هفتمین جلسه از دوره بیست و نهم کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه مسافران آقا کنگره ۶۰؛ نمایندگی حسنانی؛ با استادی مسافر جعفر، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من" روز دوشنبه ۲۷ اسفند ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که به من این توفیق داده شد تا این جایگاه را تجربه کنم تا آموزش بگیرم، از راهنمای خوبم آقا پیام و همچنین ایجنت و مرزبانی شعبه تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا خدمت کنم.
پیشاپیش سال نو را تبریک عرض میکنم و امیدوارم که نماز و روزه شما قبول باشد، در مورد وادی چهاردهم "آنچه باور هست محبت هست و آن چه نیست ظروف تهیست" وادی چهاردهم یکی از وادیهای مهم کنگره است؛ به اندازه درک و برداشت خودم از این وادی صحبت میکنم، همانطور که آقای مهندس درسیدیهای اخیر فرمودند برای اینکه وادی چهاردهم را درک کنیم و یا محبت و عشق را بفهمیم، باید ۱۳ وادی قبل را درک کرده باشیم. اگر بخواهم برداشت خودم را بگویم، محبت و عشق مانند چسب میماند همانطور که در وادی اشاره شده خداوند ذرهای از وجود خودش را در تمام ذرات هستی نهاده است.
من در دوران مصرف فکر میکردم خیلی انسان با محبتی هستم و به همه عشق میورزرم ولی بعد از ورودم به کنگره و گرفتن آموزشها فهمیدم که محبت به سخن و صوری و قراردادی نیست؛ داشتم به این موضوع فکر میکردم که چطور میشود که آقای مهندس به جایی میرسد که تمام هستی را دوست دارد و به موجودات هستی عشق میورزد، باید به مرحلهی بالایی از عشق و محبت رسید تا اینگونه شد.
من خودم عشق و محبت و آن حس را با محیط بیرونم نمیتوانستم برقرار کنم و خیلی زود از کوره در میرفتم و یا جایی که باید بخشش داشته باشم نداشتم، یکی از جاهایی که در آن عشق و محبت سرازیر است لژیون سردار میباشد، من خودم زمانیکه وارد لژیون سردار شدم دچار گرههای زیادی بودم، که بعضی از آن گرهها باز شد؛ به نظر من این بستر در کنگره برای همه فراهم شده تا بتوانند گرههای خودشان را باز کنند. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهیست؛ باور داشتن به انجام کاری انسان را به سر منزل مقصود خواهد رساند، در اخر تجربه من این است که اولین قدم و حرکتی که میتوانیم انجام بدهیم تا به محبت واقعی و باور برسیم بخشش است.

تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه حسنانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
۱۶۱