English Version
This Site Is Available In English

عشق نیرویی بنیادی

عشق نیرویی بنیادی

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
وادی چهاردهم نقطه اوج آموزش‌ها است، که بر سه مفهوم عشق و محبت وگذشت تاکید دارد. این وادی راهی را به سوی رشد، تکامل و رهایی فردی نشان می‌دهد که از طریق درک و تجربه این سه اصل می‌توان به آن دست یافت. در این وادی محبت به عنوان جوهره هستی و اصلی ترین نیروی سازنده جهان معرفی می‌شود و عشق به عنوان نیرویی بنیادی است که تمام هستی بر آن بنا شده. این عشق نه یک احساس سطحی، بلکه یک حقیقت عمیق و پایدار است که می‌تواند انسان را به سمت نور و آگاهی هدایت کند و از تاریکی به سمت روشنایی ببرد و به تعادل، آرامش و صلح درونی برساند.

زمانی که انسان عشق را در وجود خود بیدار می‌کند، به محبت به خود و دیگران می‌رسد. محبت واقعی بدون توقع و شرط است و انسان را به نقطه‌ای می‌رساند که بتواند دیگران را بدون چشم‌داشت دوست داشته باشد و بتواند به آرامش درونی برسد و به زندگی سرشار از نور و آگاهی دست بیابد. این وادی با آموزش عشق، محبت و گذشت به انسان می‌آموزد که چگونه در مسیر تکامل گام بردارد. زمانی که انسان بتواند از اشتباهات دیگران بگذرد و کینه و نفرت را در دل خود نگه ندارد، به آزادی درونی و آرامش واقعی دست می یابد و روابط اجتماعی او را بهبود می‌بخشد و موجب صلح و دوستی در جامعه می‌شود. با پرورش عشق در خود می‌توان به یک زندگی پر معناتر دست یافت.

اگر انسان به ارزش‌های واقعی جهان هستی و زندگی ایمان داشته باشد محبت در وجودش شکوفا می‌شود و در مقابل نبود باور و محبت مانند ظرف خالی و پوچ  است که هیچ کاربردی ندارد. محبت به خداوند که سرچشمه همه خوبی‌ها است، قدرت مطلقی که نیروی قوی و بزرگتری هست که حواسش به مخلوقاتش هست و هوای آن‌ها را دارد و باور کنی که در این دنیا تنها نیستی و اگر تو مسیر درست قدم بگذاری دستت را می‌گیرد. محبت به خود که خودت را دوست داشته باشی و برای خودت ارزش قائل شوی و بدانی که لایق آرامش و خوشبختی هستی.

اگر انسان خودش را دوست نداشته باشد نمی‌تواند به دیگران هم عشق بدهد. محبت به دیگران همان چیزی است که روابط آدم‌ها را می‌سازد. وقتی بدون توقع به دیگران خوبی می‌کنی هم آن‌ها حالشان خوب می‌شود و هم حال خودت. چون محبت مثل یک موج  می‌ماند که به سمت خودت برمی‌گردد. در کنگره محبت یک جور داروی نامرئی است. وقتی راهنما  بدون قضاوت و بدون توقع به رهجوی خود کمک می‌کند، انگار در دل او چراغ روشن می‌کند و رهجو هم کم‌کم باور می‌کند که می‌تواند تغییر کند و این محبت آنقدر قوی است که آدم‌هایی که سال‌ها در تاریکی بودند، راه و مسیر را روشن می‌بینند. اگر محبت در دل انسان باشد، زندگی معنا پیدا می‌کند و نور آن، روشنی‌ بخش مسیر دیگران نیز خواهد بود.

 

نویسنده: راهنما همسفر آرزو
ویراستاری و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .