تنها محبت است که انسانها را به هم متصل میکند. انسانهای فاقد محبت مثال ظرفهای خالی هستند. براساس پروتکل درمان اعتیاد دانستیم که باید جسم؛ روان و جهانبینی خود را به تعادل برسانیم. بحث جهانبینی؛ وضعیت جسمی و روانی ماست و تفکر و تجربه یکی از ارکان مهم و زیربنای جهانبینی است. اگر انسان به شناخت و آگاهی لازم نرسد امکان آنکه از صراط مستقیم خارج بشود هست؛ اما وقتی انسان در صراط مستقیم قرار بگیرد و شناخت و آگاهی خودش را محکمتر کند میتواند برای خودش؛ خانوادهاش؛ جامعهاش؛ کاربرد بالاتری داشته باشد.
در رسیدن به شناخت و آگاهی و حرکت کردن در صراط مستقیم، به این مسئله پی خواهیم برد که راستی و درستی؛ بالاتر از هر دروغی است چون هیچ دروغی مستمر نخواهد بود. انسانها را دوست بداریم بدون ذرهای بالاتر و پایینتر. انسانها همه شبیه به هم هستند و تنها چیزی که در آنها تفاوت دارد افکار و اندیشههای آنهاست. برای رسیدن به عشق باید پایه و اساس باشد. باید شناخت و آگاهی باشد. در این راه دیگر انسان پیر و مرشد نیست بلکه تنها یک عاشق است. عاشق به عشق ورزیدن به انسانها و در اینجاست که عاشق و معشوق در هم ادغام میشوند. عاشقی که با شناخت و آگاهی به این درجه از شناخت خداوند رسیده هم میتواند؛ معشوق قدرت قدرت مطلق باشد و مسلم است که دیگران هم این چنین انسانی را دوست دارند. چون انسان در این مرحله خودش را میبیند و میخواهد انسانهای دیگر را هم مانند خودش؛ از گذرگاههای سخت عبور بدهد تا به صلح و آرامش و جایگاه اصلیشان برساند. میخواهد وارد نور بشوند؛ نشانههای قدرت مطلق را ببینند؛ و با علم و دانش و عقل و ایمانی که کسب کرده است؛ قسمتی از صور پنهان و آشکار خودش آشنا گردد.
این شناخت باعث میشود انسان بنابر علم زندگی پیامبران و بزرگان دین الهی آماده فرمان گردد و در مقابل قدرت مطلق کاملاً تسلیم باشد. ((در راه قلندری چه روشن چه سیاه بر کنگره عرش چه خورشید و چه ماه)) عشق در همه چیز جریان دارد. حالا به دلایل بهانهها و مسائل مختلف. طبق مثلث سایهها؛ جاذبه و حس تمام ذرات به یکدیگر متصل هستند و یکدیگر را دوست دارند و میتوان نام دیگر این دوست داشتن را عشق نامید. عشق در انحصار هیچکس نیست چون تمام موجودات در حال زیستن با عشق و تمرین آن هستند. هرچه در آسمانها و هستی و نیستی وجود دارد عشق است و هر کس فقط کافیست دریچه قلب خود را بگشاید تا مهماندار امواج عشق گردد و طعم شیرین آن را بچشد. امواج عشق مانند نور خورشید میماند که در حال تابیدن است و هر کس؛ بر مبنای ظرفیت خودش آن را دریافت مینماید. وادی چهاردهم به عنوان روز عشق و محبت نامگذاری شده که نشانهی عشق به تمام هستی و تمام انسانهاست. باید سعی کنیم که مزهی این عشق را بچشیم؛ بدانیم؛ حس کنیم؛ و فرا بگیریم که عشق آغاز و پایان مشخصی ندارد.عشق چیزی است که هیچ وقت تمام نمیشود.
نویسنده: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
109