سلام دوستان ملیحه هستم همسفر:
آنچه باورست محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است
وادی چهاردهم وادی عشق است، این وادی به ما میآموزد که اساس هر چیزی بر پایه عشق و محبت است. محبت واقعی توأم با معرفت، عقل و ایمان است و امواج آن در همه هستی وجود دارد و هر انسانی موج آن را دریافت کند، بر سر راه او قرار می گیرد. محبت اتفاقی نیست بلکه دامنه وسیع یک کمان بیانتهاست، کاملاً واقعی و حقیقی است و صوری نیست و دیدن آن چشم دل میخواهد. اگر محبت واقعی باشد، هیچ موضوعی بد نمیشود و همه چیز به تمام معنا زیباست و انسانها هم هیچ وقت از چیزی شکوه و شکایت نمیکنند. عشق و محبت است که انسان را زنده نگه میدارد در صورتیکه ما آن را حس کنیم و زمانی انسان معنی عشق و محبت را متوجه شد به آرامش دست پیدا میکند به عبارتی عشق یعنی گذشتند از خویش، همه ما از عشق بسیار سخن میگوییم اما تعداد اندکی به آن عمل میکنند، من در عمل باید از چیزهای کوچک خود بگذرم تا متوجه شوم آیا میتوانم این کار را انجام بدهم یا خیر؟ برای مثال: آیا میتوانم از یک لیوان چای به نفع دوستم بگذرم آیا میتوانم از دارایی خودم مقداری ببخشم؟ بنابراین محبت زمانی قابل درک است که چهره درونم را در پشت چهره بیرونم پنهان نکنم و بتوانم به همنوع خود عشق بلاعوض داشته باشم. برای این که عاشق بشویم باید بتوانیم بگذریم و زمانی که این کار را انجام دادیم به ارتقاء خواهیم رسید. در کنگره بیان میشود؛ هر چه عاقلتر، عاشق تر و هر چه عاشقتر با ایمانتر و هر چه با ایمانتر، بخشندهتر خواهید بود. در اصل باید اول راه و رسم عاشقی کردن را بیاموزیم. مسئله مهم ما در کنگره، مواد مخدر است و با همین عشق و محبت میتوانیم افراد مصرفکننده را جذب کنیم، آموزش بدهیم و عاشق کنیم زیرا انسان که عاشق میشود هم خودش در آرامش است و هم میتواند این محبت را به دیگران انتقال بدهد در حقیقت عشق و ایمان به صورت مستقیم روی ما اثر میگذارد. انسان با تقوا دیگران را دوست دارد برای همه آنها خیر میخواهد و عشق به خالق هستی را درک میکند. آرامش ما در گِرو عشق و ایمان است و نفرت و حسادت غیر از بدبختی ارمغانی ندارد. با عشق به مبدأ هستی، نور خداوند در زندگی متجلی میشود و انسانها هرگز به بیماریهای روانی مبتلا نخواهند شد چون فقط به خدمت کردن و کمک میاندیشند. جای تردید نیست که احسان و خدمت به خلق در واقع عبادت خداوند است خصوصاً کسانی که به مردم محروم و فراموش شده در اثر مصرف مواد یاری و محبت میرسانند و عشق خود را برایشان ایثار میکنند. زمانی که در وادی عشق قرار گرفتی آتشهای گداخته را گلبرگهای نرم و لطیف در زیر پای خودت احساس خواهی کرد و از هیچ غُل و زنجیری پروایی در سر نخواهی داشت زیرا تو در اثر قدرت عشق سوزندگی آتش را به گونهای دیگر احساس خواهی کرد معنی عشق در کنگره و خارج از کنگره کاملاً باهم تفاوت دارند. در کنگره واژه عشق همان مثلثی است که، ما آن را مثلث محبت مینامیم و اجزای آن عشق و ایمان و عقل است. عشق اصلیترین نیروی سازندهی زندگی است. عشق خودش عامل اصلی تمام اتفاقهای مهم خوشایند زندگی است. ما همه در مسیری قدم گذاشتهایم تا با آموزشهایی که در کنگره میگیریم و برای پیشبرد اهداف کنگره به آن هدفی که وادی چهاردهم است برسیم و حرکت کنیم و امیدواریم آموزش خوبی بگیریم و قبل از کنگره فکر میکردم عشق فقط رابطهی بین انسانها است ولی کنگره نهتنها درست آموزش میدهد بلکه در تمامی جهات درست حرکت کردن را یاد می دهد. در هر قدم و مرحلهای از زندگی که باشیم فرصت این را داریم که عشق را تجربه کنیم این بستگی به خود شخص دارد که چه مقدار معرفت و دانایی در کوله بار خود قرار داده است.تأثیر این وادی روی من این است که قبل از این اگر محبتی یا کاری را برای کسی انجام میدادم دوست داشتم دیگران هم برای من جبران کنند اما این وادی به من آموخت عشق باید بلاعوض باشد و اگر کاری یا محبتی برای کسی بلاعوض انجام دادم آن موقع لذت میبرم. امیدوارم همه ما به مرحلهای برسیم که به تمام هستی و انسانهای اطراف خود حس خوبی داشته و بتوانیم عشق و محبت خود را به دیگران منتقل کنیم.
تایپیست: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ویراستار و ارسال کننده: همسفر سمیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهباز
- تعداد بازدید از این مطلب :
۷۶