English Version
This Site Is Available In English

بخشش طعم و بوی زندگی را عوض می‌کند

بخشش طعم و بوی زندگی را عوض می‌کند

جلسه چهارم از دور چهاردهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰، شعبه دنا؛ با استادی راهنما محترم مسافر احسان، نگهبانی مسافر ناصر و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه ۲۶ اسفند ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم مسافر. خدا را شاکر و سپاسگزارم که به بهانه‌های مختلف و با دستور جلسات مختلف کنار یکدیگر جمع می‌شویم. هر جمعی یک بهانه‌ای دارد و این بهانه در کنگره با بقیه فرق دارد. خیلی خوشحال هستم که در بین شما هستم و از شما آموزش می‌گیرم. 
دستور جلسه امروز، وادی چهاردهم، وادی عشق و محبت است. در این دستور جلسات، همیشه گفته می‌شود که وادی‌ها به دنبال هم هستند و هر دستور جلسه‌ای تکمیل‌کننده‌ دستور جلسه‌ قبل است و یک پیش‌نیازی در رابطه با دستور جلسه‌ بعدی به ما می‌دهد. امروز آخرین جلسه‌ای است که در شعبه هستیم و آخرین افطاری این سال است. 
وقتی نگاهی به وادی‌ها بیندازیم، همه‌ ما تقریباً آن را گوش کرده‌ایم و نوشته‌ایم. از وادی سیزدهم به بعد، انسان را به‌ عنوان جانشین خطاب می‌کند و مبحث روی جانشین بودن می‌آید و از آن صحبت می‌شود. قطعاً این جانشین بودن، یک سری نیازهایی دارد و این نیازها خیلی بالاتر از تفکر و مسیر است. شاید اگر عشق و محبت نباشد، نتوان انسان را به‌ عنوان یک جانشین خطاب کرد. 

انسان تفاوت‌های زیادی با سایر مخلوقات دارد. یکی از آن تفاوت‌ها این است که به واسطه‌ آن اختیاری که دارد، می‌تواند عشق و محبت تولید کند. آقای مهندس ۱۲ CD از این دستور جلسه عنوان کرده است. 
گاهی شاید یک فرد مصرف‌کننده به نقطه‌ای برسد که هیچ چیز را دوست نداشته باشد و یک جایی به آخر کار برسد که خودش را هم دوست نداشته باشد و هیچ عشق و دوست‌داشتنی درون او نباشد. این دستور جلسه در کنگره باعث می‌شود که آن عشق و محبت به من برگردد و به سمت خوبی‌ها بازگردم. این‌ها را کنگره و راهنما به من یاد می‌دهد که باید هستی و نیستی را دوست داشته باشم. 
این یک تمرین است برای من که هستی را درون خودم ایجاد کنم، و این مسیر ادامه‌دار است اگر بتوانم آن را انجام دهم. آن‌وقت من تبدیل به محب هستی می‌شوم.امروز نگهبان سردار به من اجازه دادند که در این جایگاه قرار بگیرم و می‌خواهم چند دقیقه در مورد بخشش صحبت کنم لژیون سردار امروز برگزار شد و با یک سری از دوستان در کنار هم بودیم لژیون سردار در کنگره ماهی یک بار در شعبه‌های مختلف برگزار می‌گردد و صور آشکار آن این است که نیازهای مالی کنگره را تامین می‌کند.
اگر دانشگاه ساخته می‌شود با هزینه بچه‌هایی است که سردار، دنور، پهلوان، نشانی در بی‌‌ نشانی دارند و اگر آزمایشگاه و مقاله‌ای هست تمام این‌ها هزینه‌اش را از لژیون سردار پرداخت می‌کنند شاید این ۵ درصد از صور آشکار لژیون سردار باشد. به قول آقای زرکش: لژیون سردار لژیون فقرزدایی است که هرچه بخواهی هر نیازی را که داشته باشی داخل آن است یعنی اگر نیاز به پول داشته باشی داخل لژیون وجود دارد ولی باید دنبال آن بگردید.
ما همه به خاطر نفسی که داریم و به خاطر تعریفی که از نفس وجود دارد و خواسته‌ای که دارد، یک نیاز داریم. من سر کار می‌روم که نیازم را برطرف کنم غذا می‌خورم که نیازم را برطرف کنم ازدواج می‌کنم که نیازم را برطرف کنم. می‌گویند که راز و نیاز. نیاز، راز خودش را دارد من نمی‌توانم نیاز گرسنگی‌ام را با زن گرفتن برطرف کنم و یا نیاز شهوتم را با پرتقال خوردن برطرف کنم هر نیازی باید راز خودش را برطرف کند.
وقتی که می‌گویند در لژیون سردار همه چیز وجود دارد به واسطه حضوری است که پیدا می‌کنم. نمی‌دانم واقعاً چه اتفاقی می‌افتد ولی جالب است هر نیازی که داشته باشم راز آن به من گفته می‌شود به واسطه یک مشارکت که احساس و یا یک جلسه برای من باز می‌شود.
امیدوارم تک تک ما بتوانیم با فهمیدن موضوع پیش برویم آقای مهندس می‌گویند که در کلام الله هر نفسی باید به یک مرحله‌ای برسد تا اجازه به آن داده شود تا در تقوا و فجور به آن وارد بشود. من فکر می‌کنم هر شخصی که در کنگره است نفس آن به یک درجه‌ای رسیده است که به آن اجازه بدهند به کنگره بیاید و یک راهنما انتخاب کند، منوط به این‌که من خودم این موضوع را بفهمم، متوجه بشوم و با معرفت انجام بدهم.
موضوع آخر در لژیون سردار که بحث بخشش اگر با معرفت انجام بشود، طعم و بوی زندگی را عوض می‌کند شما می‌خواهید یک ماست درست کنید دو کیلو شیر می‌گیرید، می‌جوشانید و این دو کیلو شیر را یک قاشق ماست عوض می‌کند، در لژیون سردار هم یک خدمت مالی که با فهم آگاهی و معرفت که بخشش را انجام می‌دهد کار آن یک قاشق ماست را در شیر انجام می‌دهد که قاشق ماست می‌آید کل زندگی شما را عوض می‌کند و شیرین می‌شود شاید خیلی پولدار باشید اما بلد نیستید و یا پول ندارید، اما آخر، هنوز شیر است.
امیدوارم که بتوانیم تک تک ما به این مسائل برسیم و با حس بسیار خوب به سمت عید نوروز برویم. چه سفر اول و چه سفر دوم هیچ فرقی نمی‌کند زمین تا آسمان با عید پارسال و سال‌های قبل تفاوت دارد، سفر اول هستم وقتی مصرف می‌کنم عید امسال با این میزان جلو می‌روم اما عید پارسال در لحظه باید یک جوری خانواده را دور می‌زدم تا بتوانم بروم مصرف کنم. سفر دوم، عید پارسال با عید امسال برای خودم متفاوت‌تر می‌شود امیدوارم که بتوانم به عنوان یک شخصی که در خانه ستون خانواده حساب می‌شوم مرد باشم و بتوانم یک عید خوب را برای آنها رقم بزنم.
من هر چقدر که اینجا خوب باشم، سر کار عالی باشم و نتوانم در خانه با زن و بچه‌ام خوب و درست رفتار کنم، این صحبت رسول اکرم است که من به زبان ساده بیان می‌کنم یک شاهی نمی‌ارزد. امیدوارم که یک نوروز خوب در کنار خانواده با کمال همه سختی‌ها، بودن‌ها، نبودن‌ها، گرانی، هماهنگی و مدیریت آنها دست من است و باید بتوانم انجام بدهم از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید از همگی شما متشکرم.

تقدیر و تشکر از اعضاء لژیون سردار.

تایپ: مسافر کامران لژیون یازدهم، مسافر فرید لژیون پنجم،مسافر محمد لژیون دوم. 
ویرایش: مسافر فرید لژیون پنجم،مسافر عباس لژیون پنجم 
بازنگری و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .