شاگرد: من هنوز تفاوت تدبیر، صداقت و راستگویی را متوجه نشدم و باعث شده که اکثر اوقات دچار مشکل شوم.
استاد: ما خوشحالیم که با عزم و اراده فولادین در تمام لحظات ایستادگی و کمک به خود هم کردهاید، شما قدری بیش از انسان بودن، بردبار هستید، هرکس بداند در کف دست شما چه چیزی قرار دارد سکه طلا یا پول سیاه، دیگر مشکل است.
آقای مهندس درخاطرات خود میفرمایند: مدیرعامل شرکتی بودم و شرایط خوب و اتومبیل بنز داشتم؛ اتفاقی افتاد و برای فروش مقداری زمین به زاهدان سفر کردم، درآن هنگام مصرفکنندهای پرمصرف بودم و شخصی که با من مشکل داشت، شرایط مرا به مأمور گفت و هنگام بازگشت در فرودگاه با من برخورد کرده و از من پرسیدند که آیا تریاک میکشی؟ من در جواب گفتم تریاک نمیکشم بلکه تریاک میخورم.
اینجا من با خود گفتم، آدم عاقل تو اکنون در جبهه نبرد هستی و این حرف را زدی، فقط کافی بود بگویی نه نمیکشم، و اینگونه داستان شروع شد و من را به پاسگاه و سپس کمیته زنجان بردند.
"راستان رستند در جهان، راستان قوی دستند"
این بیت اشاره دارد آنانی که راستگو هستند بسیار خوب، اما در کجا؟ در جبهه جنگ هم همینطور است؟
نکته این است که ما باید تشخیص دهیم چه موقع تدبیر و راستگویی را بهکار ببریم. در این موضوع یک مثلث داریم که یک ضلع آن تدبیر، ضلع دیگر راستگویی و دیگری ضلع خنثی است، در ادامه فرمودند: دستگاهی به مبلغ ۱۷۰هزار تومان خریدم و بعد از تعمیر، آن را به مبلغ ۷۰۰هزار تومان برای فروش گذاشتم، شخصی پرسید چه قیمت خریدی؟
من بهجای دروغ و قسم خوردن، گفتم از رودخانه روبهروی خانهام گرفتم اگر بهدرد تو میخورد بخر. گاهی میتوان پاسخ نداد، گاهی سخنی حقیقت دارد؛ اما همان فتنهانگیز است، فردی که جاسوس باشد اصلاً متوجه نمیشوی زیرا او میخواهد اعتماد صددرصد وجود داشته باشد، مانند مسائل سیاسی که شاید بعد از سالها متوجه وجود جاسوس از کشوری دیگر میشوند.
سعدی: " منه در میان راز با هرکسی
که جاسوس همکاسه دیدم بسی"
باید دانست هر موضوعی را فوری بیان نکنیم، دروغ نگوییم و تصور کنیم تدبیر داشتهایم.
استاد: آری، باید به پایان هر چیز فکر نمود و شما همه چیز را بهصورت آن سوی دیوار دارید.
در آن زمان بسیار مشکلات داشتم یکی مشکل قاضی و بازداشتگاه و دیگری اینکه به یکی از اعضای خانواده که اتفافاً برای من بسیار عزیز بود، وکالت دادم و او تمام زمین های مرا از دست من خارج کرد، در چاه سنگ انداختن راحت اما خارج کردن آن دشوار است، تدبیر داشتن اینجا است که اگر میخواهی وکالت بدهی باید آینده را نیز در نظر بگیری و با دست خود مشکل ایجاد نکنی بایستی دقیق برنامهریزی کنید.
برای مشکل پیشآمده وکیل داشتم اما به شخصه از خود دفاع کردم و مدتها مدارک جمعآوری نمودم.
انسان ممکن است در بحرانهای شدید قرار بگیرد، اما مهمترین مسئله این است که نترسد، زیرا ترس، فکر را از بین میبرد. برای مثال: آکادمی را پلمپ کردند و من هرروز صبح به دادگاه میرفتم و سوالوجواب میشدم اما بعد از دادگاه در پیادهرو بر روی قالی مینشستم و مشاوره میدادم، التهاب و اضطراب بود، اما نترسیدم و عقبنشینی نکردم.
استاد: تدارک کنید که بیسلاح نباشید، باید راه دوری را طی نمایید، شما را یادآور میشویم که برای آینده مهیا شوید، به شما حرفی نگفتیم که انجام آن برای شما سخت باشد، تاکنون از قدرت و نیروی اعطا شده غافل بودید، باید بگوییم ما بسیار خوشحال شدیم که به خود آمده و با اندیشه و بیداری کامل راه راست را انتخاب کردید، یاد خداوند عقل شما را روشن و ضمیر را آگاه مینماید.
از مجری باید خواستهای داشت که توان اجرای آن را داشته باشد، برای مثال نمیشود به یک فرد مصرفکننده گفت فردا ترک کن چون نمیتواند و کار دشواری است اما در کنگره با برنامهریزی و دارو امکانپذیر است، انسان در هر نقطه از جهنم قرار داشته باشد، کافی است به طرف روشنایی روی برگرداند که این خود حرکت مهمی است.
تفکر برخی انسانها به خواب رفته و میگویند خدا را قبول ندارند، اگر خدا را بهصورت فرضی درنظر بگیریم بسیار باعث آرامش ما میشود و یک دستگیره در خلاء است، اگر بعضی افراد میگویند خدا را قبول نداریم ابتدا باید ببینند خدا چیست؟ همگی میدانیم یک نیروی بسیار قدرتمند بر کل هستی حاکم است و حساب دارد اما دقیقاً نمیدانیم این نیرو چیست.
برای مثال: کارشناس روان باید در ابتدا بداند روان چیست تا بتواند روان شخصی را درمان کند، وقتی به نیرویی که بر تمام کائنات حاکم است معتقد باشی، دل آرام و ضمیر روشن میشود. وقتی احساس کنی هیچ دستگیری نیست چهکار میکنی؟ حتی اگر شخصی به یک درخت و یا یک سقاخانه اعتقاد دارد، برای او آرامش دارد و صددرصد آن نیرو وجود دارد، ما نباید آن چیزی را که به انسان آرامش میدهد از او بگیریم، اگر امید را از او بگیریم خودکشی میکند.
شاگرد: صراط مستقیم بسیار سخت به نظر میرسد و اگر بخواهی به طرف حق بروی و سخن بگویی بسیار سخت است.
استاد: شما نیز اگر حق را قبول دارید، باید از مسائل حق برخوردار شوید، حتی قومیت و همینطور دوست و رفیق را کنار بگذارید، در راه حق نه دوست است نه رفیق و نه قوم و نزدیک، ما شما را در گذشته مثل شروع حوادث جاری باخبر نمودیم، ولی برای حق، وقت قائل نشدید، حق دیگران را که غصب و تصرف نمینمایید، بنابراین باید راه حق را بروید.
زمامدار راستی: در مقابل انسان، انسان و با تواضع باشید، اما اگر شیری به شما حملهور شد، باز هم همان کار را میکنید؟ گنهکاران واقعی را دلسوختن خطاست، شما وارد آن نشوید که باید ببخشید، اگر فرمانها را با عقل انجام دهید، در امورات دنیوی، راه پیروزی بسیار وسیع طی میشود و ما هم، یار شما خواهیم بود، جلو بروید و این حوضچهها را به بحر تبدیل کنید.
آقای مهندس فرمودند: من نیز به دنبال حق خود رفتم و تعداد زیادی از زمینهای خود را گرفتم و اجازه ندادم سؤاستفاده بکنند. در این مسیر حتی به فرزندان خود که خواهان راهنما شدن بودند، بدون شرکت در امتحان اجازه ندادم، اگر در کنگره نظم نداشتیم الان به این شکل با نظم نبود، گاهی نباید بخشید و باید حق خود را گرفت، میگویی من گذشت کردم اما آن گذشت از روی ترس است یا میگویی بخشیدم اما چون نمیتوانی حق خود را بگیری میگویی بخشیدم.
اگر فرمانهای خدا را با عقل انجام دهید راه و مسیر زندگی را نشان میدهد، فرمان یعنی، دروغ نگو، تجسس نکن، گمان بد نبر، فساد نکن، کم فروشی نکن،
ویل للمطففین؛ وای بر کمفروشان، کم فروش فقط مغازهدار نیست، ممکن است یک معلم، یک پزشک، یک مهندس و یا هر فرد و شغل کمفروش باشد، اگر فرامین را با عقل انجام دهید ، در امورات دنیا راه پیروزی بسیار وسیع طی میشود.
کار خدا مانند شعبدهبازی است گاهی داخل گلستان میروی و از آتش سر در میآوری وگاهی در آتش میروی و از گلستان بیرون میآیی، وعده خدا دروغ نیست، اساتید من این مطالب را سال ۱۳۷۲ میگفتند، نتیجه امروز این است که باید تدبیر و صداقت را تشخیص دهیم و بدانیم چگونه عمل کنیم زیرا گاهی راستگویی، فتنه انگیز است و مشکلات زیادی بوجود میآورد، باید بسنجیم و عمل کنیم و در مقابل انسانهایی که تواضع دارند، تواضع داشته باشیم، مطلب دیگر اینکه باید فرامین الهی را انجام دهیم که راه پیروزی را طی کنیم و رستگار شویم.
تایپ و ویرایش: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
223