مشارکت اعضاء لژیون سردار با نگهبانی راهنمای تازهواردین همسفر الهه در مورد دستور جلسه هفته «وادی چهاردهم (عشق و محبت) و تأثیر آن روی من»
محبوبه همسفر محمد
عاشق را که حساب با عشق است، با معشوق چه حساب دارد؟! «آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است».
وادیها دایرهوار میچرخند تا از اولین به چهاردهمینِ آنها میرسیم و این وادیها چراغ راه من رهجو هستند که سالیان سال راه را گم و در تاریکیها به هر دری میزدم اما موفق نمیشدم و انرژی زیادی مصرف کردم ولی بهترین راه را در کنگره یافتم، راهی که هموار شده بود به بهترین شکل وآرامآرام نشانم دادند تا با حال خوش به مقصد برسم. کسب معرفت در جهت خیرِ محض، رسیدن به محبت است و برعکس اگر در جهت شر باشد نتیجهای جز دشمنی و کینه ندارد.
پیمودن و عبور کردن از وادیهای کنگره به مفهوم آموزش، یاد گرفتن و عمل به آموختههاست و درمان اعتیاد هم بدون رسیدن به دانایی غیر ممکن است و پیمودن این راهها و فرا گرفتن این قوانین و عمل به آنها چیزی جز تزکیه و رسیدن به دانایی نیست. درک محبت بعد از بهدست آوردن دانایی میباشد و اگر محبت نداشته باشیم؛ ظرفِ وجودی ما خالی است. محبت، خالصترین عنصر خلقت است و برای رسیدن به آن باید علم و آگاهی را بالا ببریم و تزکیه و پالایش وجودی خودمان را سر لوحه کار قرار دهیم.
طاهره همسفر محمد
وقتی باورها با محبت واقعی عجین شوند، معنای محبت را لمس میکنیم و دیگرانی که هیچگاه از نظر محبت حضور نداشتهاند، همان ظروف تهی هستند.
وادی چهاردهم، وادی عشق است. این وادی به من میآموزد که اساس هر چیزی بر پایه عشق و ایمان است. محبت واقعی، توأم با معرفت، عقل و ایمان است و امواج آن در تمام هستی وجود دارند. هر انسانی که موج آن را دریافت کند، بر سر راه او قرار میگیرد.
من زمانی میتوانم به معنای واقعی، انسانی کامل باشم که از تمام هستی سپاسگزار باشم و بابت تکتک نعمتهایی که خداوند در اختیارم قرار داده، شکرگزاری کنم. در واقع، به قول استاد رعد، انسان بودن یعنی سپاس از هستی و از قدرت مطلق؛ یعنی وادی چهاردهم.
بنابراین، بار اصلی آموزشهای جهانبینی در کنگره۶۰، وادیها هستند. امیدوارم که آموزشها را بتوانم کاربردی کنم و تأثیر آن را در زندگیام ببینم و بدانم که عشق با تمام زیباییهایش، از محبت به وجود میآید. محبتی که صوری و قراردادی نیست و آغاز و پایانی ندارد. محبت، حقیقت است و دیدن حقیقت، چشم دل میخواهد.

محبوبه همسفر مهدی
اگر بخواهیم درباره عشق و محبت صحبت کنیم، حرفهای بسیاری برای گفتن داریم؛ اما من به بخشی از آنها اشاره میکنم.
در وجود انسان، مرکزی به نام قلب قرار دارد که جایگاه عشق است. عشق، رسیدن به بالاترین زیباییها در انسان را ممکن میسازد. وقتی کسی را دوست داریم، دست بر قلب میگذاریم. تمام هستی بر پایه عشق بنا شده و هر آنچه برای یافتن راه درست و درست زندگی کردن از دیگران میآموزیم، جلوهای از عشق است. کسی که معنای عشق را نداند، نمیتواند از آن سخن بگوید.
سپاسگزاری انسان از خداوند، نوعی محبت است. هستی و همه موجودات، جولانگاه عشقاند و مخلوقات الهی، منزلگاه آن. محبت نیز اسباب و نشانه عشق است. وقتی عشق وجود داشته باشد، ظلمت و تاریکی بیمعنا میشود. عشق و محبت در انسانها، معجزهای الهی است که باید به بهترین شکل در این دنیا و آخرت از آن بهره ببریم.
مهناز همسفر حسین
وادی یا راه چهاردهم که راه و طریقت عشق و محبت را نشان میدهد، با این جمله آغاز میشود: «آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است».
آقای مهندس، به نقل از دانشمند بزرگ، سهروردی، میفرمایند: «کسب معرفت در جهت خیر محض، رسیدن به محبت است». اگر ما، همسفران مسافران، به زندگی گذشته خود بنگریم، درمییابیم که این شناخت و معرفت ما در مسیر خیر بوده است؛ به همین دلیل، امروز به حال خوش و زندگی شاد رسیدهایم. اما اگر چنین نمیبود، بدون شک نه برای خود و نه برای فرزندانمان، زندگی درستی نداشتیم.
از خداوند و آقای مهندس دژاکام سپاسگزارم که این حال خوش را به ما عطا کردند.

فاطمه همسفر محسن
عشق و محبت، تنها بستری است که میتواند هر بذری را به بار بنشاند، در حالی که کینه و نفرت، ریشه تمام محبتها را میخشکاند و جلوی رشد و دانایی را میگیرد.
پایه اصلی محبت و عشق، دانایی و پایه دانایی، تفکر، آموزش و تجربه است. انسان کمخرد میتواند عاشق باشد؛ اما بدون دانایی، نمیتواند عاشق کل هستی باشد.
برای رسیدن به این وادی، یعنی عشق و محبت، باید با تفکر آغاز کنیم و با حرکت، مسیر را ادامه دهیم. محبت تنها در گفتار نیست، بلکه در عمل معنا پیدا میکند.
همسفر شاهدخت
وادی چهاردهم، وادی عشق است. این وادی به ما میآموزد که اساس هر چیزی بر پایه عشق و محبت بنا شده است. محبت، اتفاقی نیست، بلکه واقعی و حقیقی است.
عشق و محبت، انسان را زنده نگه میدارد، البته در صورتی که آن را حس کنیم. عشق یعنی گذشتن از خویش؛ یعنی در عمل، باید از چیزهای کوچک خود بگذرم تا متوجه شوم آیا میتوانم مقداری از دارایی خود را ببخشم؟
زمانی که در لژیون سردار عضو میشوم، میبخشم، بدون آنکه انتظار بازپس گرفتنش را داشته باشم. در این لحظه، عشق واقعی را لمس کردهام.
امیدوارم عاشق واقعی باشم و عشق حقیقی را تجربه کنم.
.jpg)
همسفر زهرا راهنمای ویلیام
وادی چهاردهم به ما میگوید: «آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است».
فکر میکنم جمله «آنچه باور است، محبت است» شاید به این معنا باشد که هر آنچه به آن باور و اعتقاد داریم و بر اساس آنها زندگی و موفقیتهای خود را دنبال میکنیم، اگر با چاشنی محبت همراه نباشد و به محبت ختم نشود، فاقد ارزش و اعتبار است.
باوری که ما را به سرمنزل مقصود میرساند، باوری است که در جهت خیر محض باشد و در نهایت، ما را به محبت برساند.
مهدیه همسفر محمد
عاشق را که حساب با عشق است، با معشوق چه حساب دارد؟! «آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است».
وادیها دایرهوار میچرخند تا از اولین به چهاردهمین آنها میرسیم. این وادیها چراغ راه من رهجو هستند. سالها راه را گم کرده بودم و در تاریکیها به هر دری میزدم؛ اما موفق نمیشدم و انرژی زیادی مصرف میکردم. ولی بهترین راه را در کنگره یافتم؛ راهی که هموار شده بود به بهترین شکل و آرامآرام نشانم دادند تا با حال خوش به مقصد برسم.
کسب معرفت در جهت خیر محض، رسیدن به محبت است و برعکس، اگر در جهت شر باشد، نتیجهای جز دشمنی و کینه ندارد.
پیمودن و عبور کردن از وادیهای کنگره، به مفهوم آموزش، یاد گرفتن و عمل به آموختههاست. درمان اعتیاد هم بدون رسیدن به دانایی ممکن نیست. پیمودن این راهها و فراگرفتن این قوانین و عمل به آنها چیزی جز تزکیه و رسیدن به دانایی نیست.
درک محبت بعد از به دست آوردن دانایی است و اگر محبت نداشته باشیم، ظرف وجودی ما خالی است. محبت، خالصترین عناصر خلقت است و برای رسیدن به آن باید علم و آگاهی را بالا برده و تزکیه و پالایش وجودی خود را سرلوحه کار قرار دهیم.
مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
تایپ: همسفر دلآرام رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زالپارس
- تعداد بازدید از این مطلب :
۵۳