دهمین جلسه از دور یازدهم سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی مسافر مهرداد ، نگهبانی مسافر عبدالله و دبیری مسافر جعفر با دستور جلسه « وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من » روز یکشنبه ۱۴۰۳/۱۲/۲۶ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود .
خلاصه سخنان استاد:
خیلی ممنون از نگهبان محترم جلسه آقا عبدالله و دبیر محترمشان و ایجنت محترم و راهنمای عزیزم آقا آرش که به من این فرصت را دادند که خدمت کنم و آموزش بگیرم.
قبل از اینکه در مورد دستور جلسه صحبت کنم ،امیدوارم در این ماه مبارک بهره ی لازم را برده باشید و همچنین پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید نوروز را خدمت تک تک شما عزیزان و همه ی اعضاء محترم کنگره ۶۰ در سراسر کشور تبریک عرض مینمایم، امیدوارم سالی سرشار از موفقیت و شادکامی پیش رو داشته باشید.
معنی عشق چیست؟ کلمه ی عشق از نام گیاهی به نام عشقه نامگذاری شده است. این گیاه به شکل قلب است ، عشق یعنی از خود گذشتن، در این وادی یک مکالمهای بین ساکنین آسمانها و جانشین که همان آقای مهندس عزیز است انجام میگیرد و سوالاتی در مورد عشق میپرسند.
خطابه ی اول اضداد هستند که سردار میفرماید : اضداد همان نقش مکمل را دارند ، همان نیروهای منفی هستند که ما به واسطه ی آنها به تکامل میرسیم، خطابه ی دوم امواج هستند که توسط عقاب سفید در مورد آنها صحبت میشود و میفرمایند: وقتی که امواج با ذرات ترکیب شدند و خداوند در ذرات ، امواج را دمید ، هستی شروع به شکل گرفتن کرد.
خطابه ی سوم زنجیرهای عشق هستند که جاری میشوند و ما میتوانیم از زنجیرهای عشق به عشق برسیم به عنوان مثال ، ما از معرفت به محبت و عشق میرسیم، عشق یک مثلث دارد که اضلاع آن عبارتند از حس، سایهها و جاذبه ، حس ها همان نیروهای گیرنده و فرستنده هستند، سایهها هم این چنین است که هر انسانی خودش یک یا چند سایه است و تمام موجودات هستی هر کدام به نوعی یک سایه هستند، اساس هستی و هدف از خلقت این بوده است که عشق خداوند در این سایهها متجلی شود.
برای همین است که میگویند انسان نمونهای از صفات خداوند است، صفاتی همچون عشق ، معرفت ، محبت ، صداقت و... ، این نمونه صفات خداوند میتوانند در وجود هر انسانی قرار داشته باشند. ضلع دیگر همان جاذبه است که به زبان ساده همان نیروی کششی که ما را به سمت خودش جذب میکند .
سوال بعدی میپرسند کسانی که دچار افسردگی و ناامیدی هستند برای جذب ارزشها چه کارهایی باید انجام بدهند؟ جواب داده میشود انسانها فقط با تزکیه و پالایش به ارزشها جذب میشوند، سوال بعدی این است که انسانها چگونه میتوانند از ورود امواج مخرب به وجودشان جلوگیری کنند تا از مسیر ارزشها منحرف نشوند؟ این مرحله را میتوانیم فقط با بالا بردن شناخت و آگاهی و معرفت به دست بیاوریم.
سوال بعدی این است که وقتی تمام موجودات دارای حس هستند طبیعتاً همه دارای عشق هم هستند ولی عملاً اینطور نیست چرا؟برای روشن شدن جواب این مسئله مثال جنگل زده میشود که تمام حیواناتی که در جنگل هستند جمع میشوند و یک جشن بر پا میکنند، در این جشن پرندهها آواز میخوانند و بقیه ی موجودات هم دف میزنند و به رقص و پایکوبی مشغول هستند و لذت میبرند، در این حین کفتارها و شغالها و خرسها و فیلها هم برای خودشان یک مهمانی برگزار کردهاند و شروع به شیپور زدن و ایجاد سر و صدا میکنند، با این اوصاف صدای گروه کفتارها هرچه قدر بلندتر باشد باعث میگردد که صدای زیبای آواز پرندگان شنیده نشود، در وجود انسان هم اگر صدای نفرت، خشم ، کینه ، حسادت ، ترس ، ناامیدی و... بلند باشد انسان دیگر قادر به شنیدن صدای عشق نیست و هیچ چیزی از عشق درک نمیکند.
انسانها میتوانند با بالا بردن دانش و آگاهی و با تزکیه و پالایش و قرار گرفتن در مسیر درست، حرکت کنند تا از نفرتها به سمت عشق، از حقارتها به سمت سرافرازی ، از منیت به سمت معرفت ، از ترس به سمت شجاعت سوق داده شوند، ما باید سعی کنیم صدای دلنشین عشق را در وجود خودمان بلندتر از بقیه صداها بکنیم، خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش دادید، خودتان و آقای مهندس را تشویق کنید.

برگزاری هفتمین سفره افطاری ماه مبارک رمضان








نگارش سخنان استاد: همسفر حسین
عکاس و ویراستار: مرزبان خبری مسافرابوالقاسم
تنظیم و ارسال: رابط خبری مسافر امین
- تعداد بازدید از این مطلب :
265