English Version
This Site Is Available In English

عشق‌ و‌ محبت مثل خورشید بلا‌عوض باشد

عشق‌ و‌ محبت مثل خورشید بلا‌عوض باشد

همسفر معصومه✍️

مبنای خلق هستی و کائنات در عشق است و عشق در تمام ذرات تشکیل دهنده‌ی هستی موج می‌زند. زندگی و حیات بدون عشق سکون و مرگ بی‌صدا‌ است، کسی که عاشق چیزی یا کسی می‌شود نه اینکه عیوب و اشکالات آن را نمی‌بیند، بلکه با تمام وجود آن خصوصیات را دوست دارد و عشق می‌ورزد. هر جا عشق است خبری از توقع و نا‌امیدی و حسرت و نادانی نیست؛ یعنی اینکه اگر دل من خالی از کینه و نفرت و ... باشد و یا اینکه ضد ارزش‌ها کم‌رنگ باشد، قدرت و نیروی عشق در من جلو‌ه‌ی بیشتری دارد. با معرفت و عقل و ایمان نسبت به فلسفه‌ی آفرینش، اندیشه و تفکر من تزکیه و پالایش می‌شود و به طبع آن گفتار و کردار من نیز مثبت و سالم می‌شود، با همه کس در صلح و آرامش هستم و  عشق موجود در هستی را درک می‌کنم، از صدای پرندگان و باد و رعدو برق و.... لذت می‌برم. هر جا عشق سالم باشد رشد و تکامل سالم هم وجود دارد، خستگی بی‌معنا می‌شود، عشق به من حرکت می‌دهد دل من را روشن و امیدوار می‌کند و باعث می‌شود که مواظب خود و دیگران و تمام مخلوقین خداوند باشم و به طبیعت ضرر و آسیب نرسانم.‌ عشق با محبت آغاز می‌شود و محبت کردن این نیست که من دائم به احتیاجات و امورات خود و دیگران را بر آورده کنم! زیرا باید تشخیص دهم، آیا آن نیازها و خواسته‌ها معقول هستند یا نه‌؟ اینجاست که رد‌پای نیاز به آموزش صحیح و درست و راستین هویدا می‌شود و من باید در مسیر درست حرکت کنم و راهنما و استاد و مربی داشته باشم تا راه را از چاه تشخیص دهم، کسانی که از جان و دل خدمت می‌کنند و به دنبال باز‌پس گرفتن نیستند و شادی آنها شادی دیگران است و حسابشان با عشق است و با معشوق کاری ندارند.‌ من با آمدن به کنگره60 این عشق را تجربه کردم و فهمیدم اگر از روی عشق و محبت کاری را شروع و عمل کنم و بی‌توقع باشم اثر خیلی قشنگی بر جسم و روح و روانم می‌گذارد و یک حس رهایی و آزادی به من می‌دهد. انرژی من صد چندان می‌شود، امید و زندگی در من به جریان می‌افتد، احساس ابدیت و بی‌انتهایی می‌کنم و سرشار از عشق و محبت و دوستی می‌شوم؛ زیرا عشق ابتدا و انتها ندارد و همیشه جاری و حقیقی است.

همسفر زهرا✍️

ما سیزده وادی را پشت‌سر گذاشتیم که هر کدام کلیدی است برای گذر از گذرگاه‌های زندگی و در نهایت به وادی چهاردهم می‌رسیم و این مسئله بیانگر این می‌باشد که ما برای رسیدن به عشق باید تمام وادی ها را پشت‌سر بگذاریم و آن‌ها درک کنیم تا در نهایت به عشق برسیم. متن وادی به صراحت اهمیت آن را بیان می‌کند «آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است». اگه عشق نبود زیستن معنا نداشت، انسان معنا نداشت، هستی معنا نداشت، برای رسیدن به عشق باید به دانایی موثر برسیم و عشق بدون دانایی را نمی‌توان عشق نامید، به عبارتی بر خلاف باور عموم هرچه انسان عاقل تر، عاشق‌تر است. محبت باید از روی آگاهی باشد و آن وقت است که انسان به آرامش می‌رسد. ما وقتی که به آن آگاهی لازم‌ می‌ر‌سیم در می‌یابیم که همه‌ی ما موجودات از یک منشا هستیم از یک جنس هستیم و در آن منشا، بدی و تاریکی وجود ندارد. باور این مسئله نقطه‌ی تحولی برای من بود که هم ارتباط من با اطرافیان و دنیای بیرونم را التیام بخشید و هم کلی از سوال‌های بی‌پاسخ ذهنم را حل کرد. همان‌طور که محبت برای انسان آرامش را به همراه دارد، نفرت و کینه انسان را به قعر تاریکی و ظلمت می‌برد و آرامش و آسایش را از او سلب می‌کند. وادی چهاردهم برای من که سراسر خشم و کینه بودم نقطه تفکری بود که خیلی از گره‌های درونم را باز کرد و از خدایم می‌خواهم که به من فرصت این را دهد که بتوانم محبت را بیاموزم و آن را منعکس کنم.

همسفر مریم✍️

وادی چهاردهم وادی که سراسر عشق و محبت است. خداوند که عاشق است و هستی را با عشق آفرید و از عشق خود در درون انسان دمید تا او هم از آن بهره‌مند شود که ببیند و لمس کند که عشق چقدر زیباست. ما با دیدن اطرافمان و هستی همیشه این عشق پروردگار به خودمان را درک می‌کنیم و با همه وجود لمس می‌کنیم؛ اما با وجود سیاهی مواد و تاریکی این عشق در ما کمرنگ شده بود؛ ولی با آمدن به کنگره60 جانی دوباره گرفتیم، چون وجود آقای مهندس که سراسر عشق است ما را احاطه کرد و دوباره به ما جان داد تا جهان و هستی را دوباره زیبا ببینیم و بدانیم که عشق و محبت پابرجاست و از بین نمی‌رود. ما با آغوش گرفتن یکدیگر در کنگره همیشه این عشق و محبت را برای خود تداعی می‌کنیم و حس مثبت را به یکدیگر انتقال می‌دهیم و امیدوارم که در کنگره60 ما با تبدیل تغییر و ترخیص به خواسته‌های درونی‌مان برسیم و با رسیدن سال جدید خانه‌های دلمان را بتکانیم و آن را جایگاه عشق و محبت کنیم. تلاش کنیم که عشق و محبت ما مثل خورشید بلاعوض باشد و مانند باران بخشنده باشیم. عشق و محبت درونمان را به همه انتقال دهیم و درون خود را از کینه و حسد و قضاوت خالی کنیم و پر از حس‌های خوب و پر از انرژی باشیم. استاد رعد می‌فرمایند: « انسان بودن یعنی سپاس از هستی یعنی عشق»؛ پس از خداوند هستی و همه چیزهایی که در اختیار ما قرار داده است شاکر باشیم.

تایپ: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر حمیده نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .