English Version
This Site Is Available In English

امواج عشق

امواج عشق

سخن گفتن درباره وادی چهاردهم بسیار دشوار است. این وادی، وادی عشق و محبت است و با این عبارت آغاز می‌شود: "آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است." انسانی که محبت ندارد وجودش از دوست داشتن دیگران خالی است, پر از کینه و نفرت است، مانند ظروف تهی و خالی است. یعنی اگر وجود ما را به ظرفی تشبیه کنیم که پر از علم و دانش است، وقتی محبت در آن وجود نداشته باشد آن ظرف در حقیقت خالی و تهی است.

آقای مهندس دژاکام در وادی چهاردهم عشق و محبت را با توحید برابر می‌دانند؛ به این معنی که انسان با وجودی خالی از کینه، نفرت و ضد ارزش‌ها می‌تواند عاشق خداوند و مخلوقات شود.  در کنگره60 برای رسیدن به رهایی, آرامش و دستیابی به این مرحله با چهارده وادی آشنا می‌شویم که باید پله‌پله آموزش ببینیم. مهم‌تر از آموزش، این است که آن‌ها را در عمل پیاده کنیم. از وادی اول که با تفکر و ساختارها آغاز می‌شود تا وادی چهاردهم که وادی عشق است. وادی که در آن عشق خالق و مخلوق در هم ادغام می‌شوند.

در این مسیر باید عقل، عشق و ایمان را هم‌زمان در خود داشته باشیم؛ همان اصولی که اساس کار کنگره ۶۰ بر آن بنا شده است. عشق و محبت نیرویی است که تمامی انسان‌ها، گیاهان، حیوانات و به‌طور کلی تمام ذرات هستی را به هم پیوند می‌دهد. برای وجود عشق، سه مولفه لازم است: سایه‌ها، جاذبه و حس. سایه‌ها به معنای وجود جسم، افکار و اندیشه است. حس ابزاری است که به وسیله آن ما و تمام موجودات هستی می‌توانیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. جاذبه نیرویی است که به کمک آن می‌توانیم یکدیگر را جذب کرده احساس کنیم و به هم محبت بورزیم. عشق سه نوع است:
1. عشق مخلوق به مخلوق

2. عشق مخلوق به خالق

3. عشق خالق به مخلوق

نقطه اوج وادی چهاردهم عشق خالق به مخلوق است که مرحله بسیار بالایی از عشق است. برای دستیابی به این مرحله باید به معرفت و دانایی لازم برسیم؛ یعنی شناخت، دانش و آگاهی خود را افزایش دهیم. اگر می‌خواهیم عشق خالق به مخلوق را تجربه کنیم، ابتدا باید از خودمان شروع کنیم باید خودمان را دوست بداریم، خودمان را ببخشیم، از ضد ارزش‌ها دوری کنیم و تزکیه و پالایش درونی انجام دهیم. باید درون خود را از خشم، نفرت و کینه خالی کنیم تا با حس سالم و عشق سالم، بتوانیم به مخلوقات خداوند بدون هیچ‌گونه منفعت و چشم‌داشتی عشق بورزیم. رسیدن به این مرحله هم سهل است و هم سخت؛ سهل از آن جهت که عشق به شخص خاصی محدود نمی‌شود و سخت از آن جهت که باید به درک و فهمی برسیم که همه هستی و تمامی ذرات جهان در عشق غوطه‌ور هستند.

همان‌گونه که در پایان وادی چهاردهم آمده است: "امواج عشق به تمامی موجودات تابیده است." خداوند عشق است، حیات عشق است، بهشت و جهنم عشق است، تمامی کودکان جهان، بی‌خانمان‌ها و گرسنگان عشق هستند، تمامی معتادان جهان عشق هستند و تمامی کسانی که برای بهبود وضعیت آن‌ها خدمت می‌کنند نیز عشق هستند. هنگامی که انسانی عشق بلاعوض به مخلوقات خداوند را داشته باشد و حتی از عصاره جانش برای کمک به آن‌ها بگذرد، آن زمان است که خالق عاشق مخلوق می‌شود و عشق هر دو در هم ادغام می‌شود. خالق در مخلوق خود را می‌بیند و مخلوق نیز در خالق خود را می بیند

در کنگره ۶۰ عشق بلاعوض، ویژگی راهنماهایی است که به واسطه امواج عشق مدام در مسیر خدمت هستند و از خواسته‌های معقول خود می‌گذرند تا بتوانند به مخلوقات خداوند خدمت کنند و بدون هیچ چشم داشتی عاشق درمان و رهایی دیگران هستند. این‌گونه است که از عصاره جانشان می‌بخشند و جانشان بیشتر می‌شود؛ از عشقشان می‌بخشند و عشقشان افزون می‌شود. آگاهی خود را در آگاهی دیگران می‌دانند و در نهایت، عشق قدرت مطلق در آن‌ها متجلی می‌شود. در این مرحله همه انسان‌ها آن‌ها را دوست دارند زیرا آن‌ها خود را در انسان‌ها می‌بینند و خواهان کمک به دیگران برای عبور از سختی‌ها و رسیدن به صلح و آرامش هستند. در آخر عشق یعنی گذشتن، رفتن، بازگشتن، کامل شدن و پیوستن به او که از او هستیم.

نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
تایپ: همسفر پروین، رابط خبری لژیون اول
عکس: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: نگهبان سایت، همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی دکتر احمد- اراک

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .