English Version
This Site Is Available In English

محبت فراتر از لمس

محبت فراتر از لمس

سلام دوستان خدیجه هستم همسفر

وادی چهاردهم؛ وادی عشق و محبت، در کنگره۶۰ به‌عنوان نقطه عطفی در مسیر یادگیری و تحول شخصی معرفی می‌شود. این وادی به بررسی عمیق مفهوم محبت و عشق می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه محبت می‌تواند زندگی را غنی‌تر کند. جمله کلیدی «آن‌چه باور است، محبت است و آن‌چه نیست، ظروف تهی است» به این معنا است که محبت، ارزشمندترین و بنیادی‌ترین عنصر زندگی است که به آن معنا و عمق می‌بخشد. افرادی که از محبت خالی هستند، مانند ظروف تهی‌ می‌باشند و نمی‌توانند معنی واقعی زندگی را درک کنند. در این وادی، محبت فراتر از لمس و ارتباطات فیزیکی است و باید از عمق وجود انسان سرچشمه بگیرد. کسانی‌که توانایی ابراز محبت ندارند، درواقع ظرف‌های خالی محسوب می‌شوند.

این مفهوم، نشان می‌دهد که درک عمیق‌تر زندگی، از مسیر محبت و پیوندهای حقیقی انسانی می‌گذرد. وادی چهاردهم هم‌چنین به ارتباط عمیق میان زمین و آسمان اشاره دارد که نمادی از ارتباط میان انسان‌ها نیز به‌شمار می‌رود. این ارتباط تا جایی پیش می‌رود که می‌گوید: «بشکافید آن‌چه شکافتنی نیست». در این‌جا به موضوع اعتیاد و سایر مشکلات زندگی اشاره دارد؛ شکافتن به‌معنای حل مسائل و هم‌چنین تلاش برای باز کردن قفل قلب‌هایی است که از محبت بی‌بهره‌اند. در نهایت، وادی چهاردهم به ما می‌آموزد که محبت حقیقی، تنها در لمس و سخن نیست؛ بلکه احساسی عمیق و واقعی است که از روح فرد نشأت می‌گیرد. زمانی‌که انسانی از این محبت واقعی برخوردار باشد؛ نه‌تنها به درک درستی از زندگی و دیگران می‌رسد، بلکه این محبت را به اطرافیان خود نیز منتقل می‌کند.

سلام دوستان مریم هستم همسفر

وادی چهاردهم از کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود به‌تفصیل درباره‌ مفهوم محبت و جایگاه آن در مسیر درمان اعتیاد، از طریق کنگره۶۰ و آموزه‌های آن، صحبت می‌کند. در این وادی، محبت به‌عنوان نیرویی الهی و خالصانه معرفی شده است که برای درک و تجربه‌ واقعی آن؛ به دانایی، تزکیه و تصفیه‌ درونی نیاز داریم. محبت حقیقی تنها از طریق معرفت حاصل می‌شود؛ نه از احساسات سطحی یا تعلقات مادی. محبت، نه‌تنها به معنای دوست داشتن افراد نزدیک؛ بلکه به‌معنای درک و احترام به تمام موجودات و انسان‌ها است. در این وادی تأکید شده که برای رسیدن به محبت واقعی؛ باید از طریق آموزش‌های کنگره۶۰ و تغییر در جهان‌بینی به‌سوی خیر و محبت حرکت کنیم. هم‌چنین، این وادی بر اهمیت تفکر و اندیشیدن در مسیر درمان تأکید دارد و بیان می‌کند که هر آن‌چه باور است، باید از محبت آکنده باشد تا ارزش و معنا پیدا کند. در این فرآیند، محبت نه‌تنها عامل پیونددهنده‌ انسان‌ها است؛ بلکه اصلی‌ترین عنصر در مسیر درمان و بهبود به‌شمار می‌رود؛ محبتی که نه‌فقط در درمان اعتیاد، بلکه در تمامی ابعاد زندگی نقش اساسی ایفاء می‌کند.

سلام دوستان ام‌البنین هستم یک همسفر

از وادی چهاردهم که وادی عشق و محبت است، یاد گرفتم که اول باید محبت را درون خودم تقویت کنم. در ابتدا خودم را دوست داشته باشم تا بتوانم دیگران را هم دوست بدارم. مدتی بود که اصلاً نمی‌دانستم محبت و عشق چیست؛ اما حالا سعی می‌کنم تا جایی‌که امکان دارد، اگر کسی به من خوبی کرد، قدردان او باشم و تشکر کنم. این کار باعث می‌شود به سمت ارزش‌ها حرکت کنم. درک این وادی در ابتدا برایم سخت بود؛ چراکه مفهوم عشق را متوجه نمی‌شدم و همیشه با خودم و خانواده‌ام درگیر بودم. اما اکنون می‌دانم که محبت از عشق سرچشمه می‌گیرد؛ عشق به همسر، فرزند و عشق به زندگی. وقتی این وادی را خواندم، تازه فهمیدم که چقدر لذت‌بخش و دوست‌داشتنی است. هر بار که به کنگره می‌آیم و دوستانم را می‌بینم که با عشق و بدون هیچ چشم‌داشتی خدمت می‌کنند، متوجه می‌شوم که این عشق درونی، آن‌ها را به این مکان کشانده است؛ چون حال درونی‌شان خوب است، انرژی بیشتری دارند و این برای من بسیار لذت‌بخش است. امیدوارم من هم بتوانم با عشق و محبت، حال دلم را خوب کنم.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر

وادی چهاردهم راجع‌به عشق و محبت سخن می‌گوید. من  آموختم که هیچ‌چیز بدون عشق و محبت امکان‌پذیر نیست و به درستی شکل نمی‌گیرد. از لحظه‌ای که پا به جهان هستی می‌گذاریم، در وهله‌ اول با عشق و محبت روبه‌رو می‌شویم؛ عشق و محبت مادر. خداوند این عشق را در دل مادر قرار داده است تا نوزادش را دوست داشته باشد و با محبت از او مراقبت کند. نوزاد بسیار ناتوان و آسیب‌پذیر است و اگر عشق و محبت مادر وجود نداشت، چه بر سر انسان و انسانیت می‌آمد؟ عشق و محبت خداوند به بندگانش نیز چنین است. او ما را با عشق آفرید و به این دنیا فرستاد تا بیاموزیم، رشد کنیم و رستگار شویم.

در این مسیر، همه‌چیز را برای ما فراهم کرد؛ آسمان، زمین، کوه، دشت، دریا، خوراک، پوشاک و ... تا از آن‌ها در راه نیکی بهره ببریم. زمانی‌که انسان به آگاهی کافی برسد و لطف و نعمت‌های بی‌پایان خداوند را درک کند، با چشم بصیرت به این فراوانی بنگرد و از آن در جهت رضایت خداوند استفاده کند، از تاریکی به روشنایی و از جهل به دانایی خواهد رسید. در آن زمان که همه‌ انسان‌ها به این درک برسند و به آن عمل کنند، دنیا گلستان می‌شود؛ همان بهشتی که همه‌ ما به دنبالش هستیم.

سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر

«آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.» این وادی به ما آموزش می‌دهد که اگر به کسی محبت کنیم، باید باور داشته باشیم که این محبت هرگز از یاد نخواهد رفت؛ زیرا ماندگارترین اثر هنری انسان، محبت است. به نظر من، انسان خوشبخت، کسی است که شکوه رفتارش، آفریننده‌ لبخند بر لب‌های دیگران باشد. وقتی ردپای مهربانی را در قلب کسی باقی بگذاریم، همیشه بیش از دیگران حاضر خواهیم بود، حتی اگر غائب باشیم. تعداد کمی از انسان‌ها هستند که واژه‌ی انسانیت برازنده‌ آن‌ها است؛ کسانی‌که می‌دانند ممکن است محبتشان هرگز جبران نشود؛ اما باز هم محبت می‌کنند. در هر شرایطی باید به یک‌دیگر عشق بورزیم و محبت را به هم هدیه دهیم. شاد بودن و با محبت بودن، از ما یک برنده می‌سازد. هرچه زندگی را آسان‌تر بگیریم، از نور بیشتری سرشار خواهیم شد.

عشق ورزیدن به انسان‌ها، مانند ملاقات با خداوند است. محبت‌ها هیچ‌وقت فراموش نمی‌شوند. وقتی به دیگران محبت کنیم، این محبت در جهان می‌چرخد و روزی، جایی که حتی روحمان هم خبر ندارد به خودمان بازمی‌گردد و چه زیبا هستند آدم‌های مهربان! بیایید مهربانی را در هر جایی بکاریم؛ بالای هر زمینی و زیر هر آسمانی. اگر جای دانه‌هایی را که کاشته‌ایم فراموش کنیم، روزی باران جایشان را به ما نشان خواهد داد. در پایان از آقای مهندس، بنیان‌گذار کنگره۶۰ و خانواده‌ محترمشان که منبع عشق و محبت هستند و محبت را به ما آموختند، سپاسگزارم. هم‌چنین از همه‌ راهنمایان و خدمتگزاران عزیز کنگره۶۰ که ما را با آغوش گرم و پر از عشق و محبت پذیرفتند و یاری‌رسان ما بودند تا از تاریکی‌ها نجات پیدا کنیم، قدردانی می‌کنم. برای همه‌ آن‌ها از خداوند بهترین‌ها را آرزو دارم. خداقوت به همه‌ ستارگان درخشان کنگره۶۰، امیدوارم که همیشه جاوید و پایدار باشید.

سلام دوستان حمیده هستم همسفر

«آن‌چه باور است محبت است و آن‌چه نیست ظروف تهی است.» نوشتن در مورد وادی عشق بسیار سخت است. من قبل از ورودم به کنگره، مانند ظرفی تهی از محبت بودم؛ درواقع محبت می‌کردم؛ اما انتظار داشتم که دیگران هم در مقابل کاری که برای آن‌ها انجام داده‌ام به من خدمت کنند. با آموزش‌های کنگره یاد گرفتم که باید بدون هیچ چشم‌داشتی به دیگران محبت کنم و برای انجام این عمل، روی خودم خیلی کار کردم. با عضویت در لژیون سردار هم متوجه شدم که باید بدون چشم‌داشت و بدون این‌که بدانم به چه کسی کمک می‌کنم؛ از مالم بگذرم. اکنون که من در مسیر کنگره قرار گرفته‌ام، یاد گرفتم که‌ ذره‌ذره و با تزکیه و پالایش و دوری از ضدارزش‌ها به دیگران عشق بورزم تا بتوانم به فرمان عقل نزدیک شوم و عشق و محبت بلاعوض را نثار دیگران و کل هستی کنم. اولین قدم هم این بود که خودم را دوست داشته باشم و مسافرم را ببخشم و این وادی من را از درون می‌سازد و داستان زندگی من فرق کرده است؛ حال دیگر عشق و محبت را به دیگران از روی اجبار و ترس، وظیفه نمی‌دانم. اگر یک نفر توانسته است به جایگاه عشق‌ و محبت برسد، همانند راهنمایان کنگره۶۰، پس من هم می‌توانم به این درجه و مقام برسم؛ فقط کافی است که در مسیر آموزش قرار بگیرم و قانون‌ها را در زندگی با عشق و محبت اجرایی کنم. امیدوارم که خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم.

رابط خبری: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
عکس: همسفر شهزاد رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





۰ دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .