به نام قدرت مطلق الله
این سی دی مربوط به سال ۱۳۷۲ میباشد و صحبتهایی که بین استاد و شاگرد انجام شدهاست. که با این جمله آغاز میشود.
شاگرد: بسیار دلتنگ هستم و برای حل مشکلات کوشش میکنم. واستاد با این جمله پاسخ میدهند که، دلتنگی نکنید و از محبت میگویند که به لمس و سخن نیست و درسی است که پایان و آغازی مشخص ندارد. و باز هم صحبت از بحث اصلی کنگره که محبت است میشود
و همچنین ارزش عمل در انجام کارها.
این که راه مستقیم و با هدف مشخص پیش روی ما قرار دارد و خود من هستم که با تلاش و کوشش میتوانم به هدفم برسم. رسیدن به هدف که نیاز مند آگاهی، باور و از همه مهم تر خواست میباشد. شناختن ارزشها و عمل کردن به آن ها، مراقبت از روح و روان در کنار جسم مان که در آموزشها تکرار و تکرار میشود، همه برای پی بردن به اصل موضوع و اهمیت این مسائل و شناخت خودمان میباشد.
در آموزشهای کنگره همگی با واژه مثلث آشنا هستیم؛ که هر مسئلهای که وجود دارد در حیات ما و جهان خلقت بر مبنای سه ضلع میباشد، که اگر یکی از این اضلاع نباشند یا ضعیف تر باشد ما به مشکل میخوریم.
در این سی دی از سه ضلع ارزش، باور و انجام باورها صحبت شده و بر میگردد به همان مثلث دانایی و دانایی موثر. من می دانم دروغ بد است ولی دروغ میگویم می دانم تهمت بد است ولی تهمت میزنم. اینها یعنی ناقص بودن این مثلث و این که من انجام باور را نشناختهام.
گاهی اوقات هم انقدر حواسمان به خودمان نیست که ایراد و اشکالات اطرافیان را میبینیم ولی باور نداریم که خودمان هم همان خطا را داریم. و این یعنی که باوری برای ارزش هایمان نیست. ومن در این جا خدا را شکر میکنم که در جایی قرار گرفتهام که بارها و بارها این مسائل در کنگره برای من همسفر تکرار میشود و تمرین میکنم تا به خوبی این آموزشها را بتوانم فرا بگیرم.
و این که خطا کار بودن انسان بر هیچ کسی پوشیده نیست اما بودن در مسیری که خطاها را به ما بشناسد خود محبتی هست که باید همواره قدردانش باشیم و استفاده کنیم.
در این سی دی از استاد و راهنما داشتن صحبت میکند
و این که تمام اشتباهات یک انسان بر اثر ناآگاهی و ندانستن و نداشتن یک استاد راهنما میباشد. ما کنگره ایها این فرصت را داریم که در کنار خطاها و اشتباهاتمان یک استاد راهنما داریم و چه ارزشی بالاتر از این؟!
طبیعتا همه در خلقت به دنبال آرامش هستند و ما در کنگره به دنبال آرامش درون و بیرون و این با آگاهی و شناخت خود و در نتیجه ساختن خودمان به وجود می آید. در وادیها هم یاد گرفتیم که تمام اشتباهاتی که گریبانگیر ما میشود خود ما باعثش هستیم و تمام سختیها و اشتباهات ما دلیلش ندانستن و نا آگاهی ما هست.
ما در کتگره رییس نداریم، نگبهبان داریم که حافظ کنگره هست و در همه قسمتها ی کنگره ما نگهبان داریم و کار نگهبان ساختن است، ساختن خود و دیگری. تا وقتی که یک انسان خودش را پیدا نکند به خودش کمک نکند، نمیتواند دیگری را پیدا و کمک کند. برای پیدا کردن و ساختن خودمان دانستن و دانایی میخواهد و برای دانستن توانایی و قدرت فکر و شناخت معنویات.
که باز هم از دو موضوع مهم معنویات و مادیات در کنار هم و همراه هم صحبت شده که هردو مهم هستند، نه این که من فقط به معنویات بپردازم و مادیات و زندگی کردن را در نظر نگیرم. هردو باید به میزان درست و در تعادل باشند.
همین طور که قدرت جسم و روان در کنار روح یا همان نفس باید در تعادل باشند و هماهنگ باشند. در زندگی ودر حیات همه چیز باید بر پایه نظم و تعادل باشد.
وقتی یک جسم بر اثر اشتباهات آسیب ببیند در کنار آن روان هم از تعادل خارج میشود و همان رابطه سوار و سوار کار است.
تحرک لازم، روش درست زندگی کردن باعث هماهنگی جسم و روان میشود. تعادل و تزکیه نفس هست که با نیروهای منفی و باز دارندهای که همیشه سر راه ما است مبارزه میکند و به کمک من می آید چون تنها کسی که برای انسان مشکل درست میکند خود انسان است و اگر هدف درست باشد اشتباه یا مشکلی هم در مسیر پیش آمد دلیل بر توقف و بازگشت به عقب نیست.
این سی دی میگوید: اگر تا به حال برداشت غلطی از زندگی داشتهایم یا همین طور بدون آموزش و آگاهی فقط روزها و ماه و سال را گذرانده ایم، الان در این فرصتی که ما داریم و در کنار یک استاد راهنما در کنگره با چاشنی عشق و محبت از کوچکترین و ریزترین مسائل تا بزرگترین و ناشناخته ترین مسائل آشنا میشویم، آموزش میگیریم و با خواست و تلاش خودمان به هدف می رسیم. همه اینها را قدر بدانیم و با کوچکترین مشکلات و یا حتی بزرگترین مشکلات از نظر خودمان البته، کم نیاوریم و با ایمان و باور در مسیر بمانیم و خدمت کنیم و آموزش بگیریم.
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر ساناز، نگهبان جلسه
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
39