پنجمین جلسه از دورهٔ اول لژیون سردار نمایندگی غزالی مشهد، با استادی دنور راهنما مسافر امین، نگهبانی پهلوان مسافر مسعود، دبیری دنور مسافر مجید و خزانهداری دنور مسافر فرشاد، با دستور جلسهٔ «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» در تاریخ یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۴ برگزار شد.
خلاصهٔ سخنان استاد:
سلام دوستان، امین هستم، یک مسافر.
خداوند را شاکرم که این توفیق را یافتم تا در کنار شما عزیزان باشم. از نگهبان لژیون سردار، لژیون مرزبانی و ایجنت گرانقدر سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
وادی چهاردهم میگوید: «آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.» این وادی چه زمانی بر من اثرگذار خواهد بود؟ چه زمانی میتواند برای من کاری انجام دهد؟ پیش از این وادی، سیزده وادی دیگر وجود دارد که پایه و اساس آنها، وادی اول است. اگر بتوانم وادی اول را بیاموزم و آن را کاربردی کنم، مسیر وادیهای دیگر همچون پلکانی مرا به هدف نزدیکتر خواهند کرد.
من زمانی که وارد کنگره شدم، از دروغ، کینه، حسادت، ترس و بسیاری از ضدارزشها لبریز بودم. در ابتدا شاید این تصور را داشتم که بدون اینها میتوانستم رشد کنم، اما بعد دریافتم که همین ضدارزشها، ابزار ارتقا هستند. چگونه؟ زمانی که در مسیر تزکیه و پالایش قرار میگیریم، از ضدارزشها عبور میکنیم و به ارزشها دست مییابیم. این همان نقطهای است که وادی چهاردهم به آن اشاره دارد: «ظروف تهی». اگر ظرف وجودی ما از عشق و محبت خالی باشد، دیگر هیچ معنایی ندارد. اما این ظرف میتواند از محبت پُر شود.

زمانی که در تاریکی بودم، تصورات اشتباهی دربارهٔ مفاهیمی چون بخشندگی داشتم. گمان میکردم اگر در حال نشئگی، مواد خود را با رفیقم تقسیم کنم، فردی بخشندهام. اما در کنگره دریافتم که بخشندگی واقعی چیست و چگونه باید مهرورزی کرد. ورود من به کنگره، مانند بیدارشدن از یک خواب طولانی بود. ابتدا با وادی اول آشنا شدم و فهمیدم که برای آموختن و تغییر، باید شناخت و معرفت داشته باشم.
زمانی که ما در لژیون سردار شرکت میکنیم، بیتردید اتفاقی نیکو برای ما رقم خواهد خورد. اگر امروز، کسبوکار خود را ترک کرده و اینجا حاضر شدهایم، یعنی به معرفت و آگاهی رسیدهایم و میدانیم که این مسیر ما را به رشد میرساند. ما در کنگره نیازی به قسمخوردن نداریم، چراکه عمل ما گویای همهچیز است. وقتی در صراط مستقیم گام برمیداریم، نتیجهٔ آن را خواهیم دید و بازخورد آن به خودمان بازمیگردد.
امروز با وادی عشق، معرفت و آگاهی آشنا شدهام و این وادی به من میگوید که هر آنچه از دست دادهام، میتوانم بازپس بگیرم. اما چگونه؟ از طریق چهارده وادی. این وادیها مرا مسئولیتپذیر میکنند، به فرمان عقل میرسانند و در مسیر محبت قرار میدهند. اما همهٔ اینها نیازمند تلاش و کوشش من است. انسان چیزی جز تلاش و سعی خود نیست.

کنگره ۶۰ همچون یک اقیانوس بیکران است. زندهماندن در این اقیانوس سخت است و برای دوامآوردن در آن، باید شنا بیاموزیم. این شنا همان آموزش، معرفت و عملکرد سالم است. اگر عشق، ایمان و باور صحیح پشتوانهٔ اعمال ما باشد، میتوانیم مسیر را تا انتها ادامه دهیم. ما زمانی به باورهای خود ارزش مینهیم که در صراط مستقیم قرار بگیریم و اعمالمان به نتیجه برسند.
جناب مهندس دژاکام این مسیر را هموار کردهاند و این ما هستیم که باید با بخشندگی و معرفت، این راه را ادامه دهیم. اگر ایشان تنها به درمان خود میاندیشیدند و از دیگران غافل میشدند، امروز کنگره ۶۰ وجود نداشت و اینهمه انسان به رهایی نمیرسیدند.
عشق یعنی از خود گذشتن، یعنی پا در صراط مستقیم گذاشتن، یعنی همه را دوستداشتن، حتی کسانی که در برابر ما جبهه میگیرند. خداوند بدون قیدوشرط به انسان عشق ورزید، بدون توجه به اینکه او چه گذشتهای دارد. پس ما نیز اگر تجلیگر عشق الهی هستیم، باید این محبت را در وجود خود پرورش دهیم.
امیدوارم که همهٔ ما بتوانیم از این عشق و محبت بهرهمند شویم و در زندگی، خانواده و مسیر خود آن را به کار ببندیم. سپاس از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تصویربردار: مسافر سجاد (لژیون چهارم)
پیادهسازی و نگارش: مسافر سجاد (لژیون چهارم)، مسافر جواد (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: مسافر آرش (لژیون پنجم) نگهبان سایت
مرزبان خبری: مسافر حسین (لژیون مرزبانی)
- تعداد بازدید از این مطلب :
180