English Version
This Site Is Available In English

اصل و بنیاد هستی، محبت است

اصل و بنیاد هستی، محبت است

آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.
جایگاه محبت و عشق در قلب ما است و تا قلب خود را صیقل و صاف نکنیم، نه عشقی را درک می‌کنیم و نه آن را دریافت می‌کنیم، تنها عشق و محبت است که تمام ساختارهای منفی را فرو می‌ریزد و من را به عمق خودم می‌رساند و بعد صفات خداوند در من به‌ آرامی تجلی می‌یابد و آن وقت آرامش و حس خوب من را فرا می‌گیرد. من می‌توانم با این نگرش و آرامش قلبی، دست در دست دیگران بفشارم و شفای دل آن‌ها باشم، وقتی به آن‌ها عشق هدیه بدهم؛ مسلماً چیزی بهتر از درگاه خداوند هدیه می‌گیرم که صد برابر خیر و برکات بی‌شماری به همراه دارد.

باورم نمی‌شود که ساختارهای درونی خود را کم‌کم شناخته‌ام و زیر آوار این تخریب‌ها، روح و روانم سال‌ها مدفون شده بود؛ زیر بار حرف‌های شکننده، نگاه‌های سنگین، بغضی پنهان و زخم‌های نمک‌ خورده! خود را در تنهایی شب می‌دیدم و با بغضی گلوگیر سرگردان بودم؛ حتی هر چیز خوب هم من را به گریه می‌انداخت و به کودکی‌ام پرتاب می‌کرد؛ ولی نور امید در وجودم هر لحظه با نزدیک شدن به قدرت مطلق، روشن و روشن‌تر می‌شد و من را به خودم می‌رساند تا اول بتوانم خود را در آغوش بگیرم و دوست بدارم.

اما وادی و راه ۱۴ را می‌دانیم که عدد ۱۴ بسیار مقدس است و در همه‌ی جلسات با ۱۴ ثانیه سکوت، قلب و ذهنمان را کمی آرام می‌کنیم تا بتوانیم از افکار پوچ و بیهوده فاصله بگیریم، به خداوند بزرگ پناه می‌بریم و در تمامی لحظات از او یاری می‌جوییم، ما از ابتدا تمام وادی‌ها را از اول تا چهارده وادی سپری می‌کنیم و به دریایی از عشق و محبت ازلی می‌رسیم عشق به خود، به هستی و به خالق خود؛ محبتی که در دل باشد ما را به سرمنزل مقصود می‌برد و تمام دل‌آشوب‌ها و بی‌تعادلی‌های ما را تسکین می‌دهد.

بار پروردگارا، ما را در این وادی ثابت‌ قدم نگهدار تا بتوانیم از محبت و عشقی که در این دریای بیکران بهره برده‌ایم به دیگران هم بدهیم و مانند چشمه‌ای زلال و جوشان روی نگرانی‌ها، غم‌ها و دردهای دیگران سرازیر شویم و آن‌ها را تسکین دهیم و بدانیم چیزی که در این زندگی باقی می‌ماند، محبت و عشق است و دیگر هیچ چیز در این دنیا جاودانه نیست. چه خوب است که رسالت و وظیفه‌ی خود را بشناسیم، در دریای علم و آگاهی، راه راستین را انتخاب کنیم و شاگردی ممتاز در این مسیر باشیم و مسیر روشنایی را به دیگران هم نشان دهیم تا آن‌ها نیز از زیبایی‌های این مسیر بهره‌مند شوند و همه حلقه‌وار در این مسیر قرار بگیریم.

بدانیم که اصل و بنیاد هستی، محبت است و هر چیزی غیر از این باشد، تهی و خالی است و هیچ معنایی ندارد و شالوده‌ی هر کاری عشق و علاقه می‌خواهد. از قدیم می‌گویند: "دست شکسته به کار می‌رود؛ ولی دل شکسته هیچ وقت" پس آن انرژی که به هر فرد قدرت و انگیزه‌ی حیات می‌دهد، عشق است و بس.

به راستی که درست می‌گویند: "قطره‌ قطره جمع گردد وانگهی دریا شود" باید بدانیم که اگر قطره‌ای بیکران از این هستی باشیم؛ اگر از مسیرهای سخت و گذرگاه‌های طولانی عبور کنیم، ابتدا جوی، سپس رود و در آخر به دریای عظیم محبت خداوند منتهی می‌شویم، خود را می‌شوییم و از تمام ناخالصی‌ها و نیروهای منفی پاک می‌کنیم؛ مهم‌ترین خواسته‌ی ما برای رسیدن به این موهبت الهی محبت بی‌دریغ به کل هستی است که آن را در خود به‌ صورت پنهان و آشکار هویدا سازیم؛ به راستی که این شاه‌ کلید را همیشه در تمام مسیر زندگی باید سرلوحه‌ی کارهای خود قرار بدهیم؛ چراکه وعده‌ی خدا حق است.

ویراستاری و ارسال: همسفر نفس رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی امام‌قلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .