English Version
This Site Is Available In English

آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است

آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است

آموزه‌های وادی‌های کنگره۶۰ برای درمان اعتیاد و زندگی سالم طراحی شده‌اند که با موضوع تفکر آغاز شده و به عشق و محبت در وادی چهاردهم ختم می‌شود؛ زیرا پیام وادی چهاردهم عشق و محبت است و بیان می‌کند که آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. پیمودن و عبور از وادی‌های کنگره۶۰ به مفهوم آموزش، یاد‌گرفتن و عمل به آن‌ها است. بنیان کنگره۶۰، جناب مهندس حسین دژاکام جمله زیبایی را بیان می‌فرمایند که کسب معرفت در جهت خیر محض، رسیدن به محبت است که قطع‌ به‌یقین ما را نیز به وادی محبت می‌رساند و به‌همین دلیل موضوع محبت در وادی چهاردهم قرارگرفته است.
محبت دو نوع بوده که محبت خاص و محبت عام نامیده شده و محبت خاص به این معنا بوده که انسان نسبت به شخصی احساس مالکیت می‌کند؛ به‌عنوان مثال: او پدر، مادر و فرزند را دوست دارد که این اولین و پایین‌ترین سطح از محبت می‌باشد که برای موجودات پایین‌تر از مرحله انسانی نیز وجود دارد یعنی در مورد حیوانات نیز صدق می‌کند و در‌واقع این نوع از محبت ربطی به دانایی ندارد؛ اما محبت عام محبتی بوده که تمام موجودات هستی را در‌ بر‌می‌گیرد و این محبت به حرف و سخن نیست؛ بلکه با تزکیه و رسیدن به مرحله دانایی شکل می‌گیرد.
این وادی راجع به اضداد، امواج و زنجیره‌های عشق صحبت می‌کند. اضداد یعنی ضدها و ما باید تاریکی‌ها را بشناسیم تا بتوانیم عظمت روشنایی‌ها را درک کنیم. امواج قابل مشاهده نیستند و به دستور خداوند وجود دارد. زمانی‌که انسان در ژرفای محبت غوطه‌ور شد به وادی عشق نزدیک می‌شود و مفهوم عشق گذشتن از خویش و رسیدن به حق و توحید است. زنجیره‌های عشق برای انسان‌ها مطرح می‌شود‌ که هرگاه شخصی سخن ما را تأیید کند او را دوست داریم؛ اما در صورتی‌که شخص بیان کند ما اشتباه می‌کنیم، این دوست‌ داشتن و یا عشق تبدیل به نفرت و کینه می‌شود؛ چراکه عشق ارتباطی با منافع ندارد.
سایه‌ها، جاذبه و عشق سه ضلع مثلث عشق هستند که جهت پدیدارشدن عشق، ابتدا باید سایه‌ها وجود داشته باشند یعنی باید چیزی وجود داشته باشد که شما عاشق آن شوید. شرط دوم جاذبه است و زمانی‌که چیزی حسی را به طرف خودش جذب کند به آن قدرت جاذبه گفته می‌شود. شرط سوم و پایانی مثلث عشق، حس می‌باشد که حس مانند قدرت مطلق بوده و در تمامی هستی و نیستی موجود و رؤیت‌ناپذیر خواهد بود؛ اما هم‌نام خودش قابل حس است.
قدرت مطلق عشق بوده و تمام هستی بر مبنا عشق بنا شده است. عشق مراتب دارد، یعنی عشق به خداوند باید بین مخلوقین به‌صورت بلاعوض تقسیم شود. شخصی که ادعا عشق به قدرت مطلق را داشته باشد، در صورتی که بیان کند که انسان‌ها و مخلوقین را دوست ندارد، چنین سخنی کذب است؛ زیرا پله‌های رسیدن به عشق خالق، عشق بلا‌عوض به مخلوقین می‌باشد. مرحله بالاتری از عشق نیز وجود دارد و آن عشق، عشقی است که قدرت مطلق عاشق مخلوق خود می‌شود و در این مرحله، فرد به جایی می‌رسد که اگر صد جان نیز داشته باشد، همه را به عاشق یا قدرت مطلق خود پیش‌کش می‌کند و برای یکصد و یکمین بار باز هم جان بر کف آماده است تا بها این عشق را پرداخت کند. در پایان از پرچم‌دار محبت یعنی استاد رعد کمک می‌گیریم که ایشان بیان می‌کنند:  محبت اتفاق و تقدیر نیست، محبت صوری نیست، محبت به لمس و سخن نیست، محبت دو سر یک کمان بی‌انتهاست، محبت آغاز و پایان مشخصی ندارد و محبت اگر باشد حقیقت است که دیدن حقیقت، چشم دل می‌خواهد.

نویسنده: همسفر مریم (ص) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیک‌آباد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .