سلام دوستان فرشته هستم یک همسفر
«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است». بالاترین عشق، عشق خداوند است؛ خداوند بزرگ عشق را در وجود تک تک انسانها نهاده است. عشق، قامتها و اندیشهها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت و انسان را خلاق میگرداند.
وادی چهاردهم یعنی انسان بودن، حالا درست است که با آموزش گرفتن، جهانبینی و آموزشهای راهنما، ظرف من تا حدودی پر میشود؛ اما این به تنهایی کافی نیست. ظرف باید با خدمت کردن همراه با محبت پر شود. اگر عشق و محبت نباشد حتی اگر تمام علوم را بدانی ظرفت خالی خواهد ماند. برای عاشق شدن، به ارتقا رسیدن و عاشق ماندن باید بگذریم و گذشت داشته باشیم. اگر کسی بگوید من فقط عاشق خدا هستم و مخلوقین را دوست ندارم این حرف، کذب محض است؛ چون دروازه ورود به رحمت خداوند و عاشق خداوند شدن، قلب انسانها و موجودات کل هستی است زیرا اگر من عاشق خداوند باشم هرگز به مخلوقین او آسیب نمیرسانم. عاشق واقعی منتظر نمیماند که محبت آن جبران شود.
سلام دوستان آسیه هستم یک همسفر
وادی چهاردهم، وادی عشق و محبت «آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است». وقتی باورهای ما با محبت واقعی همراه باشد، معنای محبت را لمس میکنیم و کسانی که محبت ندارند؛ همان ظروف تهی هستند. در کائنات امواج عشق و محبت یکدیگر را جذب میکنند؛ یعنی انسانهایی که دارای عشق و محبت هستند، همدیگر را پیدا میکنند. خداوند خود محبت است، خداوند خود عشق است. وقتی خداوند این همه نعمت به ما داده است که تمام هستی از آن استفاده کنیم و این یعنی عشق و محبت به تمام هستی.
انسان بودن؛ یعنی سپاس از هستی، از قدرت مطلق، یعنی همین وادی چهاردهم. ما اگر بتوانیم کسی را که به ما بدی کرده است، ببخشیم دلمان را از کینه، حسادت، نفرت و انتقام جویی خالی کنیم؛ آن وقت است که معنی واقعی عشق و محبت را لمس کردهایم.
برای تبدیل آب آلوده و کثیف به آبی زلال و شفاف فقط یک راه وجود دارد، آن هم تصفیه آب است تا آلودگیها از آن جدا شود. برای تبدیل انسان افسرده و پریشان به انسانی آرام و متین که در صلح و آرامش قرار گیرد نیز فقط تزکیه و پالایش انسان وجود دارد. باید انسان به مرور زمان و ذرهذره از ضدارزشها فاصله بگیرد و به طرف ارزشها حرکت کند و این امر تنها با آموزش صحیح و تفکر و کسب تجربه و آگاهی امکانپذیر است.
یکی از مولفههای عشق، حس است. حس، یک گیرنده است البته به شکلهای گوناگون و اگر در کل هستی حس وجود نداشت، هیچ ساختاری به وجود نمیآمد. ما اگر با کسی مشکل داشته باشیم ولی با حس خوب به سمتش برویم، این حس خوب ما به طرف مقابل هم انتقال پیدا میکند و حس او هم به ما حس خوبی خواهد شد. اگر ما بخواهیم به عشق خالق برسیم باید به مخلوقین عشق بورزیم. همه موجودات طبق قانون سایهها، جاذبه و حس توسط ذرات عشق به یکدیگر متصل و یکدیگر را دوست دارند و نام این دوست داشتن عشق است.
و کلام آخر؛ خداوند عشق است، حیات عشق است، بودن و نبودن عشق است، بهشت و جهنم عشق است، مرد و زن، پیر و جوان، کودکان جهان، تمامی معتادان جهان همه عشقاند و تمامی کسانی که به معتادان و بیماران و گرسنگان جهان خدمت میکنند، عشقاند.
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر
در وادی چهاردهم به ما میگوید: اگر انسانی بخواهد به عشق و محبت برسد، بایستی مراحل زیادی را طی کند. یک انسان باید اول با تفکر و اندیشه درست راه و حرکت خود را آغاز کند. تفکر که درست باشد در راستای آن راه درست هم پیش رو خواهیم داشت.
من باید بدانم که خداوند هیچ مخلوقی را جهت بیهودگی خلق نکردهاست حتماً که برای یک مأموریت خاصی آفریده شدهایم و همچنین ما انسانها باید بدانیم که در دنیا هیچ کسی به اندازه خود انسان به خودش نمیتواند فکر کند و یا کمک کند. منظور این که هر کاری را نباید فقط به خداوند واگذار کنیم و یا به اطرافیان که بیایند و مشکلات ما را حل کنند. پس نتیجه میگیریم که تفکر درست داشته باشید و خواسته داشته باشیم و در راستای آن حرکت کنیم و تا به هدف نرسیدیم از حرکت باز نایستیم و بدانیم که با حرکت درست من است که راههای بعدی بر من نمایان خواهد شد. همچنین این را باید بدانم که اگر در گذشته انسان صالحی نبودم دلیل بر این نیست که تا ابد بد خواهم ماند، انسان با تزکیه و پالایش میتواند خود را تغییر دهد و انسانی کاملاً کار آزموده شود.
انسان اگر بخواهد به عشق و محبت برسد باید درونی آرام داشته باشد و به همه موجودات هستی محبت داشته باشد به گل، گیاه و طبیعت لطمه وارد نکند، به انسانها محبت کند و در صورت نیاز کمک کند و همه را دوست داشته باشد. محبت باید خالصانه باشد، نباید من در عوض محبت من از دیگران انتظاری داشته باشم، آن موقع است که معنی عشق را درک خواهم کرد. یک ضرب المثلی هست که میگوید: «تو نیکی کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز». به عبارت دیگر از هر دستی بدهی، از همان دست میگیری، یعنی تمام اعمال ما به خودمان بر میگردد و پاداش تمام نیکیها و خوبیهای ما چه در این دنیا چه در آخرت نزد خداوند محفوظ است. من اول بذر گندم را که میکارم، آخر پاییز باز گندم برداشت خواهم کرد، پس برای خوبی و بدی هم همین است حتماً به خودم بر میگردد.
آنچه باور است محبت است، شاید به این معنی است که هر آنچه باور و اعتقاد داریم و به واسطه آنها زندگی و موفقیتهای خود را پیگیری میکنیم، اگر با چاشنی محبت نباشد و به محبت نرسد، فاقد ارزش و اعتبار است، آن باور و اعتقادی ما را به سر منزل مقصود میرساند که در جهت خیر محض باشد و ما را به محبت برساند و آنچه نیست ظروف تهی است، انسانهایی که محبت ندارند و وجودشان از محبت و دوست داشتن دیگران خالی است. درست مانند انسانهایی هستند که خالی و تهی هستند مانند ظرفهای خالی، چقدر این جمله پر مغز و مفهوم است. اگر وجود ما ظرف باشد هر چه از علم و دانش در درون این ظرف باشد اما محبت نباشد یعنی اینکه خالی است. افکار منفی و ضد ارزشها دشمن محبت هستند، هر وقت میآیند محبت را از وجود ما اخراج میکنند و هر وقت محبت میآید افکار منفی و ضدارزشها را از شهر وجودی ما اخراج میکند. محبت عنصری است الهی، از خالصترین عناصر است. عنصری است که در کنار ناخالصیها جای نمیگیرد و برای رسیدن به آن راهی جز کسب معرفت، علم و آگاهی و رسیدن به دانایی در کنار تصفیه و تزکیه وجود ندارد. خود من روز اولی که به کنگره۶۰ آمدم را هیچ وقت فراموش نمیکنم و قلبم پر از کینه و نفرت بود، از تمام انسانهای اطرافم بدم میآمد. حتی از خدا هم گلگی داشتم و با او هم قهر بودم. آمدم کنگره۶۰ و عشق بلا عوض انسانهایی را دیدم که آنها هم زندگی سختتر از من را گذرانده و تحمل کرده بودند و در این راه به وادی عشق و محبت رسیده بودند، این محبت آنها آنچنان مرا به وجد آورد که تصمیم گرفتم من هم معنی عشق و دوست داشتن و محبت را درک کنم و ماندم و ذرهذره اول از خودم شروع کردم، دیگر به خودم ظلم نکردم خودم را دوست میداشتم و به خودم محبت میکردم، زمان برد اما بالاخره توانستم به خودم و اطرافیانم عشق بورزم و دوستشان داشته باشم، با خدا آشتی کردم و سعی کردم برای توسعه مهر و محبت و عشق از طبیعت الگو بگیرم که با کمترین امکانات بهترین چیزها را به انسان میدهد.
رابط خبری: همسفر وحیده رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر پرنیان رهجو راهنما همسفر سمیه(لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
60