دومین جلسه از دور ششم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی بروجن با استادی راهنمای محترم مسافر محسن و نگهبانی مسافر کوروش و دبیری موقت مسافر مهرداد با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر؛
شاکر و سپاسگزار خداوند بزرگ هستم که یک بار دیگر اجازه داد که در این جایگاه قرار بگیرم و در کنار شما عزیزان آموزش بگیرم. قبل از اینکه در مورد دستور جلسه صحبت کنم فرا رسیدن سال جدید را خدمت همه عزیزان تبریک عرض میکنم. انشالله که بتوانیم در کنار هم و دست در دست هم سال خوبی را برای همدیگر بسازیم و انشاالله سال آینده سالی سرشار از سلامتی و تندرستی برای همه عزیزان باشد. موضوع دیگری که میخواستم عرض کنم؛ ۱۵ روز از ماه مبارک رمضان گذشته و اگر اشتباه نکنم ۹ یا ۱۰ شب مراسم افطاری در شعبه برگزار شد و انصافاً خیلی هم خوب برگزار شد. جا دارد از همه عزیزان که زحمت کشیدند و تلاش کردند که این مراسم به نحو شایسته برگزار شود، ایجنت محترم، گروه مرزبانی و همه عزیزانی که در قسمت آشپزخانه خدمت کردند و همه عزیزانی که به هر نحوی از این مراسم حمایت کردن تشکر نمایم.
در مورد دستور جلسه وادی چهاردهم؛ در کنگره ۶۰ بنا بر روش درمانی که داریم برای اینکه شخص به درمان برسد باید سه ضلع مثلث درمان که همان جسم، جهانبینی و روان است، متناسب با هم به تعادل برسد. پایه و اساس جهان بینی دانایی است. برای همین در کنگره ۱۴ وادی یا ۱۴ قانون مطرح میشود، که نه تنها برای درمان اعتیاد به درد ما میخورد بلکه در تمام سطوح زندگی مورد استفاده است. این وادیها از وادی اول یعنی تفکر شروع شده و در وادی چهاردهم یعنی وادی محبت به پایان میرسد.وادیها در یک مسیر دایره به هم میرسند. وقتی ما وادی محبت را مطالعه میکنیم وقتی مقداری متوجه آن میشویم میبینیم که رابطه تنگاتنگ بین محبت و دانایی وجود دارد. یعنی میان وادی تفکر که یکی از اضلاع مثلث دانایی است و در کنار آموزش و تجربه مفید میتواند دانایی ما را بالا ببرد.
در سی دی مسیر آقای مهندس میفرمایند که اساس حرکت هستی تغییر، تبدیل و ترخیص است، یعنی اینکه هر فرایندی در هستی که بخواهد اتفاق بیفتد باید حتماً تغییر، تبدیل و ترخیص انجام شود و تا محبت نباشد این اتفاق نمیافتد.
پایه و اساس محبت هم معرفت، شناخت و دانایی است، اگر این معرفت و شناخت در جهت خیر باشد، حتماً به محبت ختم میشود. در سیدی محبت هم باز آقای مهندس اشاره میکنند که محبت هیچ آغاز و پایانی ندارد و انسان برای اینکه بتواند به تکامل برسد باید حتماً محبت داشته باشد تا بتواند به تکامل، آرامش و به آسایش برسد. در پیام سفر اول هم وعده پاداش نیکو را در پایان سفر میدهد و آن پاداش بنده عشقی است که بین ما و قدرت مطلق برقرار میشود و رسیدن ما به این مرحله مشروط بر این است که ما دانایی داشته باشیم.
به نظر من محبتی که در وادی چهاردهم درباره آن صحبت میشود، یک محبت عام است.در همه موجودات تقریباً میتوان گفت محبت خاص وجود دارد. مثلاً انسانها فرزندان،خانواده و خانه خود را دوست دارند و از آنها محافظت میکنند. یا حیوانات که بچهها، خانه و قلمروشان را دوست دارند و از آن محافظت میکنند. ولی محبتی که در وادی چهاردهم مد نظر است محبت عام است که وقتی ما به این مرحله از محبت برسیم تمام ذرات هستی را دوست داریم و همیشه سعی میکنیم به همه کمک کنیم و هرجا احساس کنیم که به کمک ما نیاز است بدون چشم داشت وارد عمل میشویم و کمک میکنیم و برای ما غریبه و آشنا پیر و جوان و سیاه و سفید فرق نمیکند. البته برای رسیدن به این مرحله راه درازی در پیش است ولی مسیر مسیری است که مشخص شده و اگر کسی در این مسیر حرکت کند حتماً به آن هدف و مقصودش خواهد رسید و آخر این مسیر ختم بخیر خواهد شد.
ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.

نگارنده: مسافر مهدی لژیون دوم
ویرایش و تنظیم: مسافر امین
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمد
مسافران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
644