تکامل در جهت مثبت موقعی انجام میشود که پایه مثلث محبت باشد و انسان به درجه معرفت برسد. وقتی انسان گرفتار اعتیاد و مشکلات است دلتنگ هست و میخواهد مشکلات را حل کند، شما دلتنگی نکنید.
محبت به لمس سخن نیست؛ محبت درسی است که آغاز و پایان مشخصی ندارد؛ مفهوم آن را موقعی درک میکنید که بدانید شما از روز الست بودهاید و تا بعدش هم هستید. از زمانی که این کهکشان شروع به کار کرد، ما بودهایم و تا آخرش هم هستیم. خلقت همه چیز را لازم دارد و از بین هم نخواهد رفت.
نیروها دائماً در حال تکمیل شدن هستند. محبت معلوم نیست از کی شروع شده است؛ حتی محبت بین دو نفر، ممکن است از گذشتهها بوده باشد. محبت یک نوع درس است در مرحله تکامل گفتیم، محبت نباشد انسان به صراط مستقیم و به آرامش نمیرسد. تعیین کننده ما افکار و اندیشه ما است.
پایه محبت بر مبنای چه هست؟ پایه محبت، معرفت و دانایی است؛ اگر کسی اطلاعات و آگاهی داشته باشد؛ اگر در جهت شر باشد آگاهی در جهت شر و اگر در جهت خیر باشد میشود معرفت در جهت خیر که همان دانایی ماست. دانایی به سواد نیست، دانایی: آموزش، تفکر و تجربه است؛ دانایی آموزش صحیح است.
آموزش سه قسم است: آموزش صحیح، آموزش غلط و آموزش خنثی؛ باز آموزش خنثی خوب است، آموزش غلط اطلاعات و آگاهی که به فرد میدهیم؛ این اطلاعات و آگاهی از پایه غلط است وقتی از پایه غلط است مشکل ایجاد میکند.
تفکر هم باز سه قسم است: تفکر صحیح، تفکر غلط و تفکر خنثی؛ فکری که شما میکنید ممکن است که صحیح باشد در جهت درست باشد، ممکن است که فکر شما غلط باشد، پس تفکر غلط نه تنها شما را متوقف نمیکند،بلکه شما را به طرف مسئله منفی میبرد.
تجربه هم همینطور است: تجربه صحیح، تجربه غلط و تجربه خنثی
اعتیاد چه اثری روی انسان میگذارد؛ ما موشها را معتاد کردیم؛ به یک گروه سقوط آزاد دادیم و یک مرتبه ترک دادیم، ترک یابویی، یک سری را با نالکسرون و یک سری با B2، یک سری را با متادون، یک سری با روشDST
در سقوط آزاد یک چیز داریم به نام برگریزان سلولی؛ سلولها یک عمری دارند؛ وقتی طول عمرش تمام میشود سلول خودکشی میکند و از بین میرود.
قسمت سقوط آزاد برگریزان سلولی آسیب میبیند، فاکتور رشد فعال میشود، رگزایی قوی میشود، متاستاز هم قوی میشود؛ یعنی سقوط آزاد شوک وارد میکند و برای همین چاقی در سقوط آزاد زیاد است، سکته بین آنها زیاد است، مرگ و میر زیاد است، عمرشان کوتاه میشود و این تجربه غلط بارها در کمپها و اردوها تکرار میشود.
وقتی ما به دانایی رسیدیم، پندار ما صحیح میشود، وقتی پندار صحیح شد افکار ما مثبت میشود، به کسی لطمه نمیزنیم، حال کسی را نمیگیریم. وقتی پندار صحیح شد، خودش ایجاد محبت میکند و بعد گفتار صحیح میشود و با زبان، کسی را آزار نمیدهیم؛ وقتی پندار صحیح شد و گفتار هم صحیح شد، کردار هم صحیح میشود و باز ایجاد محبت میکند. وقتی معرفت و دانایی وجود داشت ما به آرامش درون و شادی میرسیم آن وقت درونت شاد است؛ اگر درونت شاد نیست آرامش درون نداری مطمئن باش یا گفتار یا پندار و یا کردار صحیح نیست؛ بهخاطر اینکه دانایی ما صحیح نیست. همه به دنبال آرامش درون میگردند چه انسان، حیوان و گیاهان.
بهشت مکانی است که در آن آرامش درون است و شادی درون است و این یک پله است. پندار سالم یعنی پندار شما به خیر ختم شود، گفتار سالم یعنی گفتار شما به خیر ختم شود و کردار سالم کرداری است که به خیر ختم شود.
امانتداری چیز خیلی خوبی است؛ اگر پندار ما نیک باشد یا سالم باشد، گفتار ما هم نیک میشود؛ از پندار شروع میشود آنچه در افکار انسان است و همه چیز از ذهن و افکار ما شروع میشود.
ما مثلثی داشتیم به نام مثلث عشق که یک ضلع جاذبه، ضلع دیگر حس و یک ضلع سایه؛ وقتی میخواهی عاشق شوی باید یه چیزی باشد. وقتی سایه میگوییم، هم در این جهان هست و هم در جهان دیگر، پس باید یک چیزی باشد. جاذبه، وقتی سایه بود این جاذبه دارد؛ مثلاً گل جاذبهاش رنگ آن است. حس هم چیزی است که از جاذبه میگیریم.
فرق محبت با عشق چه چیزی است؛ چون شبیه به هم هستند.محبت مثلث جاذبه، حس و سایه دارد؛ محبت عام هست و کلی محبت میشود: سایهها، جاذبهها و حسها ولی عشق میشود: سایه، جاذبه و حس؛ عشق خاص و محبت عام است. یعنی از اوج محبت، عشق زاییده میشود؛ پس اگر شما محبت دارید تمام سایهها را دوست دارید.
محبت به لمس و سخن نیست؛ محبت، ابتدا، انتها و پایان مشخصی ندارد؛ باید در عمل و کردار مشخص شود. ما همه را دوست داریم، همه را در راه حق راهنمایی میکنیم و مشکلات چهره خود را با کوشش به همه نشان میدهیم باید روزنهها را کشف و برای هر چیز باید بگردیم و مشکل را پیدا کنیم و راه حل آن را به دست آوریم که راه حل درمان اعتیاد چه چیزی است؟ ما میخواهیم که فقط مواد نکشند و نمیگوییم که پایه و ریشه آن چه چیزی است؟ مطمئن باشید که راه شما راه مستقیم با هدف شما هم سو خواهد شد؛ یکی راه شما و دیگری هدف و بعد صراط مستقیم؛ صراط مستقیم انسان را به هدف میرساند؛ ولی اگر میانبر بزنید ممکن است شما را به هدف نرساند؛ اگر راهی را که ما میرویم با صراط مستقیم یکی باشد، میشود هدف خیر و اگر راه ما با صراط مستقیم جور نباشد، هدف شر میشود.
هر مسیری که حرکت میکنیم اگر با راهی که خداوند مشخص کرده قطعاً به نتیجه میرسیم و اگر با خدا نباشد قطعاً راه را اشتباه خواهیم رفت و با تمام وجود به کوشش خود ادامه خواهیم داد. انسان در هر شرایطی باید به تلاش و کوشش خود ادامه دهد؛ اگر مصرف کننده است باید به تلاش خودش ادامه بدهد. حرکت ما هرچه با آگاهی بیشتر باشد مسیر بهتری را انتخاب میکند.
شما از نظر معنوی روح و روان خود را به جای خود پالایش میدهید؛ ولی جسم تو هم نیاز به مراقبت دارد؛ ما باید از جسم خود مراقبت کنیم که جسم، ماشین ما است تا زمانی که سالم است باید مراقب باشیم و زمانی که خراب شد باید برویم و ورزش کردن را سر لوحه کارتان بگذارید. جسم باید سالم و قوی باشد؛ حتی پیادهروی در خانه، جسم شما هم نیاز به بازسازی دارد.
پایه محبت دانایی است و پایه عشق هم دانایی است؛ محبت و عشق برای رسیدن به آرامش و آسایش درون، انسانهایی محبت دارند که خودشان آرام هستند و خودشان لذت میبرند.
نویسنده: همسفر سعیده (رابط خبری لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه.ا دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
111