هفتمین جلسه از دور پنجاه و دوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی همسفر نادر، نگهبانی همسفر بهنام و دبیری همسفر فرامرز، با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰»، پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
در رابطه با دستور جلسهٔ این هفته آقای مهندس بسیار تأکید میکنند و در سیدیها به عناوین مختلف آن را ذکر میکنند.
بحث دیگر این موضوع این است که اگر ما به عنوان شخصی که عضو کنگره ۶۰ هستیم در جای و مکان دیگری بینظم و انضباط باشیم اسم شخص من در میان نیست؛ نام کنگره به میان خواهد آمد.
این مسئلهای است که قدرت مطلق در کل هستی و خلقت، آن را به اجرا درآورده است. نظمی که در شب و روز و فصول مختلف وجود دارد. در طبیعت هم به همینگونه است. اگر من به طبیعت بروم و با زباله ریختن آن را تخریب کنم، در نظم آن تداخل ایجاد کردهام. آقای مهندس هم پیش از این در سیدیها بازگو کرده بودند: نظم در غذاخوردن و خوابیدن بسیار مهم است. فیزیولوژی و جسم انسان باید به یک برنامه دقیق و مشخص عادت کند.
من به کنگره میآیم، راهنما، مرزبانان و همه برای من وقت میگذارند؛ اولین و تنها کاری که من میتوانم انجام دهم رفت و آمد بهموقع و سر ساعت است. همین باعث احترام به راهنما و دیگران میشود.
طبق گفتهٔ آقای مهندس هزینه درمان هر شخص در کنگره شصت تا هفتاد میلیون است. او چیزی پرداخت نمیکند! اولین وظیفهٔ او این است که تابع قوانین و مقررات باشد. سر ساعت حضور داشته باشد، مشارکت کند و برنامههایش را منظم اجرا کند. این موضوعاتی است که مداوم در کنگره در حال آموزش آنها هستیم و به آنها عادت خواهیم کرد.
برای اینکه مقداری حال و هوا تغییر کند، یک خاطره از دوران تحصیل خودم میگویم. من به سیستم نظام قدیم، یعنی شش کلاس ابتدایی و شش کلاس دبیرستان درس خواندم. من در درس فیزیک بسیار ضعیف بودم. دبیرمان دفتری برای ثبت نمرات داشت. من را صدا زد و درس را از من پرسید و سپس یک صفر در دفترش برای من ثبت کرد. این موضوع تا پایان ترم تحصیلی تکرار شد. هر هفته من را صدا میزد، من هم طبق معمول درس را بلد نبودم. هرچه آن درس را میخواندم نمیفهمیدم و یاد نمیگرفتم. ستون نمرات فیزیک من در آن دفتر پر از نمرات صفر شده بود و برای دیگران سفید بود. من همیشه سر کلاس فیزیک زودتر از بقیه میرسیدم و در صندلیهای جلوی کلاس مینشستم. جلسه آخر دبیر از بچهها سؤال پرسید که شما از نادر چه درسی گرفتید؟ همه با خنده گفتند: نادر که چیزی بلد نبود! دبیر گفت: نه! همین نظم، انضباط و به موقع حاضرشدن در کلاس با این که چیزی هم بلد نبود باعث شد تا من او را ببینم و از کلاس اخراجش نکنم!
آن جا بود که من متوجه شدم چه قدر نظم و انضباط در هرجایی از زندگی به من میتواند کمک کند. من همیشه سعی میکنم اگر جایی دعوت هستم سر زمان و زودتر به آن جا بروم؛ با این حال در درجهٔ اول ابتدا به خودم احترام گذاشتهام و سپس مردم آیینهای از خود من خواهند شد و آنها هم به من احترام خواهند گذاشت.
مورد دیگری که جناب مهندس به آن اشاره نمودند هنگامی است که من برای معالجه به دکتر میروم و دارویی را تجویز میکند. حال این دارو را در چه میزان و در چه ساعاتی من باید مصرف کنم؟ درست است باید هرچند ساعت یکبارمصرف شود؛ اما در چه ساعات دقیقی از شبانه روز باید استفاده شود؟ پس برای درمان، هم نیاز به ساعت دقیقی از شبانه روز و دوز مصرفی دارو از سمت تجویزکننده است که یعنی نظم و انضباط درست و دقیق باید به همراه داشته باشد.

اهدای جوایز آزمون داخلی:
در ادامه جلسه از همسفر ابولفضل برای کسب رتبه دوم و همسفر بهنام برای کسب رتبه سوم آموزنهای داخلی همسفران آقا قدردانی و جوایز آنها به ایشان اهدا گردید. با آرزوی موفقیت روز افزون برایشان.

(1).jpeg)
پذیرایی ماه مبارک رمضان:
اکنون گزارش تصویری از آشپزی و پخت و پز ماه مبارک رمضان را در شعبه آکادمی همسفران آقا به نمایش میگذاریم.








.jpg)
تایپ و ویراستاری: همسفر یوسف (لژیون چهارم)
تصویربردار: همسفر میلاد (لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
191