English Version
This Site Is Available In English

به اندازه آگاهی خودم عاشق باشم

به اندازه آگاهی خودم عاشق باشم

جاده‌های زندگی را خدا هموار می‌کند، کار ما فقط برداشتن سنگ‌ریزه‌هاست… در تقدیر هر انسانی معجزه‌ای از طرف خدا تعیین شده که قطعاً در زندگی، در زمان مناسب نمایان خواهد شد. ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ قشنگ‌ترین ﻋﺸﻖ نگاﻩ ﻣﻬﺮباﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺍﺳﺖ! ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ به ﺍﻭ ﺑﺴـﭙﺎﺭ ﻭ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺘﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻡ ﻫﺮﺍﺱﻫﺎﯼ ﺩنیا ﺧﻨﺪﻩﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ. او که يگانه تکيه‌گاه من و توست! پس به تدبيرش اعتماد کن به حکمتش دل بسپار. به او توکل کن و به سمت او قدمی بردار، تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشين.

یک هفته و یک دستور جلسه دیگر در خدمت یکی از راهنماهای شعبه شادآباد لژیون پنجم در باب دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» هستیم. همسفر فاطمه به همراه مسافرشان با آخرین آنتی‌ایکس مصرفی هروئین وارد کنگره شدند، مدت ۱۲ ماه به روش DST با شربت OT به راهنمایی مسافر صادقی و همسفر سمیرا سفر کردند و هم اکنون مدت ۷سال و ۱۰ماه است که آزاد و رها هستند. همسفر فاطمه در جایگاه‌های دبیری، وبلاگ، راهنمای تازه‌واردین و هم‌اکنون در جایگاه راهنمایی مشغول به خدمت می‌باشند. شما را به خواندن این مطلب شیرین و پر از عشق و محبت دعوت می‌کنیم‌.

چرا عشق و محبت که از مهم‌ترین اصول انسانی هستند، در وادی چهارده و به عنوان آخرین وادی مطرح شده‌اند؟

در تک‌تک ذرات هستی عشق و محبت جاری است، امواج عشق ذرات هستی را به‌هم متصل و هستی را بوجود آورد، طبق فرموده‌ آقای مهندس عشق و محبت، بدون معرفت و آگاهی به‌دست نمی‌آید. ما سیزده وادی را پشت‌سر می‌گذاریم تا شناخت و معرفت نسبت به خودمان و جهان اطرافمان پیدا کنیم و آن‌گاه ذره‌ذره عاشق می‌شویم، عاشق درختان، انسان‌هایی که حتی نمی‌شناسیم و ... با همه‌ این‌ها عشق طیف دارد؛ یعنی ممکن است من در وادی اول باشم و به اندازه آگاهی خودم عاشق باشم، محبت داشته باشم. چیزی که مهم است این است که به مرور و با افزایش معرفت و دانش، عشق من نیز وسیع‌تر و قلبم بزرگ‌تر شود، نه اینکه برعکس شود. به‌همین دلیل آقای مهندس می‌گویند: سواد، دانایی نمی‌آورد.

در وادی چهارده به اهمیت تغییر نگرش و پذیرش مسئولیت اشاره شده است. به‌نظر شما چگونه این آموزه‌ها می‌توانند به فرد کمک کنند تا به یک راهنمای موفق تبدیل شود و در مسیر خدمت به دیگران گام بردارد؟

راهنما بودن و شال راهنمایی مسئولیت سنگینی بر گردن راهنماست، اینطور نیست که راهنما فقط یک‌سری برداشت از سی‌دی و آموزش‌ها را بخواهد به رهجو انتقال دهد؛ بلکه ابتدا باید این تغییر نگرش و احساس مسئولیت نسبت به مسائل و لژیون در راهنما شکل گرفته باشد و اجرایی شده باشد تا در لژیون و رهجو اثر کند، آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند.

در کنگره هر خدمتی آموزش‌های خودش را دارد. شما هم در جایگاه راهنمای تازه‌واردین  و نیز در جایگاه راهنمای DST خدمت کرده‌اید. برایمان بگویید که در کدامیک آموزش بیشتری دریافت کرده‌اید؟

در جایگاه راهنمایی عشق و محبت بین راهنما و رهجو بواسطه رابطه نزدیک‌تر، عمیق‌تر است و آرام‌آرام مثل یک خانواده می‌شویم؛ اما در جایگاه راهنمای تازه‌واردین هر رهجو فقط ۳ جلسه با راهنماست و قطعاً جنس این عشق متفاوت‌تر است؛ مخصوصاً در جلسه اول، اینکه کلامم، نگاهم، آغوشم و... چقدر عشق دارد تا این تازه‌وارد جذب شود؟ حتی به اینکه من خودم چقدر عشق و ایمان به کنگره دارم، ربط دارد. راهنمایی تازه‌واردین مسئولیت بسیار سنگینی است و عشق زیادی می‌خواهد، من همیشه خودم را در قبال تازه‌واردین مسئول می‌دانستم و همه‌ تلاشم را می‌کردم تا بتوانم ذره‌ای امید و حال خوب به آن‌ها تزریق کنم. راستش هنوز دلم می‌خواهد در این جایگاه خدمت کنم.

چگونه می‌توانیم در کنگره به یک الگوی بی‌نقص و الهام‌بخش برای دیگران تبدیل شویم و تأثیر مثبتی بگذاریم؟

فکر می‌کنم در ابتدا هر کسی باید خودش یک الگو داشته باشد تا بتواند، حداقل ۵۰درصد مانند الگویش رفتار کند، که الحمدالله ما در کنگره الگویی مثل جناب مهندس داریم و در ادامه وقتی که کار درست را فقط برای اینکه کار درست و عمل سالم است، انجام دهیم و مرتبط با وادی چهارده باید در انجام کارها محبت داشته باشم، آنگاه می‌توانیم تأثیرگذار باشیم.

به‌ نظر شما وادی چهاردهم چه ارتباطی می‌تواند با لژیون سردار داشته باشد؟

تا عشق به دیگران و عشق به یاری رساندن نباشد؛ قطعاً درد دیگران نیز برایم مهم نخواهد بود، قطعاً یک آدم عاشق می‌تواند، پهلوان شود. اگر من در لژیون سردار هستم، برای این است که از درد دیگران هر چند کم بکاهم، همان‌طور که هر کاری عشق می‌خواهد، لازمه‌ بخشیدن نیز عشق است. «اکنون رنگ این جوانه‌ها شیری است؛ اما پس از مدتی، این‌ها تبدیل به رعد و برق‌هایی خواهند شد که پیام آن‌ها صلح است و این عدالت آن‌هاست.» به یاری خداوند با لژیون سردار به زودی کنگره تبدیل به رعد و برق‌هایی خواهد شد که...

توصیه شما به عزیزانی که از آمدن به پارک ممانعت می‌کنند و حضور ندارند، چیست ؟

پارک آمدن و ورزش کردن مانند سی‌دی نوشتن جزء فرامین آقای مهندس است. ما می‌دانیم که ترشح یک‌سری هورمون‌ها در بدن می‌تواند به شادابی و سلامتی جسم من کمک کند که متصل به ورزش کردن و احساس خوب داشتن است و می‌تواند نقش بسزایی در تعادل سیستم ایکس ما داشته باشد؛ پس اگر من عاشق سلول‌های جسمم باشم این فرصت و حال خوش را از آن‌ها دریغ نمی‌کنم کمااینکه من فکر می‌کنم، همسفران بیش از مسافران به پارک و فضای دوستانه‌اش نیاز دارند و قطعاً پارک بخشی از مسیر درمان و رسیدن به تعادل و تکامل است.

شما چگونه رهجوهای خودتان را به استفاده از سایت ترغیب و تشویق می‌کنید و کدام مطلب سایت برای شما بار آموزشی بیشتری دارد؟

سایت کنگره بسیار پربار است و مثل یک شعبه قوی هر روز کامل‌تر می‌شود. ما در لژیون مطالب مهم سایت را بصورت نکته‌برداری، پرسش و پاسخ کار می‌کنیم که می‌تواند، باعث ارتباط بهتر رهجوها با سایت شود. من معمولاً مطالبی را که چیزی به من اضافه می‌کنند، مثل مقاله‌ها بسیار دوست دارم؛ ولی مصاحبه‌ها و دلنوشته‌ها نیز مرا به درون آدم‌ها وصل می‌کند.

ممنون از راهنمای محترم، همسفر فاطمه که به بهترین شکل ممکن وادی عشق را برایمان باز کردند و تجربیات خودشان را در اختیار ما گذاشتند. امیدوارم که شما نیز همانند من لذت برده باشید. ممنون از اینکه همیشه ما را همراهی می‌کنید امیدوارم سال خوبی را در پیش‌رو داشته باشید.
محبت اتفاق نیست، تقدیر نیست. محبت دامنه وسیع یک کمان بی‌انتهاست، واقعی است، صوری نیست. اگر باشد حقیقت است و دیدن حقیقت چشم‌دل می‌خواهد. به آن ارج بگذاریم. «استاد رعد»

طراحی سؤالات: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم) و همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
تهیه و تنظیم: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
عکاس: همسفر دیبا رهجوی رهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ثبت: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (بیست‌و‌ششم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .