جلسه دهم از دور سی و ششم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای شنبه به استادی پهلوان محترم آقای صامت، نگهبانی مسافر محمود و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» در تاریخ 25 اسفند ۱۴۰۳ ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسات در کنگره 60 به یکدیگر مرتبط می باشند؛ قسمتی از دستور جلسات، مناسب افراد سفر اولی است و قسمت دیگر، مناسب افراد سفر دومی می باشد.
هفته گذشته دستور جلسه، نظم و انضباط بود؛ برای مثال: یک فرد مصرف کننده وارد کنگره می شود و به هدف درمان اعتیاد، به مدت یازده ماه، با نظم به سفر خود ادامه می دهد، تا به رهایی یا انضباط برسد. حال یک کشتی گیر را در نظر بگیرید، چندین ماه تمرین دشوار انجام می دهد، ولی وقتی این تمرین نتیجه می دهد که در مسابقه پیروز شود و مدال دریافت کند.
صور پنهان نظم، انضباط است. در زمانی یک سفر اولی به انضباط می رسد که یازده ماه را با نظم طی کند و در آخر، یک حکم و یک مدال دریافت کند، حال در انتهای سفر اول، حکم همان دستور قطع مصرف توسط مهندس است و مدال هم همان گل رهایی است که توسط مهندس به فرد سفر اولی هدیه داده می شود.
حال فرد سفر اولی که با موفقیت به انتهای سفر اول رسیده، به دلیل بدست آوردن حکم و مدال، احترام هم بدست می آورد؛ احترام یعنی یک شخص برای خودش و دیگران مفید باشد. انسان تا زمانی که برای خودش مفید نباشد، برای دیگران هم نمی تواند مفید باشد، این نظم و انضباط است که با خودش احترام می آورد تا فرد به خودش بپردازد و برای خودش و دیگران مفید باشد.

محبت یک صور آشکار و یک صور پنهان دارد، صور پنهان محبت، خشم است؛ یعنی وقتی قدرت فردی از من بیشتر است به او محبت می کنم و محبت من واقعی نیست.
محبت واقعی یعنی، حب ذات و حب بقا. اگر یک انسان به جسم خود اهمیت دهد، خود را دوست داشته باشد، از مصرف مواد مخدر و ضد ارزش ها دوری کند، یعنی به حب بقا نزدیک شده است، حال بعد از اینکه حب خود را گرفت باید محب شود. محب یعنی: انسان کل هستی و مخلوقاتش را دوست داشته باشد و محبت کند. حال اگر من یک محب یا خدمت گذار واقعی شوم، هستی من را درون خودش قبول می کند و از من در مقابل نیرو های منفی مراقبت می کند، اما اگر از سایه هستی خارج شوم، در دسترس نیرو های منفی قرار می گیرم.
پس باید هر مسافری حب بقا را اجرا کند، یعنی بپذیرد که یک مسیر را اشتباه رفته است و اکنون بخواهد که در مسیر ارزش ها قدم بردارد و با تزکیه و پالایش به حب بقا نزدیک شود. مسیر تزکیه و پالایش بسیار دشوار است اما در کنگره 60 لژیونی وجود دارد، که این مسیر را آسان می کند و آن، لژیون سردار است. لژیون سردار یعنی لژیون تزکیه و پالایش.
محبت یک خانه است که در درون آن یک تخت پادشاهی به نام عشق وجود دارد، و کسی که بر روی تخت می نشیند، بخشش نام دارد. بخشش به هر شکلی باعث تکامل انسان می شود.

تایپ و ارسال به سایت: مسافر امیرحسین، لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
229