هفتمین جلسه از دور هشتاد و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی آکادمی به استادی راهنمای محترم مسافر شمس، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه " وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من " و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر ارشد شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان شمس هستم یک مسافر. دستور جلسه شنبهها طبق روال دو بخش است قسمت اول در مورد وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من و قسمت دوم تولد اولین سال رهایی مسافر ارشد میباشد. وقتی که صحبت از عشق میشود حال من دگرگون میشود و حال خاصی به بنده دست میدهد. با توجه به اینکه قبل کنگره آدمی بودم که نسبت به عشق هیچ حسی نداشتم و فقط در مورد مواد واکنش مثبت نشان میدادم ولی در کنگره با مفهوم واقعی عشق آشنا شدم.
.jpg)
هرجایی که مواد بود من بودم و جایی که مواد نبود قطعاً حضور نداشتم، حتی اگر بهترین اتفاقها هم برایم میافتاد ولی به واسطه مواد در آنجا حضور نداشتم.
به واقع اگر کسی مواد داشت عاشقش بودم و اگر مواد مخدر نبود من قطعاً در آن مکان حضور نداشتم. در واقع کنگره مرا با مفهوم واقعی عشق آشنا کرد، فهمیدم ما ۱۴ وادی را میگذرانیم و در نهایت همه چیز به عشق ختم میشود و دوباره همه چیز با عشق شروع میشود. مثل آن لحظهای که میگویند جهان و هستی از القای عشق به وجود آمد و هسته اولیه جهان که با متراکم شدن به وجود آمد به واسطه عشق بود. صحبت کردن درباره عشق خیلی سخت و سنگین میباشد و وقت زیادی را میطلبد من در کنگره یاد گرفتم عشق فقط آن محبت ظاهری نیست گاهی خشم و تنبیه هم همان عشق میباشد، زیرا گاهی اتفاق میافتد که راهنمایی به رهجو بیمحلی میکند و به خاطر آن بیمحلی رهجو، نقطه تفکر درونش بیدار میشود و سفرش را بهتر انجام میدهد این هم همان عشق میباشد ولی نحوه ابرازش فرق میکند. اگر تنبیهی صورت میگیرد به واسطه آن عشقی است که راهنما به رهجو دارد. در مورد قسمت دوم دستور جلسه تولد ارشد عزیز میباشد. ارشد جزو افرادی بود که کنگره را خیلی خوب درک کرد و در سفر اول خیلی منظم بود و سیدیهایش را خیلی دقیق مینوشت هر موقع خدمتی بود به موقع حضور داشت، مخصوصاً در جمعهها پارک طالقانی حضور مداوم داشت. یادم میآید برای جام مسافر به واسطه اینکه خیاط خوبی است بندهای مدالهای جام مسافر را به خوبی درست کرد. برایش آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم تولد آزادمردیاش را جشن بگیریم و در کنار خانوادهاش روزهای خوب را تجربه کند. به نظر من بهترین پاداشی که یک راهنما میتواند بگیرد این است که رهجوی خودش را خیلی خوب و عالی در کنار خانوادهاش ببیند و خانواده مسافر از بودن آن احساس رضایت و خوشنودی کند. این روز را در راس به آقای مهندس و به خانواده ارشد عزیز تبریک میگویم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
سخنان مسافر ارشد و خواسته ایشان:

سلام دوستان ارشد هستم یک مسافر. آرزو میکنم تمام سفر اولیها به این رهایی و حال خوب برسند. خدا را شکر میکنم که در کنگره هستم و آموزش میگیرم. در راس از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که با فراهم کردن این بستر باعث حال خوب من شدند. بنده از سن کمی وارد جهان اعتیاد شدم و در آن زمان مدام دروغ میگفتم و در حال انکار کردن بودم تا اینکه یکی از دوستانم وارد کنگره شد و من به چشم دیدم که با حال خوب رها شد، با خود گفتم که من هم میتوانم از بند مواد رها بشوم، من اوایل اعتقادی به درمان نداشتم ولی رفته رفته فهمیدم که در کنگره۶۰ درمان قطعی وجود دارد. از آقا علیرضا راهنمای تازه واردینم بسیار تشکر میکنم که به واسطه توضیح خوبشان در مورد کنگره باعث شدند من در کنگره۶۰ بمانم. در اوایل سفرم تولدها را نگاه میکردم و این صحنه را در ذهن خود به تصویر میکشیدم که روزی من هم تولد میگیرم و یک سال رهاییام را جشن میگیرم، خدا را شکر آن اتفاق افتاد و الان من تولد یک سالگیام را در کنار شما جشن میگیرم. از موقعی که آقای شمس راهنمای محترمم را انتخاب کردم همیشه فرمانبردار ایشان بودم و تا به الان چشم میگفتم و هر آن چیزی که از سفر اول به من گفتند را اجرا کردم و خیرش را دیدم. از راهنمای خوبم آقای شمس متشکرم که اگر آموزشهای ایشان نبود معلوم نبود من الان کجا بودم. خدا را هزاران مرتبه شکر که در کنگره۶۰ هستم و به درمان قطعی رسیدم. ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.
" در ادامه توجه شما را به گزارش تصویری مراسم افطار جلب مینماییم "






.jpg)


تهیه و تنظیم خبر: مسافر محمدحسین
گروه سایت نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
333