سلام دوستان محبوبه هستم یک همسفر؛
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. وادی چهاردهم با پیام محبت شروع میشود و جمعبندی کل وادیها است و در نقطه عشق و محبت فرود میآید. وادی چهاردهم یا وادی عشق همان چیزی است که ما را اینجا گرد هم آورده است. محبت تنها چیزی است که قابل ارزش و باور است؛ چون اگر فردی همه چیز داشته باشد ولی محبت نداشته باشد یک ظرف تهی است. عشق عامل تمام اتفاقهای خوشایند زندگی است، وقتی فردی نسبت به تمام چیزهای اطراف خود حس خوبی داشته باشد میتواند بگوید حسی درون او در حال شکلگیری است. برای این که عاشق شویم باید بتوانیم بگذریم؛ زمانی که بتوانیم گذشت کنیم به ارتقا خواهیم رسید و اساس کنگره۶۰ بر مبانی عقل عشق و ایمان است. امیدوارم همه ما به مرحلهای برسیم که به تمام چیزهای اطراف خود حس خوبی داشته باشیم. سال جدید و بهار نزدیک است، با هم عهد کنیم امسال به جای اینکه خانههایمان را بتکانیم و در دلهایمان حسادت، بغض، کینه و نفرت باشد، دلهایمان را بتکانیم و جا برای عشق و وادی چهاردهم باز کنیم. عشق و محبت است که انسان را زنده نگه میدارد، این محبت و عشق است که تمام اعضای کنگره۶۰ را دور هم جمع کرده است. داشتن قلبی مهربان و عاشق در دنیای بیرحم، شجاعت است نه ضعف. تأثیر این وادی روی من این است که قبل از این وادی، اگر محبتی یا کاری را برای کسی انجام میدادم دوست داشتم دیگران هم برای من جبران کنند، اما این وادی به من آموخت عشق باید بلاعوض باشد و اگر کاری یا محبتی برای کسی بلاعوض انجام دادم آن موقع لذت میبرم. امیدوارم همه ما به مرحلهای برسیم که به تمام هستی و انسانهای اطراف خود حس خوبی داشته و بتوانیم عشق و محبت خود را به دیگران منتقل کنیم. عاشق را که حساب با عشق است، با معشوق چه حساب دارد؟!
جز عشق نبود هیچ دمساز مرا
نی اول و نی آخر و آغاز مرا
جان میدهد از درون آواز مرا
کی کاهل راه عشق در باز مرا
ریشه عشق از گیاهی به نام عشقه است که به دور خود میپیچد، یکی از پیچیدهترین و عمیقترین حسهایی که خداوند به انسان داده حسی است به نام عشق، همین عشق است که میتواند زندگی انسان را متحول کند، این احساس نه تنها به عنوان یک رابطه عاطفی بین دو نفر شناخته میشود بلکه در ابعاد مختلفی از جمله عشق به پدر و مادر عشق به برادر و خواهر و حتی عشق به طبیعت است. با این حس میتوانیم همه سختیها و رنجها را تحمل کنیم و اگر من به مسافر خود عشق نداشتم واقعاً با شناختی که از خود داشتم نمیتوانستم او را تحمل کنم این عشق بین من و او بود که نقطه تحمل من را بالا برد. عشق میتواند آرامش و شادی را به ارمغان بیاورد و در عین حال سختیها و دشواریهایی را نیز همراه دارد. عشق نیرویی است که انسان را به کسی و یا به جایی متصل میکند و دلیل وجود من همسفر در کنگره، تنها رهایی مسافرم نیست بلکه من باید یک سفر درونی داشته باشم تا صبر و بخشش را در وجودم پرورش دهم، خواستههای خود را بشناسم و تاریکی های وجود خودم را بررسی کنم و این کار وقت و زمان زیادی میبرد.
من در کنگره درمان پلهای را یاد گرفتم یعنی همانطور که یک فرد معتاد آرامآرام معتاد میشود باید آرامآرام نیز درمان شود. پس من همانطور که آرامآرام وارد تاریکیها شدم باید آرامآرام هم از این تاریکیها بیرون بیایم، با قرار گرفتن در صراط مستقیم و دوری از ضدارزشها میتوانم به هدفم برسم و این تزکیه و پالایش است. در کنگره مثلث عشق که اضلاع آن حس، سایه و جاذبه است را آموختم و با تمام وجود آن را درک کردم، من در کنگره معنی عشق واقعی، دوستداشتن و محبت خالص را آموختم. آموختم که باید انسانها را دوست داشته باشم و به آنها محبت کنم. من الان که فکر میکنم میبینم جایی نیست که من همسفر را به حال خوب برساند و من را با واقعیتهای زندگی روبهرو کند. برای به وجود آمدن محبت یک محیط مناسب باید فراهم شود بعد محبت آرامآرام در آن فرد پیدا میشود. عشق و محبت معجزهگران قدرتمندی هستند و این سه ضلع عشق باید در کنار هم باشند تا آن اتفاق رخ دهد و وظیفه من همسفر این است که همانطور که عشق و محبت واقعی را از کنگره هدیه گرفتم آن را به تازهواردی که مانند من با حالی خراب وارد کنگره میشود هدیه بدهم چون واقعا هدیهای زیبا و شیرین است.
سلام دوستان محدثه هستم یک همسفر؛
ذرات عشق و محبت در تمام وجود ما ردوبدل میگردد و به ما توان حرکت میدهد تا از سکون درآییم و ما را به مرکز دایره نزدیکتر میکند و نه تنها در انسانها بلکه در درختان، جویها، باد، دشت و کوهها نیز جریان دارد. من آموختم که محبت به مروز زمان در قلب انسان پدید میآید که با وجود این محبت، کمکم عشق به وجود میآید، عشق به فرزند، همسر، خانواده و.... چون ما انسانها کامل نیستیم و باید در هر مقطعی از زندگی با تزکیه و پالایش تغییر کنیم و اینکه بتوانیم گره زندگی خودمان را پیدا کنیم و بدانیم که این گره در کجای زندگی ما قرار دارد و این بسیار مهم است. خداوند مهر مادری را از بدو تولد فرزند به ما هدیه داده و در دل ما قرار داده است حالا با آموزشهای کنگره میتوانیم عشق را ذرهذره در دل خود بیشتر کنیم تا بتوانیم ابتدا خودمان و بعد دیگران را دوست داشته باشیم و بتوانیم بیشتر محبت کنیم. امیدوارم بتوانم بدون توقع محبت و عشق بلاعوض به دیگران داشته باشم.
سلام دوستان فائزه هستم یک همسفر؛
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. روز اول که وارد کنگره شدم به واسطه همین وادی جذب کنگره شدم چون با آغوش باز و محبت پذیرای من شدند و همین عشق و محبت باعث شد که انگیزه من برای ماندن در کنگره چند برابر شود. عشق و محبت بدون هیچ چشمداشتی و این بزرگترین نعمت الهی است که به بچههای کنگره داده شده و این نعمت را میتوان در چهره سیمای تکتک بچهها مشاهده کرد. محبت و دوستداشتن واقعی را تنها در اینجا میتوان فهمید و درک کرد. بزرگترین هدیه خداوند به ما میتواند همین عشق باشد. به نظر من تمام بچههای کنگره و در رأس آنها جناب آقای مهندس با قلبی توصیفنشدنی و مالامال از محبت الهی هستند، محبت و عشق یعنی رسیدن به خداوند و چه چیزی بالاتر از این؟ خداوند را هزاران هزار مرتبه شکر میکنم به خاطر دادن همچین موهبت بزرگی، خدایا شکرت.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر؛
به نام خالق عشق که خود عاشقترین است. عشق به طور کلی باور و احساس لطیفی است که با مفاهیم صلح و انساندوستی مطابقت دارد. عشق همان ودیعه الهی نزد انسان و راه کمال و سعادت است. اگر عشق نبود زیستن انسانها بیهوده بود. ما آفریده شدهایم تا عاشق شویم، عشق بورزیم و به کمال برسیم. در کنگره، وادی چهاردهم از عشق و محبت میگوید، وقتی باورها با محبت واقعی یکی شود، معنای محبت را لمس میکنیم و دیگرانی که هیچوقت حضور نداشتهاند همان ظروف تُهی هستند. تمامی موجودات سرشار از عشق و محبت هستند حتی آنهایی که ما ظاهرشان را خشن میبینیم.
عشق، قامتها و اندیشهها را پاک، حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت و انسان را خلاق میگرداند. وادی چهاردهم یعنی انسان بودن، حالا درست است که با آموزش گرفتن، جهانبینی و آموزشهای راهنما ظرف من تا حدودی پُر میشود اما این به تنهایی کافی نیست ظرف باید با خدمت کردنِ همراه با محبت پُر شود. اگر عشق و محبت نباشد، حتی اگر تمام علوم را بدانی ظرفت خالی خواهد ماند. برای عاشق شدن، به ارتقا رسیدن و عاشق ماندن باید بگذریم و گذشت داشته باشیم. اگر کسی بگوید من فقط عاشق خداوند هستم و مخلوقین را دوست ندارم این حرف، کِذب محض است چون دروازه ورود به رحمت خداوند و عاشق خداوند شدن، قلب انسانها و موجوداتِ کل هستی است زیرا اگر من عاشق خداوند باشم هرگز به مخلوقین او آسیب نمیرسانم.
سلام دوستان معصومه هستم یه همسفر؛
این همان نجوایی است که به گوش هر مسافر و همسفری در شروع هر جلسه می رسد و چه خوشعنوانی است که اساس هستی بر پایه محبت استوار است و این همان جواهری است که هر مسافر و همسفری سالها در هر جایی به دنبال آن بوده است. وادیها هر کدام آدرسی پیدرپی هستند تا هر مسافر و همسفری را به خان چهاردهم رهنمون کند و آن کنگره است که همه در جستجویش بودیم. در کنگره است که همه افراد محترم، باارزش و با محبت هستند و همه محبتها و تلاشهایشان بلاعوض است.
رابط خبری: همسفر پرستو رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون چهارم)
ارسال و ویراستار: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
160