English Version
This Site Is Available In English

قمار زندگی من روی عشق و محبت

قمار زندگی من روی عشق و محبت

جلسه هشتم از دوره دهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه  مسافران نمایندگی یوسف ، با استادی مسافر پیمان ، نگهبان مسافر محمد و دبیری موقت مسافر حامد با دستور جلسه " وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من " در روز دوشنبه 27 اسفند ۱۴۰۳ ، ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدا از ایجنت و گروه مرزبانی و نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، در مورد وادی چهارده باید عرض کنم بزرگترین قمار زندگی من روی عشق و محبت بوده در واقع اتفاق هایی که در زندگی من رویداده بود که موجب میشد عشق را از دیگران گدایی کنم و خودم را در موقعیت هایی قرار بدهم تا دیگران من را تایید کنند و از تایید آنها احساس بهتری  کسب کنم، دست به کارهایی میزدم که شاید خیلی عقلانی نبوده اما من به دنبال إحساس بهتری بودم و هر کاری لازم بود انجام می‌دادم تا مور تایید دیگران قرار بگیرم.

اکنون بسیار راحت در مورد گذشته صحبت می‌کنم چون من از آن روز‌ها گذر کردم و به إحساس و نگرش جدیدی رسیدم، دوست دارم که این عشق و محبت را نسبت به اطرافیانم داشته باش گرچه شاید نتوانم این کار را با خلوص بالایی انجام دهم اما مهم این است که در این مسیر قرار گرفته‌ام و تلاش می‌کنم با خدمت کردن به دیگران حال بهتری را تجربه کنم.

من امروز به این نگرش رسیدم محبت واقعی توأم با معرفت، عقل و ایمان است و امواج آن در همه هستی وجود دارد و هر انسانی موج آن را دریافت کند، بر سر راه او قرار می‌گیرد.

محبت اتفاقی نیست بلکه دامنه وسیع یک کمان بی‌انتهاست، کاملاً واقعی و حقیقی است و صوری نیست و دیدن آن چشم دل می‌خواهد. اگر محبت واقعی باشد، هیچ‌ موضوعی بد نمی‌شود و همه چیز به تمام معنا زیباست و انسان‌ها هم هیچ‌وقت از چیزی شکوه و شکایت نمی‌کنند..

عشق و محبت است که انسان را زنده نگه می‌دارد در صورتی‌که ما آن‌ را حس کنیم و زمانی انسان معنی عشق و محبت را متوجه شد به آرامش دست پیدا می‌کند به عبارتی عشق یعنی گذشتن از خویش، همه ما از عشق بسیار سخن می‌گوییم اما تعداد اندکی به آن عمل می‌کنند، من در عمل باید از چیزهای کوچک خود بگذرم تا متوجه شوم آیا می‌توانم این کار را انجام بدهم یا خیر؟

برای مثال: آیا می‌توانم از یک لیوان چای به نفع دوستم بگذرم؟ آیا می‌توانم از دارایی خودم مقداری ببخشم؟ بنابراین محبت زمانی قابل درک است که چهره درونم را در پشت چهره بیرونم پنهان نکنم و بتوانم به هم‌‌نوع خود عشق بلاعوض داشته باشم. برای این که عاشق بشویم باید بتوانیم بگذریم و زمانی که این کار را انجام دادیم به ارتقاء خواهیم رسید.

در کنگره بیان می‌شود؛ هر چه عاقل‌تر، عاشق تر و هر چه عاشق‌تر با ایمان‌تر و هر چه با ایمان‌تر، بخشنده‌تر خواهید بود.

در اصل باید اول راه و رسم عاشقی کردن را بیاموزیم. عشق در عین حال از لطیف‌ترین و زیباترین ارتعاشات هستی است که می‌تواند در دل سر سخت‌ترین و سنگ‌دل‌ترین انسان‌ها نفوذ و آن‌ها را نرم کند به عبارتی اگر دستانت را دراز کنی عشق در دستان تو قرار می‌گیرد به شرط آن‌که دستانت خالی از نفرت و کینه باشد.

ضبط صدا: مسافر محمد حسین خدمت گزار سایت

تهیه گزارش، تایپ ارسال: مسافر ایمان خدمت گزار سایت

عکاس: مسافر امیر خدمت گزار سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .