تدبیر و بی‌تدبیری مرز پیروزی و شکست

همسفر رضوان؛

در سی‌‌‌دی جاسوس گفته می‌شود چیزی که بیش‌تر در زندگی همه ما رخ می‌‌‌دهد و با آن دست و پنجه نرم می‌‌‌کنیم؛ تشخیص فرق بین تدبیر، صداقت و راستگویی است، کسی نباید بداند در کف دست ما پول سیاه است یا سکه طلا، همه بزرگان در این مورد بسیار گفته‌‌‌اند‌؛ مثلاً سعدی بزرگ چنین می‌‌گوید: «اگر کس بداند که رأی تو چیست به آن رأی و دانش باید گریست».

در رابطه با جهبه جنگ، تجارت، کارهای سیاسی و معامله کردن یک مثلث تشکیل می‌‌شود راست‌‌گویی، دروغ‌‌گویی و ساق بعدی تدبیر است. در جهبه جنگ لازم است صداقت داشته باشیم، ما آموزش گرفتیم راست‌گو باشیم؛ در حالی که می‌‌‌توانیم پاسخ ندهیم؛ زیرا توضیح دادن در مورد خود یا مسائل را توجیح کردن و گاهی راست‌‌گویی در بعضی مسائل فتنه انگیز است.

یک شخص سال‌‌‌‌هاست در کنار ما زندگی می‌‌‌‌کند و اطمینان کامل به او داریم؛ در صورتی که جاسوس و سخن‌ چین بوده، پس می‌فهمیم که نباید همه چیز را در مقابل او روی دایره بریزیم؛ زیرا هر چه بگویی بر علیه خودت استفاده می‌‌شود، در جنگ با شخص بد اندیش، بیاندیش؛ اما مراقب باش از نیت تو کسی با‌‌ خبر نشود که همانا اسکندر وقتی می‌خواست به شرق حمله کند در چادر خودش می‌‌‌‌گفت: می‌‌خواهم به غرب حمله کنم، یعنی کسی به جز خودت نباید مطلع شود عزم تو چیست و چه کار می‌‌خواهی بکنی‌؛ زیرا اگر کسی جز خودش بداند باید به حال آن شخص گریست.

در آخر؛ اگر می‌‌خواهی رنج ناچیزی متحمل شوی، غصه کمتری بخوری، می‌بایست رنج و غصه از دل دردمندان بگیری، به جای پرخاشگری و کینه‌توزی محبت کنی و بزرگوار باشی.

همسفر فاطمه؛

در هر شرایطی که قرار گرفتی نباید کسی را وکیل تمام اختیار خودت قرار بدهی؛ زیرا با دستان خودت مشکل ایجاد کرده‌‌ای؛ اگر انسان کاری را که می‌‌‌‌خواهد انجام دهد کمی تدبیر داشته باشد و به عاقبت آن فکر کند به گونه‌‌ای دیگر عمل می‌‌کند، برای خودش و دیگران مشکل ایجاد نمی‌‌‌کند. در درون چاه سنگ انداختن کار آسانی است؛ ولی در آوردن آن هزاران مکافات دارد.

هر زمانی می‌‌خواهیم وکالت یا شراکتی انجام دهیم؛ باید همه جوانب را در نظر بگیریم، فرقی نمی‌‌کند با یکی از نزدیکان خود باشد یا این‌‌که غریبه باشد. انسان گاهی در بحران‌‌‌هایی قرار می‌‌گیرد که باید ایستادگی کند و نترسد؛ چون ترس تفکر را می‌‌خورد. خداوند به انسان نیرویی عطا کرده است که؛ اگر به آرامش برسد می‌‌تواند از آن نیرو استفاده کند.

فردی که در تاریکی قرار دارد کافی است روی خود را به سوی روشنایی برگرداند، چرا که یاد خدا عقل را روشن می‌‌کند و موجب آرامش می شود. وقتی می‌‌گوییم خدا؛ یعنی من به یک نیرویی معتقد هستم که به تمام کائنات حاکم است و دلم آرام می‌‌گیرد. انسان‌‌هایی که دست به خود‌‌کشی می‌‌زنند به این نیرو اعتقادی ندارند. در مسیر صراط مستقیم حرکت کردن به نظر کار دشواری است؛ اما نتیجه آن آرامش، آسایش و حال‌‌خوش است.

همسفر معصومه؛

اصولاً برای پیدا کردن راه حل برای هر مسئله‌‌ای بایستی آن مسئله را کاملا بشناسیم؛ اگر اعتیاد درمان نشد به خاطر این بود که اصلا نمی‌‌‌دانستند اعتیاد چیست، در حال حاضر تعاریف زیادی برای روان وجود دارد‌؛ اما هیچ‌‌کدام از این تعاریف باعث درمان روان نشده است. اول باید بدانیم روان چیست سپس می‌‌‌توانیم آن را درمان کنیم.

حال می‌‌‌گوییم خدا چیست؟ خداوند همان نیرویی است که بر تمام کائنات حاکم است، در واقع مثل یک دستگیره‌‌ای است که اگر به آن معتقد باشی به یادش دلت آرام، عقلت و ضمیرت روشن می‌شود. کار‌های خداوند مانند شعبده بازی است، گاهی؛ اگر به سمت گلستان بروی سر از آتش در می‌‌آوری؛ اما گاهی به سوی آتش می‌‌‌روی؛ در حالی که گلستان را می‌بینی.

رفتن به سوی صراط مستقیم بسیار سخت به نظر می‌آید ولی در ادامه باعث آرامش در انسان می‌شود مانند؛ شخصی که از صبح تا شب کارگری می‌‌‌کند و مقدار کمی دستمزد دریافت می‌‌‌کند اما شب با آرامش می‌‌‌خوابد، در عوض فردی که به فروختن هروئین مشغول است و پول هنگفتی هم می‌‌‌گیرد در هر لحظه ترس و اضطراب دارد.

انجام فرامین الهی راه درست را به انسان نشان می‌‌دهد، فرمان الهی فقط این نیست که بگوید: نماز بخوان یا روزه بگیر، فرمان الهی می‌گوید: کم‌‌فروشی نکن، رشوه نگیر؛ اگر ما به فرامین الهی عمل کنیم در ادامه رستگار خواهیم شد.

تهیه گزارش و تایپ: همسفر رضوان، همسفر فاطمه، همسفر معصومه رهجوهای راهنما همسفرفاطمه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ویراستاری و تنظیم: همسفر زهرا دبیر سایت
عکاس و ارسال کننده: همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امیر- اراک