«آنچه باور است محبت است و آنچه که نیست ظروف تهی است.» وادی چهاردهم بيشتر شبيه يک كتاب است؛ از لحاظ محتويات آن با وجود اينكه جزء اصول اوليه كنگره است؛ ولی در مرحله آخر نوشته شده است؛ چون هم آغاز است و هم پايان. در ابتدا بيشترين چيزی كه يک تازهوارد را جذب میكند و او را از سردرگمی زياد و احساس خيلی بد نجات میدهد، محبت است و باعث میشود برای لحظهای مسائل را كنار بزند. محبت مثل آب است؛ انسان تشنه با آب از مرگ نجات پيدا میكند كسانی كه در دوزخ هستند شديدا به آب احتياج دارند. تقريبا هر آبی قابل استفاده است حتی آب شور، تلخ يا گل آلود؛ اما محبت برای اينكه قابل استفاده باشد بايد تزكيه و پالايش شود تا مثل يک چشمه شود كه خاصيت شفابخش هم دارد. آبها اكثرا قابل شرب نيستند مثل آب اقيانوسها، ولی آب رودخانهها که قابل خوردن است خيلی كم هستند.
در وادی چهاردهم ذکر شده است؛ آنگاه که عقل و ایمان به هم میپیوندد بستری فراهم میشود بهنام عشق که بینهایت، عظیم و گسترده است. زمانیکه پا به جهان خاکی میگذاریم با عشق و محبت زندگی را آغاز میکنیم. چقدر این وادی زیبا، پرمعنا و مفهوم است. کلمه و هر سطر این وادی، روحبخش و دلنشین است. وادی عشق و محبت آخرین وادی از کتاب عشق است که پیشنیازش یادگیری و عملکردن به وادی اول یعنی تفکر تا وادی سیزدهم است، اگر توانستیم این سیزده وادی را بیاموزیم و به آن عمل کنیم آنوقت میتوانیم وادی عشق و محبت را درک کنیم و وارد وادی چهاردهم شویم.
در سیدی «معرفت» مهندس حسیندژاکام اینگونه درمورد محبت صحبت میکنند؛ در ابتدا باید بدانیم که محبت چیست و آیا از امروز میتوانیم تصمیم بگیریم که با محبت بشویم؟ خیر، باید علت آن را بدانیم؛ زیرا پایه محبت بر مبنای معرفت و دانایی است. دانایی نیز بر مبنای سواد نیست و طبق تعریف استاد امین بر مبنای تجربه، تفکر و آموزش است. همه چیز در هستی برای تعریف شدن سه قسمت میخواهد. آموزش صحیح، غلط و خنثی هم داریم که آموزش ندیدن خیلی بهتر از آموزش غلط دیدن است. تفکر نیز سه قسمت دارد که شامل تفکر صحیح، تفکر غلط و تفکر خنثی میباشد. تفکر غلط و منفی، نه تنها ما را ثابت نگه نمیدارد، بلکه ما را از هدف دور میکند. در مورد تجربه هم همین سه مورد وجود دارد. ممکن است انسان تفکر، تجربه و آموزش غلط داشته باشد، به عبارتی شکست بخورد؛ اما در پرتو این شکست از غلط بودن مسیر درس بگیرد. در ادامه این سیدی استاد میفرمایند: حال فرق محبت با عشق چیست؟ محبت عام است و عشق خاص و از اوج محبت عشق زائیده میشود. محبت نیز همان مثلث را دارد؛ ولی به صورت عام، که شامل سایهها، جاذبهها و حس میشود و کسی که محبت داشته باشد همه سایهها را دوست دارد و همه چیز برایش جاذبه دارد؛ بنابرین عشق و حس باید بر مبنای دانایی و محبت باشد وگرنه توهم است؛ بنابراین محبت تنها به زبان و فکر نیست، بلکه بیشتر به انجام عمل است.
برای هر مسئلهای باید روزنههای نور که همان راهحل است را پیدا کرد. باید چگونگی راه و هدف را مشخص کنیم و در صراط مستقیم حرکت کنیم. اگر راه با صراط مستقیم جور باشد، هدف خیر میشود و در غیر این صورت هدف ختم به شر میشود. کسی محبت را درک میکند که طعم آن را چشیده باشد. محبت را جز به محبت نمیتوان تعریف کرد و هر تعریف دیگری آن را محدود و مبهم میسازد. تعریف محبت همان وجود محبت است و با کلمه و عبارتی روشنتر از محبت نمیتوان آن را توصیف کرد. نشانههای مختلف محبت در هر فردی میتواند تفاوتهایی داشتهباشد. هرکسی به طور متفاوتی نشانههای مختلف محبت را نشان میدهد، برخی از افراد نشانههای فیزیکی را ترجیح میدهند و برخی دیگر به شاخصهای عاطفی تمایل دارند. با این حال، معمولاً شباهتهایی وجود دارد که میتوانید مراقب آنها باشید. علائم فیزیکی و عاطفی محبت مفید هستند و می توانند به شما کمک کنند. این کار باعث میشود تا تعیین کنید که شخص دیگری چگونه احساسات را ترجیح میدهد.
محبت زیاد میتواند عواقب منفی به همراه داشته باشد؛ از جمله وابستگی بیش از حد، آسیب به خود و دیگران و عدم توانایی در حفظ مرزها. این نوع محبت ممکن است باعث شود فرد احساس کند که باید همیشه در دسترس باشد و نیازهای خود را نادیده بگیرد. برای کنترل محبت به دیگران، مهم است که مرزهای سالم تعیین کنیم و به نیازهای خود توجه کنیم؛ همچنین باید یاد بگیریم که محبت را به صورت متعادل ابراز کنیم و از وابستگی عاطفی جلوگیری کنیم. ارتباط مؤثر و صادقانه با دیگران نیز میتواند به ایجاد روابط سالم کمک کند.
مهندس حسیندژاکام در سیدی «محبت» بیان میکنند: محبت اتفاقی نیست، تقدیر نیست، واقعی است و سوری نیست. خیال نکنید که شما بر مبنای یک اتفاق نسبت به یک نفر محبت پیدا میکنید اصلا اینطور نیست؛ اگر اینطور گمان میکنید پس پشت پرده را نمیدانید محبت دامنه وسیع و کمال بیانتها است. در کنگره۶۰ با آگاهی و تجربههایی که کسب میکنیم میتوانیم عشق، محبت و ایمان را در دل دیگران منتقل کنیم و این عشق بلاعوض است که خداوند در وجود من نهاده و من باید از آن استفاده کنم و به دیگران انتقال بدهم. وقتی باورها با محبت واقعی عجین شوند معنای محبت را لمس میکنیم و دیگرانی که هیچوقت از نظر محبت حضور نداشتند همان ظروف تهی هستند.
محبت جزء اصول جداییناپذیر در کنگره۶۰ است. همین مهر و محبت است که ما را در کنار هم قرار داده و همین عشق و دوست داشتن است که راهنما و رهجو را به هم پیوند داده است. ما در کنگره از بیان احساسات خود فرار نمیکنیم، اگر شادیم یا ناراحت در مشارکتهایمان دربارهی آن صحبت میکنیم یا در خفا درباره مشکلمان از راهنمایمان کمک میگیریم.
در آخر خدا را شاکرم که کویر تشنه وجودم از آموزشهای ناب این بهترین معلم دنیا یعنی آقای مهندس حسیندژاکام سیراب میشود.
منابع: سیدی محبت، سیدی معرفت، کتاب عشق
نویسنده: مرزبان همسفر زهرا
ویراستار و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
128