English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده - پایه محبت، دانایی است

گروه خانواده  - پایه محبت، دانایی است

وادی چهاردهم، وادی عشق و محبت است و با این جمله آغاز می‌شود «آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.» این وادی برای من حجت را تمام می‌کند که اگر محبتی در دلم نباشد مانند ظرفی خالی می‌مانم. وادی چهاردهم به من می‌آموزد که عشق ابتدا و انتهای مشخصی ندارد و نمی‌توان برای آن حدی قائل شد.

آقای مهندس دژاکام در سی‌دی «معرفت» می‌فرمایند: «پایه و شالوده محبت دانایی است.» اگر من بتوانم با کسب علم و آگاهی، دانایی خودم را افزایش دهم و در صراط مستقیم حرکت کنم قطعاً آن محبت در وجودم شکل خواهد گرفت، افکار منفی و ضد ارزش‌ها دشمن محبت هستند. دیده‌بان محترم آقای حکیمی در این مورد می‌فرمایند: «محبت عنصری است الهی و از خالص‌ترین عناصر است. عنصری است که در کنار ناخالصی‌ها جای نمی‌گیرد و برای رسیدن به آن راهی جز کسب معرفت، علم و آگاهی و رسیدن به دانایی در کنار تصفیه و تزکیه وجود ندارد.» امروز در کنگره به من درس جهان‌بینی داده می‌شود تا دانایی من بالا رود، اگر دانایی به مرحله خوبی برسد؛ پندارم صحیح شده و به دنبال آن گفتار و رفتارم صحیح خواهند شد، آنگاه عشق و محبتی بر پایه دانایی در وجودم شکل می‌گیرد که آن عشق، عشقی واقعی خواهد بود، وگرنه توهمی بیش نیست. وادی چهاردهم  به من اضلاع مثلث عشق را آموخت که شامل سایه‌ها، جاذبه و حس می‌باشد، یکی از پایه‌های اصلی عشق وجود سایه‌هاست، یعنی برای ایجاد عشق، اول باید چیزی وجود داشته باشد تا عشق مفهوم پیدا کند. هر سایه‌ای دارای قدرت جاذبه است؛ ولی هر چیزی را نمی‌تواند جذب کند مگر هم‌حس خودش باشد.

فرق عشق با محبت در این است که محبت عام است و شامل سایه‌ها، جاذبه‌ها و حس‌ها می‌شود، در صورتی که عشق، خاص است. وقتی من محبت دارم بدین معناست که تمام سایه‌ها را دوست دارم، همه درخت‌ها، کوه‌ها، گل‌ها و صحرا‌ها را دوست دارم. از اوج محبت، عشق زاییده می‌شود و محبت به لمس و سخن نیست، بلکه به انجام عمل است؛ من نمی‌توانم بگویم درختان را دوست دارم؛ ولی شاخه‌های آن‌ها را کنده یا بسوزانم، نمی‌توانم بگویم رودخانه‌ها را دوست دارم؛ ولی در آب آن‌ها آشغال بریزم. استاد امین می‌فرمایند: «محبت چیزی است که وقتی در انسان زیاد می‌شود و رشد می‌کند، یک جایی و به یک شکلی از انسان شروع به خارج شدن می‌کند، مانند زمینی که حاصل‌خیز است و از دلش چشمه‌های جوشان به بیرون خارج می‌شود، هم خودش سیراب شده و هم زمین‌های اطراف را آبیاری می‌کند.» و این می‌تواند تمثیلی از پیوند محبت در کنگره باشد. محبت یکی از اصول اولیه کنگره است و این را از بدو ورود به کنگره می‌توان حس کرد. در رأس این محبت و عشق آقای مهندس قرار دارند که به مخلوقین خدا عشقی بلاعوض می‌دهند که قابل وصف نیست. بعد از آن، عشق راهنما به رهجو و عشق بی‌منت تمام خدمتگزاران کنگره است که باعث شده این سیستم مستحکم و قوی به راه خودش ادامه دهد. عشق بلاعوض به مخلوقین می‌تواند پله‌های رسیدن به عشق خالق باشد که این مرحله بالاترین مرحله از عشق است که قدرت مطلق عاشق مخلوق خود می‌شود و آنجاست که در پایان پیام سفر اول گفته می‌شود: «و اما بیندیش که وقتی این سفر تمام شد آنجا تو را پاداشی نیکو خواهد بود و آن پاداش بند عشقی است که بین تو و قدرت مطلق، الله برقرار می‌گردد.» امیدوارم من هم بتوانم با آموزش گرفتن در کنگره و خدمت به مخلوقین خدا، روزی عشق خالق به مخلوق را حس و درک کنم.

نویسنده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول)
ویراستاری: رابط خبری همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .