English Version
This Site Is Available In English

کاری که کنگره60 می‌کند پر از عشق است

کاری که کنگره60 می‌کند پر از عشق است

به نام قدرت مطلق الله

مقدمه:

به نام امواج عشق که از اوست

آفرینش تمام هستی بر مبنای عشق است. عشق، کلیدی است برای جمع‌کردن هستی که‌ تمام  هستی  را با هم و  دور هم جمع کرده  است.

شرح مقاله: برای  حیات و ایجاد  حیات که آفرینش و کل حیات  را  به جنبش  و تکاپو واداشته است؛ یعنی اگر عشق  نبود هیچ جنبشی و هیچ  تکاپو و  حرکتی نبود. عشق آن قدر ارزشمند  است که  زندگی و حیات بدون  عشق سکون  و  بی‌صدا  است.

آن  چه  باور است  محبت  است و  آن چه نیست  ظروف  تهی  است. تنها  پیوند محبت  ما  را  به هم  متصل  نگاه  خواهد داشت وادی چهاردهم با این عنوان برای ما آغاز می‌شود آن قدر  زیباست این  وادی که نمی‌توانیم برای  آن  پایانی  برگزینیم.

برای رسیدن به نور و روشنایی و برای رسیدن به آرامش و  آسایش چهارده  وادی طراحی شده است که همه  را یک‌به‌یک طی کردیم تا رسیدیم  به  وادی چهارده  که وادی  عشق  و محبت  است. محبت؛ یعنی وادی  چهارده  که  با توحید  برابری  می‌کند که  توحید  هم   چیزی  غیر  از محبت نیست. در  واقع  وادی  چهارده  زیور  و زینت  وادی‌های دیگر  است. اگر  ما همه وادی‌ها  را  پشت  سر گذاشته  باشیم  و به  آنها  عمل  کرده  باشیم حال  وارد  وادی عشق  و یا  محبت  می‌شویم و اهمیت وادی چهارده  در این  است که  در قلب‌ها رودخانه  و يا بحری  جاری  می‌شود  که سرچشمه آن   زمین و سما  است.

محبت از یک  انسان  دانا  تراوش  می‌کند یک  انسان  جاهل  دارای  محبت  نیست و تا  زمانی که انسان  به محبت  نرسد و  يا دارای محبت  نباشد هیچ‌وقت روی  آرامش و آسایش  را  نخواهد  دید. انسانی که  فاقد محبت است هیچ‌وقت  نمی‌تواند  به صلح برسد. محبت، پایه  اصلی برای  رسیدن  به صلح  و آرامش  و آسایش است و محبت؛ یعنی دوست‌داشتن  مهرورزیدن، مهربان  بودن و  همه  هستی را دوست‌داشتن و تا محبت  نداشته  باشیم به درجه کمال  نمی‌رسیم و رسیدن  به فرمان عقل  بدون  عشق  و محبت  اصلاً امکان‌پذیر  نیست. برای  رسیدن  به این مرحله  اول  انسان؛ باید  خودش  را دوست داشته  باشد و انسان  وقتی که  خودش  را دوست دارد  جسمش  را  با  مصرف  مواد مخدر و کلیه کارهای  ضد ارزشی  از  بین نمی‌برد. کسی  که خودش  را دوست  داشته  باشد ورزش  می‌کند؛ چون  همه چیز از  خود انسان  آغاز  می‌شود و  بعد می‌تواند دیگران  را هم  دوست  داشته باشد و  آن چه را که  دوست  دارد  به دیگران  هم  بدهد و برای  دیگران  ارزش قائل  است  آن چه را که دوست  دارد   به دیگران هم بدهد و از عصاره  جانش  بدهد  بتواند  از جان  و مالش  بگذرد  و  دیگران را  دست‌گیری  کند  و به آنها  کمک  کند.

پس  وقتی  ظرف وجودی  انسان  مملو  از محبت شد؛  مانند خورشید  همه‌جا گسترش  می‌یابد  و به  همه  چیز می‌تابد و برایش خوب  و بد  فرقی  ندارد بر همگان می‌تابد و انتظار  هم  ندارد که  پس  بگیرد انرژی و نورش  را  می‌بخشد؛  ولی  از ما هیچ  در خواستی  ندارد.

و انسانی  هم  که به  مرحله  بالایی  رسيده؛ باید  به کل هستی  محبت  بکند و  تمام هستی را دوست  داشته  باشد و  وقتی هم که  محبتش  به کل هستی  برسد؛ حتی روی زمین  آشغال  نمی‌ریزد  دریا  را آلوده نمی‌کند و به  تمام  هستی  احترام می‌گذارد محبت  بیکران  به کل هستی  دارد  عشق‌ورزیدن، و انسان  بودن را می‌توان گفت:  سپاس از هستی، از قدرت مطلق،  و وادی چهاردهم می‌تواند باشد.

محبت این‌گونه است  کاری  که کنگره می‌کند  سراسر  عشق  و محبت  است و همگان را با  آغوش  باز  می‌پذیرد و  آقای مهندس همیشه در صحبت‌هایشان می‌فرمایند:  که  هر کس   از این  سرا  در آمد نانش دهید  از  ایمانش  مپرسید.

نتیجه می‌گیریم: که  همه  چیز را  دوست  داشته  باشیم و  برای کل  هستی  ارزش  قائل  باشیم؛  زیرا  کل هستی،  نشانه‌ها و  سايه  قدرت مطلق هستند و  جدای  از  او نیستند. مگر  نه این است  که سایه‌های  قدرت مطلق، کلیه مخلوقات الهی  هستند، بنابراین  دروازه ورود به  رحمت  خداوند، قلب  انسان‌ها و موجودات  و کل  هستی  است.

منابع:
کتاب چهارده وادی، فایل آموزشی مثلث محبت و فایل آموزشی قلب

نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائم‌شهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .