English Version
This Site Is Available In English

عشق یعنی گذشتن از خود

عشق یعنی گذشتن از خود

جلسه سیزدهم از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 همسفران نمایندگی اردستان با استادی همسفر واله، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر لیلی با دستور جلسه «وادی چهاردهم (آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست؛ ظروف تهی است) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۲۷ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۰۰: ۱۶ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. من که می‌گویم، کلام خود نیست؛ بلکه سخنی است از فردی در جمعی بی‌کلام. باور این حقیقت، کار هرکسی نیست؛ مگر آن‌که معنای آن را درک کند. دستور جلسه امروز، وادی چهاردهم است؛ وادی عشق و محبت. عشق نیرویی است که در وجود تمام مخلوقات خداوند جریان دارد. اقیانوس‌ها، کوه‌ها، ابرها، پرندگان، خزندگان و هر آنچه در جهان هست، حامل عشقی است که خداوند در آن نهاده است؛ اما میزان و نوع آن در هر موجودی متفاوت است. هیچ موجودی از این جوهره الهی بی‌بهره نیست. سفر دومی‌ها حتماً کتاب عشق را خوانده‌اند و سفر اولی‌ها نیز احتمالاً بخش‌هایی از آن را شنیده‌اند. این کتاب واقعاً زیباست! توصیه می‌کنم که سفر اولی‌ها، حتی گذرا هم که شده به وادی چهاردهم نگاهی بیندازند و ببینند که آقای مهندس با چه عشقی درباره آن صحبت می‌کند.

در این وادی، سه خطابه وجود دارد که توسط سه استاد بیان‌شده است. خطابه اول اضداد، استاد سردار می‌گویند: «همه‌چیز با ضد خود شناخته می‌شود.» اگر روشنایی را درک می‌کنیم؛ به این دلیل است که تاریکی را تجربه کرده‌ایم؛ اگر صلحی وجود داشته باشد؛ اما جنگی در کار نباشد؛ شاید قدر آن راندانیم؛ اما زمانی که ناآرامی را لمس کنیم، آنگاه صلح را با تمام وجود احساس خواهیم کرد. خطابه دوم امواج، استاد عقاب سفید می‌گویند: «تمام هستی بر پایه عشق بناشده است.» در وجود انسان، مرکزی به نام قلب جایگاه عشق است. همه ما به محبت و دوست داشتن نیاز داریم. امواجی که در هستی جاری‌اند، همان نیروی عشق هستند که در ما جریان می‌یابند. عشق یعنی گذشتن از خود، یعنی بتوانی از خودخواهی‌ها عبور کنی. پیش از آن‌که آموزش ببینیم، درکی از عشق نداشتیم؛ اما کسی که باعث تخریب و آزار دیگران می‌شود با عشق بیگانه است و این واژه‌ها برای او بی‌معنی‌اند. خطابه سوم زنجیره‌های عشق، استاد رعد از زنجیره‌های عشق سخن می‌گویند و عشق و معرفت را به یک انفجار باروت تشبیه می‌کنند.

اگر بخواهیم از عشق صحبت کنیم؛ حتی ساعت‌ها هم کافی نیست. در این وادی، مثلث عشق با سه ضلع جاذبه، حس و سایه‌ها تعریف‌شده است. دروازه ورود رحمت خداوند به قلب انسان‌ها و کل هستی از طریق محبت باز می‌شود. عشق خداوند همان است که دست‌های یاری‌رسان، ارزشمندتر از لب‌هایی هستند که تنها دعا می‌کنند. پله‌های رسیدن به عشق، از عشق بلاعوض به مخلوقات آغاز می‌شود. کسانی که در سفر اول هستند؛ شاید هنوز عمق این وادی را درک نکنند؛ اما در سفر دوم، وقتی با تأمل بیشتری آن را می‌خوانند، زیبایی و عمق کلام مهندس را بهتر متوجه خواهند شد. چند سال پیش مقاله‌ای درباره وادی چهاردهم نوشتم و به‌صورت پرسش و پاسخ بین رهجو و راهنما تنظیم کردم. پاسخ‌ها جالب بودند؛ یکی نوشته بود: عشق یعنی دیوانگی، دیگری گفته بود: عشق یعنی از خود گذشتن و فردی هم نوشته بود: نمی‌دانم، چون عاشق نشده‌ام؛ اما به نظر من، عشق همان نیرویی است که خداوند در وجود تک‌تک ما نهاده است. عشقی که باعث می‌شود از اشتباه دیگران بگذریم، به توهین‌ها لبخند بزنیم و عبور کنیم، عشقی که ما را شب تا صبح بیدار نگاه می‌دارد، بدون آنکه خستگی را حس کنیم. عشق، هم بنایی را می‌سازد و هم ویران می‌کند؛ اما هر بنایی که بر اساس محبت نباشد، ماندگار نخواهد بود.

مرزبانان کشیک: همسفر سمیه و مسافر رضا
تایپ: همسفر ستاره لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
عکس: همسفر بهار لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .