او که انسان را قطرهای از اقیانوس وجود خودش قرار داد. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این راه قرار گرفتم. در اوایل ورود به کنگره خیلی ناامید و بدحال بودم؛ ولی ذرهذره با گرفتن آموزش از کنگره و راهنمایم همسفر راضیه دریافتم به مکانی مقدسی که علم جهانبینی را به من میآموزد قدم گذاشتهام. وادیها را یکی یکی پشت سر گذاشتم تا به وادی چهاردهم رسیدم. وادی چهاردهم یعنی خروج از تاریکی و این وادی خیلی گسترده و ارزشمند است چرا که صورت مسئله محبت و عشق را بیان میکند.
اضداد، امواج، زنجیرههای عشق و حس، نکات کلیدی که انسانها چگونه با هم ارتباط برقرار کنند از جاذبه و دافعه که حتی سنگها با الکترونهای ریز با چرخش خود جاذبه ایجاد میکنند و در انسانها با شناخت، معرفت و آگاهی که پایه اصلی عشق است و با حس پیامها را ارسال و دریافت مینمایند. واقعاً همیشه در ذهنم این سؤال بود که چه چیزی انسانها و تمام موجودات هستی را به هم متصل نگه میدارد. این وادی باعث شد من تمام پاسخ سؤالم را دریافت کنم.
وجود سه اصل مهم اضداد، امواج و زنجیرههای عشق را توسط سه فرشته مهربان که روحها را همراهی میکنند و در جایگاه قرار گرفتهاند و جواب سؤالهایم را دادند. استاد سردار در خطابه اول فرمودند که چگونه جهان و جهانها به دوران در میآیند و ستونهای آنها به کجا وصل است و این همان نیروی عشق است که جهان بر پایه اضداد بنا شده و مانند یک تکانه است برای بیداری انسانها، اضداد از ابتدا مأمورند که تا انتها تخریب ایجاد کنند؛ اما هر قدر انسان به عقل و آگاهی نزدیک شود و برای کامل شدن خود بیاموزد، اضداد کمرنگ میشود.
تمامی موجودات محبت هستند، حتی آنهایی که ما ظاهر آن ها را خشن میبینیم و خطابه دوم از عقاب سفید است، امواج عشق و محبت در کائنات یکدیگر را جذب میکنند. مرکز تمام هستی بر عشق بنا شده است قدر مسلم اگر عشق تبدیل به نفرت نشود قطعاً فروکش خواهد کرد. نکته مهم و کلیدی این موضوع اطلاعات و آگاهی است که در کنگره، برای درمان اعتیاد که مواد را تیپر میکنند و یک پنجم مواد کاهش پیدا میکند و یک پنجم؛ باید دانش و آگاهی هم بالا برود که تعادل برقرار باشد. سیستم ایکس اگر درست کار نکند به نتیجه نمیرسد. هر انسانی بر مبنای ساختار فیزیکی و مجموعه اطلاعات، خصوصیات، عقل و ایمان و خواستههایش در حال ارسال امواج جاذبه به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه میباشد.
امواج عشق مانند نور چراغ عمل میکند؛ ولی امواج عشق قابل رؤیت نیست. امواج هم نوعی از عشق را بیان میکنند با رفت و برگشت امواج جاذبه و دریافت آنها توسط حس، حس طرفین مانند دو نفر یا دو چیز اولین جرقه عشق میان آنها زده میشود که همان عشق مخلوق به مخلوق است و دروازه ورود به رحمت خداوند قلب انسانها و موجودات کل هستی میباشند. برای وارد شدن به دروازه خلق خدا یک در میخواهد و این در قلب انسانها است که هر وقت غمگین باشیم و کسی را دوست داشته باشیم بر روی قلب خود دست میگذاریم و در کنگره خیلی از انسانها را میبینیم که بدون آن که مزدی دریافت کنند، خالصانه خدمت میکنند و این چه چیزی غیر از عشق میتواند باشد؛ اما در مورد انسانهای انساننما که آموزش دیدهاند؛ ولی در عمل، عمل عکس را انجام میدهند و تخریب ایجاد میکنند، این افراد با کلمه عشق و محبت کاملاً بیگانهاند.
خطابه سوم از استاد رعد که زنجیرههای عشق را بیان میکند، عشق با محبت آغاز میشود عشق به بدن، لمس و سخن نیست و عشق را نمیشود با هیچ چیزی قیاس نمود که نمونه آن مهر مادری که خداوند در وجود و قلب انسان قرار داده که مرکز و جایگاه آن در جسم، قلب میباشد. عشق سه مرحله دارد، عشق مخلوق به مخلوق، عشق مخلوق به خالق، عشق خالق به مخلوق که بالاترین درجه عشق است.
خداوند خورشید را آفریده تا بر همه نورش را یکسان بتاباند. عشق قامتها را راست و اندیشهها را پاک میکند و حیات را برای گزینش انسانها تقویت و آنها را خلاق میکند. بالاترین درجه صداقت و درستی است که کاری را انجام میدهیم صادق و درست باشد. خداوند قدرت عشق را در صور آشکار و پنهان نهاده و آنقدر ارزشمند است که زندگی و حیات بدون عشق سکون است و مرگ بی صدا است.
یکی از پایههای اصلی عشق وجود سایهها و الزامی بودن آنها است؛ چون انسان دارای دو پیکره صور آشکار و صور پنهان است که سایه صور آشکار جسم است، سایه صور پنهان نفس و روح است که روح با لطافت و مکانیزم منحصر به خودش با القائات و الهامات همیشه ما را یاری میکند و آنچه در هستی هست از طریق حس، میتواند اطلاعات را جمع آوری کند. حس اولین نیرویی است که عقل، ایمان و عشق را به کار میاندازد. حس نام کتاب و عقل، عشق و ایمان متن کتاب است.
عشق یعنی گذشتن از خویش و انسان واقعی بودن؛ یعنی سپاس از هستی و از قدرت مطلق؛ یعنی وادی چهاردهم و تنها بزرگترین سرمایهای که اگر ببخشد زیاد و زیادتر میشود عشق است. عاشق و آنچه در او هست و در ژرفهای محبت غوطهور شدن؛ یعنی رسیدن به حق، توحید است. عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد.
نویسنده: همسفر گلزار رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر کلثوم رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون هفتم)
ویرایش: مرزبان خبری همسفر معصومه
ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی تخت جمشید شیراز
- تعداد بازدید از این مطلب :
111