تکامل در جهت مثبت زمانی انجام میشود که پایه و قاعده مثلث حتماً محبت باشد و امکان ندارد کسی در مرحله انسانی به تکامل بالا برسد و فاقد محبت باشد. زمانیکه پایه محبت وجود داشت ذره ذره تکامل هم حاصل میشود. رفتارها، کردارها، نگاهها و... عوض میشود و همه چیز تغییر میکند.
محبت به لمس و سخن نیست، محبت درسی است که حتی انتها و آغاز مشخصی ندارد اینکه میگوییم آغاز مشخصی ندارد این است که از ازل بوده و ادامه خواهد داشت و پایانی ندارد. لمس و سخن جزئی کوچک از محبت است، محبت درس و نوعی آموزش است اگر محبت نباشد انسان به صراط مستقیم نمیرسد به آرامش نمیرسد تکامل پیدا نمیکند. انسان با محبت به تکامل میرسد و در نهایت آرامش و آسایش درون را مییابد.
افکار ما تعیین کننده است که در آرامش، آسایش و نیکبختی باشیم یا در رنج و عذاب و بدبختی برای محبت کردن باید دلیلش را بدانید و با خواست و علاقه باشد و دوست داشته باشید و نباید به زور انجام گیرد اگر زور و اجبار باشد نتیجه خوبی ندارد. پایه محبت بر مبنای معرفت و دانایی است. اگر کسی اطلاعات و آگاهی داشته باشد و در جهت شر باشد میشود معرفت در جهت شر و اگر در جهت خیر باشد میشود معرفت در جهت خیر، پس معرفت دانایی ماست.
همه چیز در خلقت به سه قسمت تقسیم میشود و میتوان برای آن یک مثلث تشکیل داد مانند دوست خوب، دوست بد، دوست خنثی، مانند طول، عرض و ارتفاع است.
دانایی نیز مثلثی است که از سه ضلع آموزش تفکر و تجربه تشکیل شده است آموزش نیز بر سه قسم است آموزش صحیح، آموزش غلط، آموزش خنثی، انسان ممکن است آموزش غلط ببیند و بعد بفهمد که آموزشش غلط بوده و درس بگیرد
تفکر نیز همینطور است و سه قسمت است تفکر صحیح، تفکر غلط و تفکر خنثی، تفکر غلط حاصل آموزش غلط است و انسان را به سمت مسائل منفی میبرد. تجربه نیز سه قسمت است تجربه صحیح، تجربه غلط، تجربه خنثی، تجربه غلط حاصل آموزش و فکر غلط است تجربهای که با تحقیق و آزمایش به دست آید صحیح و کاربردی است انسان ممکن است تجربه غلط انجام دهد و شکست بخورد و بعداً بفهمد که مشکل از کجا بوده است و از آن درس بگیرد. پایه محبت آموزش تفکر و تجربه یا همان دانایی است.
وقتی دانایی و معرفت به مرحله خوبی رسید چه اتفاقی میافتد؟ پندار صحیح میشود، گفتار صحیح میشود و کردار هم صحیح میشود و افکار مثبت شکل میگیرند و به کسی ضربه و لطمه نمیزنیم. وقتی پندار صحیح شد خودش ایجاد محبت میکند گفتار صحیح باشد با زبان کسی را آزار نمیدهیم اگر گفتار صحیح باشد کردار هم صحیح میشود و وقتی کردار ما صحیح باشد باز ایجاد محبت میکند و وقتی همه اینها صحیح شد ما به آرامش درون یا شادی درون میرسیم.
اگر کسی آرامش درون و شادی درون ندارد مطمئن باشد که یا پندار آن صحیح نیست یا گفتار آن صحیح نیست یا کردار آن صحیح نبوده.
اینها صحیح نیستند به خاطر اینکه دانایی ما صحیح نیست و از پایه مشکل دارد.
همه انسانها به دنبال آرامش درون هستند خداوند و پیامبران، بهشت را وعده میدهند بهشت جاییست که آرامش درون و شادی درون در آن وجود دارد. بی جهت نیست که زرتشت گفته پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک، پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم همگی باید ختم به خیر بشود، یعنی اگر پندارمان نیک و سالم باشد گفتارمان نیز نیک و سالم میشود آنچه در فکر و اندیشه است به گفتار میآید و اگر گفتار نیک و سالم باشد کردار و رفتار نیز نیک و سالم میشود این یک پله است و همه چیز از ذهن و افکار ما شروع میشود.
در وادی چهاردهم مثلثی داریم به نام مثلث عشق با سه ضلع جاذبه حس و سایه، سایه موجودیتی است که باید جاذبه داشته باشد و از خود امواجی ساطع میکند و حس آن را دریافت میکند. فرق محبت با عشق چیست؟ محبت همان مثلث عشق است؛ اما به صورت عام، پس محبت میشود سایهها جاذبهها و حسها؛ اما عشق خاص است. کسی که محبت دارد تمام سایهها را دوست دارد همه چیز برایش جاذبه دارد و نسبت به همه چیز احساس محبت دارد به این دلیل که بدون آنها نمیتواند زندگی کند از محبت، عشق پدیدار میشود. عشق بر مبنای محبت، یعنی بر مبنای دانایی است که عالی و سالم است و اگر بر مبنای دانایی نباشد چیزی جز توهم نیست.
در مثلث عشق و محبت پایه و شالوده حس را دانایی به وجود میآورد. روشن و بدیهی است که محبت و علاقه انسانها به هم به بیان نیست بلکه با انجام عمل است و در کردار محبت مشخص میشود. برای حل مشکلات و رسیدن به هدف باید راه حلی پیدا کرد اگر راه و مسیر شما با صراط مستقیم یعنی راه درست یکی باشد به هدف خیر میرسید و اگر با راه درست و صراط مستقیم جور نباشد هدف شر در میآید و به مسیر اشتباه خواهید رفت. اگر آگاهی خود را بالا ببرید و تحت هر شرایطی با سعی و کوشش فراوان با قوانین الهی در مسیری که خداوند مشخص کرده حرکت کنید قطعاً به هدفهای نیکویی دست خواهید یافت .
مطلب بعدی در مورد پرورش و تقویت جسم است یکی از حرفهای کنگره این است که علاوه بر پالایش و پرورش روح، جسم نیز نیاز به مراقبت دارد. ورزش کنید و آن را در برنامههای زندگی خود قرار دهید.
در پایان برای باورهایتان ارزش قائل باشید اگر میگویید دروغ بد است باور داشته باشید و دروغ نگویید، اگر باور دارید غیبت، دزدی و رشوه گرفتن بد است آنها را انجام ندهید.
منبع: سیدی «معرفت1403» از استاد حسین دژاکام
نویسنده: همسفر سونا رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
رابطخبری: همسفر مهسا رهجوی راهنما همسفر هما (لژیوندوم)
ارسال: همسفر فاطمه، راهنمای تازهواردین (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
42