نهمین جلسه از دوره چهلم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی راهنمای محترم مسافر ابراهیم و نگهبانی مسافر هوشمند و دبیری مسافر یوسف با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من" در روز شنبه 25 اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
آخرین جلسهی شنبه در سال ۱۴۰۳ برگزار میشود و به امید خدا به استقبال تعطیلات سال نو میرویم.
امسال هم گذشت. من خودم معتقدم که این سالها فقط اعداد هستند، اما خداوند یک سال دیگر به من فرصت داد تا در جهان خاکی زندگی کنم، درحالیکه از عمرم کاسته شد. مسئلهی مهم این است که در این یک سال گذشته چقدر به دانایی رسیدهام، چقدر از تجربیات آموزش گرفتهام، چقدر تغییر کردهام، قدرت تشخیصم چقدر بهتر شده، و دانایی و دارایی مؤثرم تا چه اندازه افزایش یافته است.
خودم را قضاوت میکنم که آیا این سال برای من سال خوبی بوده است؟ از نظر جسمی، روانی، مالی، اخلاقی و فکری چقدر تغییر کردهام؟ چقدر به بنیهی مالیام اضافه شده و چقدر قویتر شدهام؟ امیدوارم که این روند برای همهی ما اتفاق افتاده باشد.
پیشاپیش سال جدید را به همهی اعضا تبریک میگویم و انشاءالله سالی پربار برای همه باشد.
این تعطیلات ۱۵ تا ۱۶ روزه فرصتی است برای سفر اولیها که خود را محک بزنند. در گذشته اینگونه نبود و کنگره 60 اصلاً تعطیلات نداشت. اما علم کنگره 60 نیز در حال بهروزرسانی است و بنیان محترم کنگره 60 این فرصت را به من، رهجو، داده است که اگر ۱۵ روز از راهنما، لژیون و کنگره 60 فاصله بگیرم، ببینم که آیا میتوانم در برابر نیروهای بازدارنده مقاومت کنم یا خیر.
اگر دو هفته به کنگره 60 نیایم، چه اتفاقی برایم میافتد؟ این موضوع بستگی به میزان آموزش و دانایی من دارد، اینکه چقدر به هدفم استوار هستم. نیروهای بازدارنده همیشه وجود دارند و هرچقدر دانایی انسان افزایش یابد، این نیروها نیز قویتر میشوند. اما تنها راه مقابله با آنها، افزایش دانایی است.
دستور جلسهی امروز دربارهی عشق و محبت است.سرآمد تمام ۱۳ وادی، همین وادی چهاردهم است که تکمیلکنندهی همهی وادیهاست. وادی تفکر، تجربه، تغییر، تصفیه، جبران خسارت، تغییر صفات و در نهایت میرسیم به وادی چهاردهم که میگوید: همهی اینها محبت و عشق است.
در گذشته، وقتی کلمهی عشق را میشنیدم، فکر میکردم به معنای دوست داشتن است و ذهنم به سمت عشق به جنس مخالف میرفت. اما بعدها فهمیدم که عشق یعنی نهایت دوست داشتن، چیزی فراتر از دوست داشتن. و این عشق، اگر با محبت همراه نباشد، کامل نیست.
عشق سه پارامتر دارد سایه (که همان شخص یا شیء مورد علاقه است)،جاذبه (کشش و گرایشی که به آن داریم)، حس (که وقتی کامل میشود، همراه با محبت است).
چرا که خداوند، خود محبت و عشق است و این عشق میتواند به هر چیزی باشد: عشق به هستی، عشق به خالق، عشق به مخلوقات و تمام جهان. اما عشق بدون بها نیست! نمیتوانم بگویم عاشقم، اما بهایی برای آن نپرداخته باشم.گاهی ما فکر میکنیم عاشقیم، اما اگر کسی حرفی برخلاف میل ما بزند، عشقمان تبدیل به خودشیفتگی میشود و تخریب ایجاد میکند.عشق بها دارد. داستانی میخواندم که میگفت:مجنون در جستوجوی لیلی بود. از میان جماعتی نمازگزار عبور کرد. آنها گفتند: آقا! نماز ما را خراب کردی!مجنون پاسخ داد: من شما را ندیدم.آنها گفتند: ما داشتیم با خدا راز و نیاز میکردیم، اما حواسمان پرت شد!مجنون گفت: من به دنبال یک زن هستم و شما را ندیدم، اما شما که به دنبال خدا بودید، چگونه حواستان پرت شد؟!پس این عشق واقعی نبود، چون عشق نیاز به بها دارد. اگر بهایش را پرداخت نکنی، عاشق نیستی. ما همیشه میگوییم خدا را دوست داریم، اما آیا مخلوقات او را هم دوست داریم؟ تا زمانی که عاشق تمام هستی و مخلوقات نشویم، نمیتوانیم ادعا کنیم عاشق خدا هستیم.
خداوند هستی را با عشق بنا کرد و انسان را با عشق آفرید.

من اول باید انسانها را دوست داشته باشم (که میشود عشق مخلوق به مخلوق) و سپس خداوند را دوست داشته باشم (که میشود عشق مخلوق به خالق). اما بعضیاوقات در تاریکیهایی گیر میکنم که انگار خداوند از خلقت من پشیمان میشود، و اینجاست که باید تأمل کنم.در کتاب هم آمده که بعضی انسانها از چهارپایان پستترند، زیرا فقط به دنبال ارضای غرایز خود هستند.
کنگره 60 یعنی عشق، لژیون یعنی عشق، رهجو وقتی عاشق لژیون و کنگره 60 باشد، عاشق واقعی است.آن عزیزانی که در این گرما در آشپزخانهی کنگره 60 آشپزی میکنند، عشق را معنا میکنند. بهای عشق آنها، خستگی است. شاید این کار را برای خانوادهی خود انجام ندهند، اما برای کنگره 60 با عشق و محبت انجام میدهند.
امروز لژیون خدمتگزار بود، اما نیروهای بازدارنده جلوی بسیاری را گرفت و بعضی از اعضا به دلایلی نتوانستند بیایند.یکی از رهجوهایم میگفت: از وقتی به کنگره 60 آمدهام، مدام برایم کار پیدا میشود. قبلاً بیکار بودم و حالا اصلاً وقت نمیکنم بیایم!به او گفتم: “این کار نیست، این نیروی بازدارنده است! نیرویی که ۲۰ سال روی تو سرمایهگذاری کرده، به این سادگی تو را رها نمیکند. فقط با دانایی میتوانی بر آن غلبه کنی، وگرنه مغلوب میشوی.
انسانی که فقط به یک موضوع عشق بورزد، تکبعدی میشود.مثلاً کسی که فقط عاشق پول است، تمام زندگیاش را صرف کسب درآمد میکند، اما در سایر ابعاد رشد نمیکند. حتی اگر فقط عاشق علم باشی و بقیهی جنبههای زندگی را رها کنی، باز هم انسان تکبعدی خواهی شد.
امیدوارم سال آینده، هم سفر اولیها و هم سفر دومیها با قدمهایی استوارتر به راه خود ادامه دهند و این بند را از کنگره جدا نکنند.
استاد امین میگوید: کسانی که از اینجا میروند و حسابشان را تصفیه نمیکنند، وای به حالشان! البته تصفیهی حساب فقط مالی نیست، بلکه با خدمت کردن هم میتوان این حساب را تسویه کرد.
تایپ، ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر دانیال لژیون دهم، مسافر هادی لژیون نهم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر هادی
اسفند ماه ۱۴۰۳ شعبه صالحی (تهرانپارس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
254