English Version
This Site Is Available In English

ایمان من زمانی قوی می شود که بتوانم از ترس هایم عبور کرده و برده هیچ چیزی نباشم

ایمان من زمانی قوی می شود که بتوانم از ترس هایم عبور کرده و برده هیچ چیزی نباشم

سومین جلسه از دوره اول لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی گرمسار با دستور جلسه" وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من" با استادی ایجنت محترم مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر حسین ودبیری مسافر محمد صالح و خزانه داری مسافر اصغر، یکشنبه 26 اسفند  ۱۴۰۳ ساعت 15:00 آغاز بکار نمود.

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر

آقای زرکش، دیده بان محترم لژیون سردار، صحبتی کردند درمورد وادی چهاردهم و عشق و محبت خیلی برایم جالب بود، ایشان می گفتند: محبت در صور پنهان اتفاق می افتد و باید در صور آشکار انجام بشود.

بایستی توانایی انجام این کار را داشته و متوجه باشم که من فقط یک وظیفه دارم و آن هم خدمت کردن است؛ آن هم خدمت به خود ولی برای رسیدن به مقوله ی خدمت به خود باید به سایر اعضا خدمت کنم تا ثمرات این خدمت به من برگردد.

ایمان من زمانی قوی می شود که من از یک سری سدها، موانع و مقاومت های درونی خودم عبور کنم و این امر بسیار سخت است، باید بتوانم از ترس هایم عبور کرده و برده هیچ چیزی نباشم.

وقتی که از این سدها عبورکرده و وظایفم رابه خوبی انجام دهم، یعنی هم به بخش مادی زندگیِ خود و هم بخش معنوی اهمیت بدهم، آن موقع است که در صور پنهان عشق اتفاق می افتد. حال این عشق ورزیدن گاه در مرحله ای است که شخصی را دوست می دارم و گاهی اوقات هم وقتی که در صور آشکار بارها محبت کردیم و بارها این محبت به ما برگشت دیگر ناخودآگاه یک عشق مشخص زمینی نداریم و از درون و صور پنهان یادگرفته ایم که عاشق باشیم.

درکنگره به این صورت است که وقتی من به شخصی خدمت می کنم این خدمت به خودم انجام می شود، انواع و اقسامِ رهجوهایی که یک راهنما دارد همگی آیینه درون خودِ راهنما هستند و زمانی که به رهجو کمک می کند از مشکلات و گرفتاری هایش خلاص شود، در نهایت این خودِ اوست که از گره ها و مشکلات درونی خود رها می شود.

موقعی که شروع به خدمت می کنم و این خدمت به من برمی گردد، زمانی که فکر می کنم اگر در کنگره کاری انجام بدهم متضرر می شوم و اگر فلان ساعت به شعبه بروم به مشکلات کاری برخورد می کنم، اما در این زمان وقتی خدمت انجام می دهم و به موقع حضور پیدا می کنم، بازخوردش فقط حال خوش است. آن موقع است که من جرئت پیدا می کنم که این بخشش را به زندگی خودم هم بیاورم.

ما نمی بخشیم که به کنگره کمک کنیم، من می بخشم فقط برای اینکه به خودم کمک کنم همچنان که آقای مهندس زمانی گفتند که من لژیون سردار را طراحی و برپاکرده ام که شما راه ثروتمند شدن را فرابگیرید.

ثروتمند بودن به پولدار بودن نیست، به درست خرج کردن است و اینکه بدانیم برای چه چیزی باید پول خرج کنیم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .