سلام دوستان ملیحه هستم همسفر
این وادی به ما میگوید: «آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است». شاید به این معنا باشد که آنچه باور و اعتقاد داریم و بهواسطه آن زندگی و موفقیتهای خود را پیگیری میکنیم؛ اگر با چاشنی محبت نباشد و به محبت نرسد فاقد ارزش و اعتباراست و آنچه نیست ظروف تهی است؛ یعنی انسانهایی که محبت ندارند وجودشان از محبت و دوست داشتن دیگران خالی است و درست مانند انسانهایی میمانند که درونشان خالی و تهی است؛ مانند ظرفهای خالی. اگر دقت کرده باشیم افکارمنفی و ضدارزشها دشمن محبت هستند و هر وقت میآیند محبت را از وجود ما اخراج میکنند. هر وقت محبت میآید ضدارزشها و افکار منفی از وجود ما دور میشوند و برای رسیدن به محبت راهی جز کسب معرفت، علم، آگاهی و رسیدن به دانایی در کنار تزکیه و تصفیه وجود ندارد. محبت یک اتفاق نیست حقیقت و واقعیت است. دیدن حقیقت چشم دل می خواهد پس عشق و محبت را ارج بگذاریم. وادی چهاردهم میگوید: «عشق را کسی میتواند دریافت کند که عقل به مرحله لازم و ایمان به مرحله کامل رسیده باشد. وقتی انسان به مرحله عشق برسد امکان ندارد کلاهبرداری و نزول کند؛ کسی که به مرحله عشق رسیده باشد دوست داشتن را درک میکند و حتی آشغال در خیابان نمیریزد. تا عشق به خدا داریم باید به انسانها خدمت کنیم. پس عشق واقعی عشق به خداوند و مخلوقاتش است و شرط عشق، ایمان و عقل است.
سلام دوستان فرزانه هستم همسفر
در وادی یا راه چهاردهم اول جمعبندی وادیها است و بعد به موضوع عشق و محبت میپردازد. تمام ادیان الهی برمبنای عشق و محبت هستند و جز عشق و محبت به انسانها نیاموختهاند. قرآن کریم۱۱۴ سوره دارد که با «بسمالله الرّحمن الرّحیم» شروع میشود؛ یعنی از بخشندگی و مهربانی میگویند و ما اصلاً به حرفها دقت نمیکنیم و نمیدانیم که چه معنایی دارند و چه نکاتی در آنها نهفته است. وادی چهاردهم مترادف با توحید و یگانگی است و اگر کسانیکه اطراف ما هستند محبت واقعی نداشته باشند مانند ظروف تهی هستند و آن محبت واقعی نیست. اضداد برای انسان نیاز است و مثل یک شوک میمانند تا انسان را بیدار و هوشیار کنند.انسانها هرچه آگاهتر شوند و آموزش بگیرند نیروهای تخریبی از آنها دور میشوند و این نیروها هم بیکار نمیایستند. من وقتی وارد کنگره شدم در راستای آموزش قرار گرفتم و خیلی بازدارندهها در مسیرم قرار میگرفتند. اوایلی که میآمدم خیلی سردردهایم تشدید شده بود و حتی وقتهایی که خوب بودم یک نیرویی به من میگفت برای چه به کنگره میروی که چه بشود و احساس ناامیدی میکردم؛ ولی خداراشکر که توانستم ادامه بدهم وگرنه الآن همان آدم حال خراب قبلی بودم و این عشق و محبت از طرف اعضای کنگره به من بود. راهنما، خدمتگزاران و همه حتی رهجوها باعث شدند من بیایم، آموزش بگیرم و به حال خوش برسم و این همان عشق واقعی است. ما در اطرافمان خیلیها را داریم که فکر میکنیم ما را دوست دارند و به ما محبت دارند؛ ولی زمانیکه به آنها نیاز داریم خودشان را نشان میدهند، از عشق ومحبتشان خبری نیست، آنها مانند ظروف تهی و خالی هستند و به جای اینکه راهحلی برایمان پیدا کنند و کمکی کنند سرزنش میکنند و وقتی میخواهند خودشان را دلسوز نشان بدهند شروع به نصیحت کردن میکنند. عشق و محبت در سراسر کائنات است و کسانیکه هم حس هستند به سوی همدیگر جذب میشوند. مانند ما که در کنگره هستیم؛ مثل اعضای یک لژیون که هم حس هستند و همدیگر را بهتر درک میکنند.
ویرایش و رابط خبری: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
87