سلام دوستان طیبه هستم، همسفر
وادی چهاردهم، وادی عشق و محبت است. عشق و محبت؛ یعنی آقای مهندس که درد و رنج انسانهایی را که در تاریکیها بودند و هستند را کم میکنند. عشق؛ یعنی از خود گذشتن، عشق؛ یعنی زمانی که فرد درمان شد، درمان درد دیگران برای او اولویت میشود؛ زیرا خود را در دیگران میبیند و تلاش میکند که آنها را به جایگاه اصلی خود برساند. عشق؛ یعنی آقای مهندس و راهنمایان کنگره۶۰ که بدون هیچ انتظاری برای خوب شدن حال ما و انسانهای دردمند با جانودل زمان صرف میکنند و تمام تجربههای خود را در اختیار رهجوهایی که حال خوبی ندارند میگذارند.
وادی چهاردهم به من میگوید: از هیچکس توقع نداشته باش. اگر بتوانی بدون توقع برای دیگران کاری انجام بدهی، آن موقع محبت را درک خواهی کرد. البته محبتکردن و عشقورزیدن تنها با یادگیری و آموزش امکانپذیر است؛ اما اصل موضوع این است که ما به یکمرتبه نمیتوانیم خود را مجبور کنیم که از یکزمان خاصی همه را دوست داشته باشیم و به همه محبت کنیم و بههیچوجه این موضوع امکانپذیر نیست. ما اول باید محبت را یاد بگیریم و این موضوع در ما نهادینه شود تا سپس بتوانیم به دیگران محبت کنیم و باید درون ما سرشار از محبت باشد تا بتوانیم به دیگران هم محبت کنیم. من اگر پولی نداشته باشم، چگونه میتوانم به دیگران کمک کنم و پول بدهم؛ باید پول داشته باشم تا بتوانم در راه صحیح خرج کنم. این موضوع در مورد محبت هم صادق است. تا در وجود من کینه، نفرت و دشمنی باشد، چگونه من زمانی که فاقد محبت هستم میتوانم محبت کنم؟ وادی چهاردهم بسیار لذتبخش، شیرین و گوارا است.
سلام دوستان فاطمه هستم، همسفر
من از وادی چهاردهم آموختم، زیباترین و کمهزینهترین هدیهای که میتوانم به دیگران تقدیم کنم، عشق و محبت است. عشق و محبت به انسان ایمان و امید میدهد و او را از تاریکی نفرت نجات میدهد و تبدیل به پدیدهای میشود که برای هر انسان نابینا و ناشنوا قابلدریافت است. زندگی یک بازی است که انسان خود، مهرههای این بازی را میچیند؛ بنابراین منتظر فرصت مناسب برای محبت به یکدیگر نباشیم و از فرصتهایی که داریم، نهایت استفاده را ببریم و با شناخت و آگاهی آرامآرام عشق و محبت را در خود به وجود آوریم و لحظههای زندگی را با قاب عشق، تزیین کنیم.
عشق و محبت، نشاندهنده درون افراد است که در برخورد با دیگران و خود چه رفتاری را دارند؛ بنابراین مراقب افکار منفی و گفتوگوهای درونی خود باشیم و با محبت و مهربانی با خود و دیگران رفتار کنیم تا دیگران نیز همین رفتار را با ما داشته باشند که رمز خوشبختی هر انسانی، عشق و محبت است و عشق واقعی، به مفهوم دوستداشتن هر آفریده و یا پذیرفتن هر شخصی با تمام ویژگیهای خوب و بد! نه آن موضوعی که مورد علاقه ما است.
من در وادی سیزدهم متوجه شدم که عشق واقعی به همراه عقل و ایمان و در بستر نامرئی خمر، رشد میکند و به تعادل میرسد و زمانی که درون انسان از عشق و محبت واقعی سرشار باشد به آرامش میرسد. امیدوارم با آموزشهایی که از کنگره۶۰ میگیرم، عشق و محبت واقعی را درک کنم تا به تمام هستی و هر آنچه در آن هست با احترام و خوبی برخورد کنم و از تمام لحظههای زندگی با شناخت و آگاهی بهدرستی استفاده کنم تا به شناخت خود و قدرت مطلق پی ببرم و بدانم که خداوند، خود عشق است. حضرت علی (ع) در مورد محبت و مهربانی فرمودند: «ایمان داشته باشید که کمترین مهربانیها از ضعیفترین حافظهها پاک نمیشود».
سلام دوستان سارا هستم، همسفر
زمانی که باورها با محبت واقعی عجین شوند، معنای محبت را لمس میکنیم و کسانی که هیچ زمانی از نظر محبت حضور نداشتهاند، همان ظروف تهی هستند. دستور جلسه «وادی چهاردهم (عشق، محبت) و تأثیر آن روی من» بسیار زیبا است و زمان برگزاری آن به دلیل تقارن با زمانی که طبیعت آماده میشود تا عشق و محبت واقعی را به انسانها نشان دهد بسیار لذتبخش است. فصل بهار، فصلی پر از عشق و زیبایی است که رایگان و بیمنت در اختیار انسانها قرار میگیرد. این وادی، وادی بسیار سنگین و مهمی است که با یک مشارکت کوتاه اصلاً نمیتوان حق آن را ادا کرد.
انسانها برای اینکه بتوانند به اصل محبت دست پیدا کنند؛ باید آموزش فراوان ببینند، تاریکی را تجربه کنند و بهای آن را پرداخت نمایند. محبت واقعی به این سادگیها نیست که اگر انسان به کسی خوبی و لطف کرد و آن فرد به او خوبی نکرد، بگوید؛ بنابراین جواب محبت من چه شد. این محبت نیست، این توقعی بیش نیست. در محبتکردن باید بتوانی از خودت بگذری و ببخشی تا به محبت واقعی برسی.
گام اول برای اینکه بتوانیم به وادی محبت برسیم این است که خودمان را دوست داشته باشیم تا سپس بتوانیم به دیگران محبت کنیم. عشق و محبت حرمت و ارزش دارد و هر موضوعی را نباید با محبت اشتباه بگیریم؛ بنابراین در این راستا باید آموزش ببینیم. ما انسانها گاهی حتی نسبت به خودمان نیز محبت نداریم و اصلاً توجهی به روح، روان و جسم خود نمیکنیم؛ بنابراین چگونه میخواهیم به دیگران محبت کنیم؟ باید با تزکیه و پالایش آرامآرام زمینه ورود محبت را به سینه خود فراهم سازیم. ما به زمان فراوانی نیاز داریم که این وادی را بتوانیم توصیف کنیم و شاید نیز نتوانیم هیچ زمانی آن را بهصورت کامل بیان کنیم. سپاسگزارم از آقای مهندس عزیز و خانواده بزرگوار ایشان که خود منبع عشق، محبت و مصداق واقعی وادی چهاردهم هستند.
سلام دوستان زینب هستم، همسفر
خداوند بزرگ را شکرگزارم که به من فرصت داد تا در زمان حیات آقای مهندس در کنگره حضور پیدا کنم و از آموزشهای ناب کنگره و همچنین این مکان مقدس و سرشار از محبت، بهرهمند شوم. در وادی چهاردهم، جملههای زیبایی وجود دارد که راهگشای رفتارها و اعمال ما در زندگی هستند که یکی از آنها این جمله است، دروازه ورود به رحمت خداوند، قلب انسانها و موجودات و کل هستی است و در قسمتی دیگر پلههای رسیدن به عشق خالق را عشق بلاعوض به مخلوقین میداند و برای اینکه انسان از سردرگمی در زندگی خود، رها شود پیشنهاد میدهد که اگر عشق خالق ندارد، عشق مخلوق را مهیا کند؛ چرا که عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد.
در این وادی، تکلیف من مشخصشده است که برای شناخت و عاشق خدا شدن نیازمند این هستم که وادیها را پله به پله گذرانده و در وادی چهاردهم ساکن شوم؛ به عبارتی زمانی که به کنگره میآیم به این موضوع توجه کنم که همه دوستانی که در سفر دوم در جایگاههای مختلف در کنگره خدمت میکنند؛ برای اینکه به حال خوش و تعادل دست پیدا کنند این کار را انجام میدهند؛ ولی در اصل همه عاشق هستند و کمک میکنند که یک سفر اولی به رهایی و در نهایت همه هستی به آرامش، تعادل و صلح برسد.
آقای مهندس میفرمایند: «هدف از خلقت، دریافت آموزش و خدمتکردن است»؛ بنابراین من باید به این نکته برسم که هر صبح که از خواب برمیخیزم با هدف عشق بلاعوض و خدمت به هستی و خلق، بستری را درون خود برای رسیدن عشق به خالق مهیا کنم. در پایان خداوند را هزاران مرتبه شکرگزارم که اجازه خدمت و محبت به مخلوقین را به ما انسانها داده است تا بتوانیم عاشق خداوند شویم و خداوند نیز عاشق ما شود.
رابط خبری: تمام لژیونها
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
119