بنام خالق عشق
در بساط دنیا، جز عشق هیچ چیز باارزشی نیست. کسی که از خواستههای خود نگذرد، به عشق نمیرسد؛ خواستههایی که بر ضدارزشها استوار شدهاند. عاشق بودن لیاقت میخواهد. هنر و زیبایی زندگی، زنده بودن و زندگی کردن، در عاشق بودن و عاشق ماندن است، در محبت و مهرورزی است. خداوند اولین عاشق است، زیرا جهان هستی را با عشق آفرید. من در زندگی میآموزم که برای لذت بردن از لحظههای زندگی در رابطه با عزیزان و دوستان، باید فقط عشق ورزید و محبت کرد.
برای استحکام زندگی، عشق مانند فنداسیون است. در روابط با هر انسانی، با هر نسبتی، وقتی نگاه عشق را در چشمانش حس میکنی، تمام وجودت آرامشی وصفناشدنی میگیرد و این آرامش، ذوق و شوق با هم بودن را افزایش میدهد. انسان مهربان و مهرورز، بوی خدا میدهد. معنای جانشین خدا بودن را میتوانی درک کنی.
کنگره به من میآموزد که تمامی موجودات محبت هستند، حتی اگر ظاهر خشنی داشته باشند. عشق قامتها را راست، اندیشهها را پاک و حیات را برای گزینشهای بهتر در انسان تقویت میکند و انسان را برای خلاقیت در تمامی علوم آماده میسازد. محبت و مهرورزی باید واقعی باشد و قابل حس کردن؛ طرف مقابل میتواند آن را احساس کند. اگر کاذب باشد، هرگز به دل نمینشیند.
وقتی به یک گل، گیاه، پرنده یا هر حیوانی مهر میورزی، او نیز این محبت را حس میکند. در گل و گیاه، رشد خوب را مشاهده میکنی و در پرنده یا هر حیوانی، اعتماد را درک میکنی و ذوق و شوقش را میبینی. آنها با اطمینان به سمت تو میآیند. اگر هر انسانی در درون خود به صلح و آرامش رسیده باشد، قطعاً میتواند با دیگران با مهر و مهربانی ارتباط برقرار کند. اما اگر وجودش پر از بغض، کینه و قهر باشد، هرگز نمیتواند مهرورزی کند.
باید خویشتن را از هرگونه نفرت، خشم و قهر پاک کنیم و به جای آن بذر مهر، محبت و عشق بکاریم تا شاهد گلهای دوستی و رفاقت باشیم. بیایید عشق بورزیم و گل برافشانیم تا همیشه نام نیکی از ما در یادها بماند.
درود خداوند بر عاشقان بیتوقع که به معنای واقعی مهرباناند.
نویسنده: همسفر علیرضا لژیون سوم، راهنما همسفر محمد
ویراستاری و بارگذاری: خدمتگزاران سایت همسفران آقا، شعبه پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
76