English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته بسیار زیبای مسافر مهدی

دلنوشته بسیار زیبای مسافر مهدی

به نام قدرت مطلق اله

در روزگارانی که عصا از کور می دزدند و گاها در اطرافمان می بینیم که هر کسی در گیرو دار باز کردن گره های کور زندگیش است و حتی برادر خبر از برادر ندارد هستند کسانیکه وقت و انرژیشان را بی چشمداشت و بی توقع با عشق معاوضه کرده اند.  

در زندگی ما روزهای خوب و بد، تلخ و شیرین بسیارند و طبیعتا در این پیچ و خم پر تلاطم روزگار انسان نیاز به یاری همراهانی دارد که دستش را بگیرد و از میان ظلمات بسمت نور و روشنایی هدایت کند. تا قبل از این بودند کسانیکه دستمان را بگیرند ولی راستش حتی بیرون آمدن از چاه هم با طناب منت و سرزنش نمی ارزد،

اما اینجا و در این مکان آدمها دستت را که میگیرند از چاله به چاه نمی اندازنت اینجا همه چیز بی منت است و جوری دلشان برای زندگی آدم می تپد که تو گویی سالیان سال در زمان و مکان دیگر برایت پدری کرده اند.

ما شاید کسانی را که در کنارشان خندیدیم را فراموش کنیم اما قطعایاد و نام کسانیکه با محبت اشکهایمان را پاک کرده اند را قاب میکنیم و در امن ترین و دنج ترین گوشه ی، قلبمان حک می کنیم. 

آقای مازیار اعرابی؛ شما همواره مخلصانه و عاشقانه در این مسیر ناجی وراهنمایم بودید و به من درس زندگی دادید. 

نمیدانم شما را با کدامین واژه باید صدا کرد، راهنما، رب و مربی، برادر و یا دوست و یا هر، چه نام خوب که یادتان را برایم تداعی کند. 

اما این را خوب می دانم که هر آنچه الان هستم و هر آنچه که قرار است در آینده بسازم را از شما دارم انشالله بتوانم همیشه رهجوی خوبی برایتان بمانم، بهترین ها را از خداوند منان برای شما و خانواده محترمتان خواستارم.

بقول شاعر عزیز ژاله اصفهانی

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست

هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته به جاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

مسافر مهدی اردستانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .