به نام قدرت مطلق الله
چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. آن گاه که روشنایی آبستن تاریکی بود، اهریمن از فرمان سرپیچی کرد و گویی نقطهای سیاه و تاریک از دل روشناییها زاده شد و حرکت خود را آرام و خزنده برای تاختن به جهان روشناییها آغاز کرد تا ظلمت و تاریکی را گسترش دهد و برتری خود را نسبت به انسان در مقابل قدرت مطلق به اثبات برساند.
به انسان یک ویژگی داده شده که ما (شیاطین) فاقد آن هستیم و ما برای اثبات شایستگی و برتری خود، بایستی او را از طریق القاء به طرف ضد ارزشها سوق دهیم ما تنها میتوانیم از او دعوت کنیم. ما اجازه اقدام دیگری را نداریم؛ چون اختیار انسان محترم شمرده شده است. از آنجایی که قلمرو جهان مادی و جسم خاکی یا مادیات به انسان داده شده و کلیدیترین موضوع ماده و مادیات است. انسان ها با قوانینی بسیار مستحکم که از طرف قدرت مطلق اعلام گردیده در حال زیستن و فراگیری هستند. نابودی این قوانین امکانپذیر نیست؛ ولی تعریف و مخدوش کردن آنها میسر است.
همه موجودات به خصوص انسان ها بسیار در درد و رنج بودند، هر کس توان مالی و اندیشه بسیار داشت می توانست بماند و در نبود اینها شکست حتمی بود. در این وضعیت انگشت اهریمن به طرف خطرناکترین و مهلکترین موضوع نشانه رفت و تیر زهراگین خود را که مربوط به جادوی هفت رنگ بود رها نمود و جادوی هفت رنگ چیزی نبود، مگر خمر به مفهوم حجاب، پرده یا پوشش، آنچنان که روی اندیشه، عقل و شخصیت انسان را بپوشاند، طوری که خوب را از بد و زشت را از زیبا و راست را از دروغ تشخیص ندهد. در این هنگام اهریمن از این میان وجود گلی زیبا و وحشی به نام خشخاش که یکی از مفیدترین، شفابخشترین و مهمترین گیاهان دارویی بود را مطرح کرد.
اگر این گیاه در دست حکیم حاذق باشد شفا و حیات است و اگر به دست مردم عادی باشد، زهری شیرین و به ظاهر گوارا است. حال ای عزیز اگر این موضوع را واقعیت مسلم بگیریم باز هم حقیقت جای دیگر و چیز دیگر و هدف دیگری است؛ زیرا خداوند حکیم، دانا و توانا است. وجود نیروهای تخریبی و انسانهای پلید و اهریمنی را به عنوان یک نیروی مکمل لازم دانسته؛ باید انسان به درجهای از فهم برسد و با استفاده از عقل سلیم به جایگاهی برسد تا بداند، کدام کار درست و کدام کار غلط است و توان اجرا عمل سالم را نیز داشته باشد.
بنابراین ما برای خروج از ظلمت و جهنم، هیچ راهی نداریم، مگر این که به ریسمان الهی چنگ بزنیم. اصل ریسمان الهی، محترم شمردن و اجرای فرامین و قوانین او است، این قوانین به گونهای است که از بدویترین و بیدینترین تا دیندارترین و متمدن ترین مردمان همه آنها را قبول دارند؛ چون کاملاً پسندیده و عقلانی هستند. انسانهایی که زندگی یکنواخت را تکرار میکنند و هر روزشان مانند روز قبل است و هیچ گونه جهشی را انجام نمیدهند و هیچ تولید و اثری را از خود باقی نمیگذارند و هیچ آموزشی را دنبال نمیکنند؛ این ها در حقیقت انرژی لازم را به دست نمیآورند به عبارتی این جهشها و اثرگذاریها است که انسان را سرشار از انرژی مینماید. امیدوارم همه ما در کنگره به این دانش و انرژی برسیم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه ( لژیون هفتم)
منبع: وادی یازدهم
رابط خبری: همسفرکلثوم رهجوی راهنما همسفر راضیه(لژیون هفتم)
ویرایش: مرزبان خبری همسفر معصومه
ثبت و ارسال: دبیر سایت همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی تخت جمشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
41