آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. پیام به این معناست که هر آنچه باور و اعتقاد داریم و به واسطه آنها زندگی و موفقیتهای خود را در پی میگیریم، اگر چاشنی محبت در آن نباشد و به محبت و عشق نرسد، فاقد ارزش و اعتبار است و آنچه ظروف تهی است؛ یعنی اینکه انسانهایی که محبت ندارند و وجودشان از عشق و محبت و دوست داشتن خالی و تهی است، همانطور که ضدارزشها و افکار منفی دشمن محبت و عشق هستند.
در وادی چهاردهم آخرین وادی از این کتاب شگفتانگیز که معجزه عشق و محبت را به ما انسانها با قوانینش میآموزد و نشان میدهد که عشق و محبت در تمام هستی و پیرامون همه انسانها ساری و جاری میباشد. خداوند که قدرت مطلق است، تمامی آفرینش را بر پایه عشق و محبت که کلید تعالی بشر است، قرار داده است؛ پس این انسانها هستند که از آن غافل هستند و این پیوند محبت است که انسانها را به هم متصل میکند.
انسانها بر حسب درجه دانایی، دنیا و جهان را از زوایای مختلف میبینند که این زوایا وسعت دانایی آنها است. این وادی عشق، جز عشق و محبت به خالق و خدمت به مخلوق نیست و نتیجه رسیدن به دانایی و کسب معرفت و علم و آگاهی در جهت صراط مستقیم و دوری از ضدارزشها است. محبت احساسی است که حتی در حیوانات هم صدق میکند و ربطی به دانایی ندارد؛ اما در وادی چهاردهم محبت عام است و همه موجودات و انسانها را در بر میگیرد و رسیدن به این سطح از عشق کار سادهای نیست، به حرف و سخن نیست، دنیایی است که پشت کوهی از تزکیه و توصیه و پالایش و رسیدن به دانایی است.
ما تا زمانی که وجودمان سرشار از ناخالصی و صداهای ناهنجار باشد نمیتوانیم صدای زیبا و دلنشین عشق و محبت را بشنویم؛ پس با آموزش و فراگرفتن این قوانین و عمل کردن به آنها و رسیدن به درجه دانایی و آگاهی، تزکیه و تصفیه برای ما به همراه دارد؛ پس با محبت و عشق ورزیدن به تمام موجودات و آفریدههای خداوند حتی یک درخت و یا یک کرم یا مورچه این عنصر الهی که از خالصترین عناصر است و خداوند در اختیار ما قرار داده است برای رسیدن به این عنصر باارزش که راهی برای کسب معرفت، علم و آگاهی و رسیدن به دانایی در کنار تزکیه و پالایش خودمان باشد.
ما زمانی میتوانیم به معنای واقعی انسان کامل باشیم که از همه هستی سپاسگزار باشیم برای تکتک نعمتهای خداوند و به قول استاد رعد انسان بودن یعنی سپاس از هستی، از قدرت مطلق، یعنی وادی چهاردهم. عشق از محبت بهوجود میآید و آغاز و پایانی ندارد. محبت حقیقتی است که دیدنش چشم دل میخواهد و باید بر مبنای عقل، ایمان و عشق حرکت کنیم تا ارزش و باور واقعی عشق و محبت را در این وادی دریابیم. خوشا به حال آنان که در این جاده به سلامت سفر کردهاند و در انتها با در دست داشتن بندی از عشق ایزدی در حلقه یاران عاشقترین سردار قرار گرفتهاند.
عشق جسم نیست، جان هم نیست. عشق، گذشتن و رفتن و رفتن است و بازگشتن و کامل شدن و پیوستن به او که ما همه از او هستیم. محبت به لمس نیست، به سخن هم نیست، دو سر یک کمان بیانتهاست و ما در این وادی میآموزیم که اساس هر چیزی بر پایه عشق و محبت است و ما محبت را توأم با معرفت، عقل و ایمان بهدست میآوریم. اگر صحبتی نداشته باشیم نمیتوانیم محبتی را هم دریافت کنیم و این عشق و محبت است که ما را زنده نگه میدارد.
در کنگره۶۰ داشتن عشق و محبت به یکدیگر است که ما را در کنار هم جمع میکند و ماندگار میسازد. امیدوارم به مرحلهای برسیم که به تمام هستی و انسانها حس خوبی داشته باشیم و بتوانیم عشق و محبت را بیدریغ به دیگران بدهیم؛ مانند عاشق که حسابش با عشق است، با معشوق چه حساب دارد؟
نتیجه میگیریم عشق در انحصار هیچکس نیست و در کل هستی شناور است. پیوند عشق است که ذرات هستی را به هم متصل نگاه میدارد. برای رسیدن به عشق باید محبت کرد، عشق ورزید و بذر محبت کاشت تا آن را برداشت نماید. خداوند با کلام خود در حقیقت میخواهد عشق و محبت را به ما بیاموزد که آفرینش را بشناسیم. خداوند خود محبت است، خود عشق است، خود حیات است که هر آنچه خلق کرده در اختیار ما قرار داده است.
منبع: کتاب چهارده وادی و سایت کنگره۶۰
نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر نرجس (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
ویرایش و ارسال: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
149