English Version
This Site Is Available In English

هر چقدر دانایی‌ام بالا می‌رود محبت را بیشتر حس می‌کنم

هر چقدر دانایی‌ام بالا می‌رود محبت را بیشتر حس می‌کنم

همسفر مریم؛

از سیزده آموزش گذشتم، به وادی چهاردهم رسیدم که معنای عشق و محبت را می‌گوید؛ اگر بخواهم به محبت برسم؛ باید این وادی‌‌‌‌ها را پشت سر بگذارم، تزکیه و پالایش کنم، از ضد‌‌‌ارزش‌‌‌‌‌ها دوری و به سمت خوبی‌‌‌‌‌ و محبت حرکت کنم.

خداوند عاشق بنده‌‌‌‌‌‌‌های خوب و بد خود است و ما انسان‌‌‌‌ها هم معشوق رب خود هستیم. پروردگار بزرگ به من اختیار کامل در زندگی، توانایی، عشق و محبت، خانواده، فرزند، سلامتی و زیبایی‌‌‌ها داده است.
دیگر باید چه کار کند که معنای محبت را بدانم!
من حتماً باید تاریکی‌‌‌‌های زیادی تجربه می‌‌‌‌کردم که قدر این روشنایی‌‌ها را بدانم.

بدون عشق نمی‌‌‌‌توان از عشق سخن گفت؛ اگر عاشق نباشم چگونه در مورد عشق سخن بگویم!
در چه صورت از خود بگذرم و به دیگران محبت کنم!
خداوند این همه نعمت به من داده است؛ باید قدر‌‌‌‌‌دان آن باشم و در راهی قدم بگذارم که خواستار حق و حقیقت است.

دروازه ورود به رحمت خداوند قلب انسان‌‌‌‌ها، موجودات و کل هستی می‌‌‌‌باشد. زمانی می‌‌‌‌توانم بگویم عاشق هستم که همه هستی را دوست بدارم، در صلح و دوستی باشم، به همه انسان‌‌‌‌‌ها بتوانم کمک کنم‌؛ زیرا هستی پر از عشق و محبت است، من باید زندگی را ارج بنهم و از تک‌‌‌تک لحظه‌‌‌‌‌‌های عمر خود لذت ببرم.

همسفر فاطمه ( ا )؛

وادی چهاردهم می‌‌‌‌‌گوید؛ آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
در اول وادی مطرح شده، کسانی که حالشان خراب می‌‌‌باشد دو راه بیشتر ندارند؛
١_  به گروه‌‌‌‌های راستین ملحق شوند.
٢_ زیر دندان‌‌‌‌های نیروهای تخریبی خرد شوند، این برای من بسیار جالب بود.

محبت یک حقیقت است که شامل همه می‌‌‌شود. هر چقدر آگاهی و دانایی‌ام بالا می‌‌‌‌رود، محبت را بیشتر درک و حس می‌‌‌‌‌کنم و آن را بدون توقع انجام می‌‌‌دهم. من قبلاً آموزش ندیده بودم و محبت می‌‌‌‌‌کردم، توقع داشتم، کینه به دل می‌‌‌‌گرفتم و جز تخریب چیزی برای من نداشت.

آدمی که محبت ندارد انسان‌‌‌‌ها را از خود دفع می‌‌‌‌کند؛ مانند پنکه‌‌‌ای که برعکس می‌‌چرخد و انسان‌‌‌هایی که با محبت هستند ناخودآگاه آدم جذب آن‌ها می‌‌‌‌شود.

امیدوارم بتوانم در کامل شدن خود کوشا باشم، کمک کنم و انسان‌‌‌‌های در بند تاریکی را نجات دهم، پله‌‌‌‌های رسیدن به عشق خالق، عشق بلا‌‌عوض به مخلوقین ا‌وست؛ باید بتوانم محبت خالص را درک کنم و بدون توقع و چشم‌‌‌داشتی خالص که ناب است دریافت کنیم.
خورشید باش که اگر خواستی بر کسی نتابی، نتوانی.

همسفر پریسا؛

وقتی باور‌ها با محبت واقعی عجین شوند معنای محبت را لمس می‌کنیم، نظر به این‌که پایان هر نقطه سر‌‌آغاز خط دیگری است.
برای آن که بدانیم ستون‌‌های جهان به کجا وصل است و تحولات انسان چگونه تکمیل می‌‌‌‌شود؛ باید بگوییم اضداد، که مانند یک تکانه هستند برای بیداری انسان‌‌‌ها در ابتدا محشری به پا می‌‌کنند و از فردی بی‌تفکر حرکتی ایجاد می‌شود که مثل سیل خروشان او را از مسیر دور نموده است. اضداد از ابتدا مامور هستند که خلق را به فساد و خونریزی دعوت کنند؛ اما هر چه انسان به عقل و آگاهی نزدیک شود، اضداد کمرنگ می‌‌‌شود و انسان به صلح و آرامش می‌‌‌‌رسد.

امواج عشق و محبت در کائنات یکدیگر را جذب می‌‌کنند، هستی عشق و محبت است و تمامی موجودات محبت هستند‌؛ حتی کسانی که ما ظاهر آن‌ها را خشن می‌‌‌بینیم.
دریا، اقیانوس، کوه، دشت، صدای پرندگان، همه این زیبایی‌‌‌ها و هوایی که زنده بودن ما را تضمین می‌‌‌کند همه حامل عشق به مخلوقات هستند. خداوند خود حیات می‌‌باشد و هر آنچه خلق کرده در اختیار مخلوق خود همان انسان نهاده، که سپاس از هستی و قدرت مطلق به معنای انسان بودن است.

قطره‌‌‌ای از جهان هستی در ما به امانت داده شده و همان قطره کفایت می‌‌کند تا وجودی از لایتناهی باشیم؛ اگر شدیم تازه می‌‌‌شویم انسان.
عبادت به جز خدمت خلق نیست......!
به تسبیح، سجاده و دلق نیست.....!

تهیه گزارش و تایپ: همسفر مریم، همسفر فاطمه، همسفر پریسا رهجو‌های راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ویراستاری، تنظیم و ارسال: همسفر محدثه (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی امیر_ اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .