همسفر شهناز؛
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است محبت اتفاقی نیست؛ بلکه دامنه وسیع یک کمان بیانتها است کاملاً واقعی و حقیقی است صوری نیست و دیدن آن چشمدل میخواهد. تأثیر این وادی روی من این است که قبل از این وادی؛ اگر محبتی یا کاری برای کسی انجام میدادم دوست داشتم دیگران هم برای من جبران کنند؛ اما این وادی به من آموخت عشق، باید بلاعوض باشد؛ اگر کاری یا محبّتی برای کسی انجام دادم آن موقع لذّت میبرم. امیدوارم همه ما به مرحلهای برسیم که به تمام هستی و انسانهای اطراف خود حس خوبی داشته و بتوانیم عشق و محبت خود را به دیگران منتقل کنیم. عاشق را که حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد، من بهترین درس و راه را در کنگره آموختم آرامآرام آموختم تا به حال خوش برسم.کسب معرفت در جهت خیر محض، رسیدن به محبت است و برعکس؛ اگر در جهت شر باشد نتیجهای جز دشمنی و کینه ندارد. پیمودن و عبور کردن از وادیهای کنگره به مفهوم آموزش، یادگرفتن و عمل کردن به آموختهها است. درمان اعتیاد هم بدون پیمودن این راهها و فرا گرفتن این قوانین و عمل به آنها امکان ندارد. عشق، محبت چیزی جز تزکیه و رسیدن به دانایی نمیباشد، درک محبت بعد از به دست آوردن دانایی میباشد؛ اگر محبت نداشته باشیم ظرف وجودی ما خالی است. محبت خالصترین عناصر خلقت است برای رسیدن به آن باید علم و اگاهی خودمان را بالا ببریم تزکیه و پالایش را سر لوحه کار خودمان قرار دهیم.
همسفر طاهره؛
وادی چهاردهم به ما میگوید؛ آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است فکر میکنم آنچه باور است محبت است؛ شاید به این معنی باشد که هر آنچه را که باور و اعتقاد داریم و به واسطه آن زندگی خود را میسازیم؛ اگر با چاشنی محبت نباشد، به محبت نرسد، ارزشی ندارد. آن باور و اعتقاد ما را به سر منزل مقصود میرساند که در جهت خیر محض باشد. آنچه نیست ظروف تهی است انسانهایی که محبت ندارند و وجود آنها از محبت و دوست داشتن دیگران خالی است درست؛ مانند انسانهایی است که خالی و تهی میباشند؛ یعنی اگر وجود ما ظرف باشد هرچه از علم و دانش در درون این ظرف باشد؛ اما محبت نباشد باز هم این ظرف خالی است افکار منفی و ضد ارزشها دشمن محبت میباشند. محبت عنصری الهی است که در کنار ناخالصیها و ضد ارزشها جای نمیگیرد و برای رسیدن به آن راهی جز کسب معرفت، علم، آگاهی و رسیدن به دانایی در کنار تصفیه و تزکیه وجود ندارد. این وادی به ما میآموزد عشق و محبت؛ باید بلاعوض باشد و اگر کاری یا محبتی؛ برای کسی بلاعوض انجام دهیم آن موقع است که از کاری که انجام میدهیم لذت میبریم. امیدوارم به مرحلهای برسیم که به تمام هستی و انسانهای اطراف خود حس خوبی داشته باشیم و بتوانیم عشق و محبت خود را به دیگران منتقل کنیم.
همسفر زینب؛
خداوند هر چیزی را بر اساس عشق و محبت خلق کرده و انسان را اشرف مخلوقات قرار داده است تا با علم، دانش و آگاهی بتواند کاوشگری کند، به محبت الهی برسد تجربه کند تا بتواند با تمام عشقورزی و بدون هیچ گونه چشم داشتی از درد و رنج بشری بکاهد؛ مثلاً دارویی بسازد، وسیلهای را اختراع کند و راه حلی برای مشکل بزرگی پیدا کند. مانند آقای مهندس که با تمام تلاش توانست راه حلی برای اعتیاد پیدا کند و مشکل بسیار عظیمی را که سالیان سال؛ برای تمام جهان لاینحل باقی مانده بود را حل کند و با عشق و محبت بلاعوض در اختیار بشریت قرار دهند؛ برای این کار سختیهای بسیاری را متحمل شدند تا توانستند روش Dst را کشف کنند و بر اساس آن کنگره۶۰ را پایه گذاری نمایند. خداوند فرموده است هر کس در دنیا یک نفر را از مشکلات نجات دهد انگار تمام دنیا را نجات داده است و من زینب دستان پر مهر آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان را میبوسم و از خداوند میخواهم که همیشه سلامت باشند.
نویسندگان: همسفران لژیون چهارم
رابط خبری: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر نازنین
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
77