک کنم که عشق دردی شدید در قلب است؛ هدیه‌ای الهی که خداوند از طریق حس و سیگنال‌های موجود در هستی، در درون ما قرار داده است.

در مثلث کائنات که آقای مهندس از آن نام برده‌اند، هستی بر سه پارامتر بنا شده است: نور، صوت و حس. من آنچه را در هستی می‌بینم، می‌شنوم و با تمام وجود حس می‌کنم، چیزی جز عشق نیست. عشقی که قدرت الهی دارد و می‌تواند انسان را از جایی به جایی دیگر ببرد. مگر نه این است که تمام هستی و پایه تمام محبت‌ها بر مبنای عشق است؟ مگر نه این است که من، انسان، باید بدانم آنچه را که نمی‌دانم؟

وادی چهاردهم می‌گوید:"آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است."
من که می‌گویم، کلام خود نیست، بلکه فردی است در جمع بی‌کران هستی که باورش کار هرکسی نیست، مگر آنکه معنای آن را بداند.

"ارابه‌ها را در بی‌کران به حرکت درآورید که نگهبانان ماورا به آنچه در زمین می‌گذرد، نیازمندند. بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیب‌ها را جدا نمایید."
این پیام چقدر بار معنایی عمیقی دارد! می‌گوید آنچه در زمین می‌گذرد، نگهبانان ماورا به آن نیاز دارند. پس این پیام می‌تواند افکار و اندیشه انسان را به پرواز درآورد و او را به‌سوی کائنات سوق دهد. زیرا آن‌ها نیز نیازمندند که عشق و محبت از زمین به آن‌ها فرستاده شود و دوباره از طریق حس، نور و صوت، با چندین برابر شدت به هستی بازگردد.
واقعاً این قلم چیست که روح انسان را به پرواز درمی‌آورد؟

قلمی که تنها با عشق و حس می‌تواند مسیر خود را ادامه دهد.
خداوندا، به من، عباس، نیرویی عطا کن تا بتوانم هستی را آنگونه که شایسته یک انسان است، درک کنم؛ تا بتوانم تمام ذرات هستی را دوست بدارم و در آن شناور شوم؛ تا به تمام موجودات عشق بورزم.
تمام گرسنگان جهان عشقند.
تمام تازه‌واردین عشقند.
آقای مهندس عشق است.
آقا عطا، راهنمای عزیزم، عشق است.
تمام راهنماها عشق هستند.
تمام اعضای کنگره عشق‌اند.

خدایا، این همه عشق برای چیست؟

خدایا، به من کمک کن تا ظرف وجودم را بزرگ‌تر کنم تا بتوانم بیشتر درک کنم و تمام موجودات را دوست داشته باشم.
یکی از نشانه‌های واقعی یک انسان، بخشش است. این بخشش است که عشق را در وجود انسان متجلی می‌کند. امیدوارم که همه ما بتوانیم عشق را در معنای واقعی آن درک کنیم و آن را به دیگران ببخشیم.
با اجازه آقای مهندس، امید دارم که سالن همسفران را بنا کنیم و از تمام کسانی که این دل‌نوشته را می‌خوانند، می‌خواهم که بدانند:
"با بخشش، انسان به جایی می‌رسد که روزی مقام انسانی خود را گم کرده بود، و با بخشش، آن را دوباره پیدا خواهد کرد.

تایپ: مسافرعباس لژیون یکم
ارسال: مسافر محمد لژیون یکم
نمایندگی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .