English Version
This Site Is Available In English

ما باید قدرشناس کنگره باشیم.

ما باید قدرشناس کنگره باشیم.

نهمین جلسه از دور چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه مسافران نمایندگی آزادشهر با استادی مسافر حسن، نگهبانی مسافر علیرضا، دبیری مسافرمحمد، با دستور جلسه " وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من " روزیکشنبه 26 اسفند ماه 1403 راس ساعت 15:45 آغاز به کار نمود.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر.
در ابتدا از راهنمای درمانم علی آقا تشکر می‌کنم که خیلی زحمت کشیدن برای من، از ایجنت محترم حسین آقا تشکر می‌کنم و از تمامی مرزبانان محترم این شعبه تشکر می‌کنم و همچنین از نگهبان جلسه کمال تقدیر و تشکر را دارم که جایگاه استادی را به من دادند تا خدمت کنم و از خدمت خود آموزش بگیرم و از تمامی دوستان خوبم که در شعبه آزادشهر خدمت می‌کنند تا ما در مسیر درست قرار بگیریم که به درمان واقعی و رهایی برسیم کمال تشکر و قدردانی را دارم. فرا رسیدن سال نو را پیشاپیش تبریک می‌گویم.
آقای مهندس درمورد دستور جلسه می‌فرماید: من نمی‌خواهم از من تشکر کنید و احترام بگذارید فقط می‌خواهم قدرشناس باشید، چون کنگره چیزهایی به من یاد داده است که پدر و مادرم در طول زندگی نتوانستند به من آموزش بدهند. پس باید قدردانی و تشکر کردن را در کنگره یاد بگیریم. وادی چهاردهم می‌خواهد به ما چه بگوید؟ باید محبت بدون توقع باشد و هر کاری که برای دیگران انجام می‌دهیم باید برای رضای خداوند باشد آن وقت است که احساس لذت و دوست داشتن می‌کنیم، مثلا همین کنگره را اگر خوب نگاه کنیم متوجه می‌شویم همه خدمتگزاران بدون چشم داشتی خدمت می‌کنند و حال درونشان چقدر خوب است و چقدر ما از آنها انرژی خوب دریافت می‌کنیم. در وادی عشق بخش دوم می‌گوید. همه چیز عشق است خدواند عشق است هستی عشق است و این را وقتی لمس می‌کنیم که به توحید و یگانگی و خداشناسی رسیده باشیم و خداوند را کاملاً درک کنیم.
ما اگر به آگاهی و دوست داشتن فکر کنیم و به آن برسیم می‌توانیم ارتباط خود را با هستی برقرار کنیم.ما همیشه از همه چیز شکایت داریم و نمی توانیم با هستی ارتباط برقرار کنیم چون همیشه می‌گویم، چرا باران آمد، چرا هوا سرد شد یا چقدر گرم شده است، چرا گرده های بهاری باعث حساسیت در ما می‌شود، چرا در طبیعت زباله می‌ریزیم، چرا درخت های جنگل را تخریب می‌کنیم. ما باید یک دل و یک صدا باشیم تا به آرامش برسیم وقتی محبت معنای  واقعی خودش را پیدا می‌کند به آرامی خصومت و دشمنی بی معنا می‌شود. مثل اینکه یکسری آدم‌ها بخاطر نداشتن سرپناه و غذا در مقابل هم قرار می‌گیرند چون نسبت به همدیگر عشق نداریم، اگر عشق باشد همه چیز را برای خودمان نمی‌خواهیم، با محبت و عشق به دیگران هم از داشته‌هایمان می‌بخشیم. متشکرم با سکوت قشنگتان به حرف های من گوش کردید.

و در ادامه پهن کردن سفره افطاری ماه مبارک رمضان با همت عالی دوستان در نمایندگی آزادشهر:

 

 

 

تهیه گزارش و تایپ : مسافرمحمد  لژیون اول
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمدرضا 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .