همسفر پروین:
وادی چهاردهم به ما میگوید: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.این وادی درباره عشق و محبت صحبت و به ما میگوید که اگر دچار کینه و نفرت شدیم به این دلیل است که معنی واقعی محبت را دریافت نکردهایم .
باید محبت کردن بدون توقع باشد و هر کاری که ما انجام میدهیم برای رضای خداوند باشد، ما وقتی به تمام هستی و چیزهایی که در اطراف خود داریم حس خوبی داشته باشیم یعنی حس درون ما به خوبی شکل گرفته و به همه چیز عشق بورزیم.زمانی که بتوانیم گذشت کردن را یاد بگیریم یعنی به تکامل خواهیم رسید چون اگر کسی همه چیز داشته باشد ولی عشق و محبت نداشته باشد مثل یک ظرف خالی است، عشق یکی از زیباترین اتفاقهای زندگی است امیدوارم در این سال جدید که بهار هم نزدیک است دلهایمان را هم مثل خانه تکانی خانه هایمان از حسادت و کینه و نفرت بتکانیم و هر آنچه را که وادی چهاردهم که عشق و محبت است از ما میخواهد همانگونه عمل کنیم و مملو از عشق و محبت شویم.
همسفر معصومه:
اگر بخواهم درباره این وادی صحبت کنم و از عشق و محبت که نمونهاش آقای مهندس و تمام راهنمایان کنگره ۶۰ که بدون قید و شرط عشق و محبت خودشان را ارزانی میدارند و بدون هیچ چشم داشتی و با عشق خود به ما میآموزند درس درست زندگی کردن، عشق ورزیدن و محبت خالصانه انجام دادن را،وادی چهاردهم یا وادی عشق همان چیزی است که ما را در اینجا دور هم گرد آورده است عشق و محبت تنها چیزی است که قابل ارزش و باور است من اوایل فکر میکردم عشق میتواند تنها به خانواده و دوستان باشد اگر کاری برای کسی انجام میدادم دوست داشتم از من تشکر کند اما حالا متوجهام که عشق یعنی گذشت یعنی کمک کردن بلاعوض،وقتی توانستیم تمام هستی را دوست داشته و به آن عشق بورزیم آنگاه میتوانیم به معنی واقعی عشق و محبت برسیم به امید اینکه همه انسانها بتوانیم به یکدیگر کمک کنیم با عشق ورزیدن به یکدیگر و کل هستی و خالق یا قدرت مطلق که عشق را در وجودمان نهاد.
همسفر زکیه:
من قبل از ورودم به کنگره معنای واقعی عشق و محبت را نمیدانستم و درک نمیکردم ولی پس از گذشت چند ماه و رسیدن به سیدی وادی چهاردهم فهمیدم که خداوند ما را با عشق و محبت خلق کرده و در تمام رابطهها محبت وجود دارد.
اگر من محبت را درک و نتوانم به کسی عشق بورزم همه درها به روی من بسته میشود و عشق و محبت واقعی زمانی معنا پیدا میکند که تمام هستی و نیستی را دوست داشته باشی آنوقت معنای واقعی پیدا میکند.من با ورودم به کنگره یاد گرفتم که چگونه محبت و چگونه عشق بورزم اینکه من باید محبت کنم تا محبت ببینم و من این محبت واقعی را در کنگره با چشم دیدم که چقدر افراد صادقانه و خالصانه یکدیگر را بغل میگیرند و به یکدیگر عشق میورزند در کنگره یاد گرفتم که محبت همیشه خوبی کردن نیست.
شاید من از روی دوست داشتن با یک اخم و کم توجهی به فرزندم او را متوجه اشتباهاتش کنم در کل من تمام اینها را مدیون وجود کنگره و راهنمایم هستم.
همسفر اکرم:
بهنام خدایی که عشق را پایه هستی قرار داد. وادی چهاردهم همانند وادیهای دیگر راه و مسیر زندگی را نشان میدهد
این وادی بر مبنای عشق و محبت است.
عشق یعنی گذشتن از خود عشق یعنی سوختن نه اینکه تبدیل به خاکستر شویم بلکه تبدیل به نور شویم، انسان باید درون و قلب خودرا از کینه و نفرت بیرون کند. این کار زمانی اتفاق میافتد که گذشت و بخشش را یاد بگیریم افرادی که محبت کردن را یاد ندارند همچون ظرفهای خالی و تهی هستند و برای رسیدن به محبت باید آگاهی، تزکیه و پالایش را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم. دوست داشتن و محبت به پول و مقام نیست ، باید از درون خود انسان باشد. هر جا عشق و محبت باشد آرامش و صمیمیت هم وجود دارد بهشرط اینکه ما افکار منفی و ضدارزشی را از خودمان دور کنیم. محبتی که در کنگره آموزش داده میشود بر مبنای تفکر سالم است یک مصرف کننده فکر و تفکر درستی ندارد، به همیندلیل نمیداند محبت چیست؟ تا بتواند دست همسفر و اطرافیان را بگیرد و ارتباط برقرار کند ولی در کنگره آموزش میبیند. نتیجهای که از این وادی گرفتم؛ این است که محبت یا هر کاری را که برای کسی انجام دادم بهفکر جبران و پس گرفتن نباشم بلکه فقط به فکر لذت بردن باشم. امیدوارم همه ما به آن مرحلهای از درک برسیم و به چیزهایی که در اطراف خود وجود دارد حس خوبی داشته باشیم.
جمعآوری مطلب: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر عادله( لژیون دو) همسفر سودابه رهجوی راهنما همسفر محبوبه( لژیون یک)
ویراستاری و ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر عادله( لژیون دو) دبیر سایت
همسفران نمایندگی قوچان
- تعداد بازدید از این مطلب :
99