لازمه محبت و عشق ورزیدن معرفت و آگاهی است

دهمین جلسه از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صادق قم با استادی همسفر عارفه، نگهبانی همسفر راضیه و دبیری همسفر زلیخا با دستور جلسه «وادی چهاردهم (آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.) و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را سپاسگزار هستم که من را در این جایگاه قرار داد تا خدمت کنم. از ایجنت شعبه همسفر الهام همچنین مرزبانان کمال تشکر را دارم که به خوبی خدمت می‌کنند و از راهنمایم همسفر مریم بابت ایجاد این شرایط برای من سپاسگزار هستم. در ادامه از ایجنت و مرزبانان گروه مسافران، همین‌طور از مسافر حائری بابت افطاری‌هایی که  برای ما تدارک دیده‌اند تشکر می‌کنم.

تمام مرکز هستی بر مبنای عشق بنا شده است؛ زیرا در انسان نیز یک مرکز وجود دارد که به آن قلب می‌گوییم که جایگاه عشق است. اگر کسی غمگین باشد یا کسی را دوست داشته باشد بر روی قلب خودش دست می‌گذارد.

عشق قابل توصیف نیست؛ زیرا عشق به لمس و سخن نیست، عشق به قرارداد نیست، عشق با هیچ چیزی قیاس نمی‌شود. عشق یک مثلث است که سه ضلع دارد، ضلع‌های آن عبارتند از سایه‌ها، جاذبه، حس که شرط اول وجود عشق سایه‌ها است؛ زیرا باید یک چیزی وجود داشته باشد تا عاشق و معشوق مفهوم پیدا کند اگر سایه‌ای وجود نداشته باشد عشقی نیز وجود ندارد.

به چه دلیل می‌گوییم سایه‌ها، هر موجودی بیش از یک پیکره تشکیل شده به همین خاطر جمع می‌بندیم و‌ می‌گوییم سایه‌ها که به طور مثال سایه صور آشکار انسان جسم او و سایه صور پنهان انسان نفس او است. ضلع دیگر نیز جاذبه است که هرگاه شیء، چیزی را به سمت خودش بکشد به آن نیروی کشش، جاذبه می‌گوییم و هرگاه چیزی را از خودش دفع کند به آن نیروی دافعه می‌گوییم.

ضلع آخر ما حس است که به صورت ساده حس یک گیرنده است. حس‌های انسان عبارت هستند از شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه و بینایی، با حس می‌شود اطلاعات را جمع آوری کرد. لازمه عشق ورزیدن معرفت و شناخت است که پایه همه چیز است. هر کسی که می‌خواهد عاشق باشد بایستی سیستم‌ ایکس او به خوبی کار کند.

اتفاقی که باعث به وجود آمدن عشق در جنس مؤنث و مذکر می‌شود چیست؟ همه سایه‌ها در حال ساطع کردن امواج خودشان هستند. هر انسانی بر مبنای جسم فیزیکی خود که شامل چهره، اندام و مجموعه اطلاعات خصوصیات او مانند عقل و ایمان است در حال ارسال امواج جاذبه به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه است و با رفت و برگشت این امواج جاذبه و دریافت آن‌ها توسط حس طرفین اولین جرقه عشق زده می‌شود.

هنگامی که فرد A امواج ارسال می‌کند فرد B امواج را دریافت می‌کند و اگر برایش مطلوب بود پاسخ می‌دهد، وقتی پاسخ داد با حس دریافت می‌کند و فرد A اگر برایش خوشایند باشد لرزشی بر قلبش حس می‌کند و بلافاصله پاسخ فرد B را می‌دهد و با رفت و برگشت این امواج جاذبه و دریافت حس دو طرفین اولین جرقه عشق پدیدار می‌گردد؛ سپس وارد مرحله دیگری می‌شوند و با صحبت کردن به آرامی ارتباط برقرار می‌شود و در ادامه ذره‌ذره محبت پدیدار می‌گردد و این محبت با گذشت زمان هنگامی به اوج خود می‌رسد که هیچ رازی را از یگدیگر پنهان نکنند در این شرایط عشق به مفهوم واقعی شکل می‌گیرد که این عشق عشق مخلوق به مخلوق است.

من پیش از کنگره۶۰ این‌گونه فکر می‌کردم که حتماً بایستی یک شخصی وارد زندگی‌ام شود تا معنی عشق را درک کنم؛ اما الآن متوجه شده‌ام عشق در همه چیز وجود دارد. یک عشق دیگری است به نام عشق مخلوق به خالق، قدرت مطلق در کل هستی و موجودات متجلی شده است؛ بنابراین عشق به تمامی سایه‌ها نشانه‌ای از قدرت مطلق است. وقتی عاشق قدرت مطلق می‌شوی همه چیز سایه خداوند است و در کل هستی وجود دارد.

بیتی از مولانای بزرگ هست که می‌گوید: اندر دل من، درون و بیرون همه اوست اندر تن من، جان و رگ و خون همه اوست اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد بی چون باشد وجود من، چون همه اوست. در آخر اگر عشق خالق نداری عشق مخلوق محیا کن تا قدر این کلمات را بدانی و بتوانی معنی محبت را درک نمایی.

تصاویری از آخرین سفره افطار ماه مبارک رمضان در شعبه صادق قم

تایپیست: همسفر عارفه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی صادق قم