طبق گفتههای کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه: سرتاسر بدنم به لرزه درمیآید و اشک در چشمانم حلقه میزند، بغض گلویم را میگیرد، قلبم میزند و در تعجب هستم که خداوند چه بهای سنگینی برای انسان پرداخت میکند؛ ولی انسان نمیداند و ناسپاس است و ما همواره نیروهای عظیم را در بیکران، بیهوده و خرافات میپنداریم و هستی را آن میدانیم که میبینیم؛ شاید متوجه بشوید که تنها پیوند محبت انسانها را به هم متصل کرده است و انسانهای فاقد محبت بسان ظرفهایی هستند تهی یا ظرفهایی که پر از خالی هستند.
همانطور که میدانیم بر اساس پروتکل درمان اعتیاد بایستی سه ضلع مثلث درمان یعنی جسم، روان و جهانبینی در کنار یکدیگر به تعادل و سلامتی برسند؛ آموزش در کنار تفکر و تجربه یکی از ارکان مهم دانایی است و دانایی نیز شالوده و زیربنای جهانبینی و به قول استاد سردار: صراط مستقیم در انوار الهی تجلی مییابد و انسان را از نقطه کور به فراز روشنایی هدایت میکند. وادیها دایرهای را تکمیل مینمایند که باز در انتها به هم میرسند، از مسیر تفکر تا محبت و محبت که با تفکر رابطه تنگاتنگی دارد و به قول سهروردی و به گفته جناب مهندس: کسب معرفت در جهت خیر محض، رسیدن به محبت است و عکس آن نیز صادق است، یعنی کسب معرفت در جهت شر محض رسیدن به دشمنی، کینه و نفرت است.
محبت و دوست داشتن برای انسانهایی که به دانایی نرسیدهاند، امری بیهوده و درواقع فقط بازی کلمات است، بدون احساس و بدون درک معنا و مفهوم و شاید تصور شود که همه انسانها محبت و احساس دارند ولی این موضوع ربطی به دانایی ندارد و هر انسانی فرزند یا والدین خود را دوست دارد چه دانا باشد چه نباشد. ما دو نوع محبت داریم، محبت خاص و عام که محبت عام همان وادی چهاردهم است و همه موجودات را در نظر میگیرد، رسیدن به این سطح از محبت کار سادهای نیست و به حرف و سخن نیست بلکه دنیایی است زیبا در پشت کوه تزکیه، تصفیه و رسیدن به دانایی، لذا تا زمانی که وجود ما سرشار از ناخالصی و صداهای ناهنجار و ناهمگون باشد صدای زیبای محبت را نخواهیم شنید، همانگونه که صدای یک ساعت را در شلوغی و سروصدای زیاد نمیتوانیم بشنویم.
آنچه باور است محبت است یعنی بهواسطه محبت و اعتقادی که داریم زندگی و موفقیتهای خود را پیگیری میکنیم؛ هرکاری که همراه با چاشنی محبت نباشد و به محبت نرسد، فاقد اعتبار و ارزش است و آن باور و اعتقادی که ما را به سرمنزل مقصود میرساند و آنچه نیست ظروف تهی است، یعنی انسانهایی که محبت ندارند و وجودشان از محبت و دوست داشتن دیگران خالی است؛ درست مانند انسانهایی که خالی و تهی هستند و ظرفهای خالی از محبت اتفاقی نیست، تقدیر است و دامنه وسیع یک کمان بیانتها است، واقعی است، صوری نیست؛ اگر باشد حقیقت است و دیدن حقیقت چشم و دل میخواهد.
نگارش: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویرایش: رابط خبری همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویراستاری و ثبت: همسفر رها دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
115