انرژی کمک کردن چندین برابرش به خودم باز گردانده می شود

جلسه هشتم از دوره دوم جلسات لژیون سردار نمایندگی دماوند به استادی مسافر فرامرز، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر یونس با دستور جلسه «نظم،انضباط و احترام در کنگره ۶۰» چهارشنبه ۲۲ اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
در مورد دستور جلسه نظم،انضباط و احترام توجه کنیم این کلمات مانند زنجیر به هم وصل می باشد کنگره را اگر قطار در نظر بگیریم نظم،انضباط و احترام مانند واگن های این قطار می باشند من باید در این مسیر باشم و حضور داشته باشم چه در نوشتن سی دی یا لژیون و همه این مسائل را برای رسیدن به درمان من بلاید رعایت کنم.
برای سفر راهنما به من می گوید سر ساعت حضور داشته باش و داروی خود را سر ساعت بخور و غیره و من بابت انجام این کارها تعهد دارم و طی ده ماه باید تمام این مسائل را رعایت کنم تا به رهایی برسم و اگر من به این تعهد عمل کنم آخر سفر هم حال خوب و هم اتفاق خوب برای من می افتد و وقتی در کنار این حرکت می کنم خیلی از مسائل دیگر که برایم مشکل به وجود آورده بود یکی یکی حل می شود لژیون سردار یکی از مواردی است که در حل این مسائل به من می تواند کمک کند.
همه ما افراد ناتوانی را دیدیم در خیابان که طلب پول می کنند و تشخیص می دهیم که توانایی کار ندارد و به آنها کمک می کنیم درست است پول می دهیم و در مقابل انرژی و حال خوب کسب می کنیم و در آن لحظه من صد برابر آن کسی که پول گرفته انرژی می گیرم ما می گوییم پول معادل انرژی است مثال کار می کنیم و در قبالش پول می گیرم و بایت گرفتن آن پول انرژی می گیریم توجه کنیم از زمانی که نقدینگی برداشته شده و جاین کارت آمده سطح انرژی بسیار پایین می باشد.
خداوند می گوید ببخش تا ببخشم من اگر ظرف پرم را نگه دارم چیزی در آن نمی توانم اضافه کنم اما زمانی که خالی باشد در آن می شود زلال ترین و بکر ترین چیزها را از نو ریخت.در این مساله مهم نیست توان من چقدر باشد مهم این است با تمام توان در این راستا حرکت کنم شاید کسی بگوید من که چیزی ندارم مهندس مس فرمایند ان کسی که سرمایه دارد و می بخشد کار خاصی نمی کند آن کسی که ندارد و می بخشد کار بزرگی می کند.
لژیون سردار یکی از بند هایی است که من را در کنگره نگه داشت و من نباید به دنبال این باشم که مثال اسنجا پنج میلیون پول دادم و بایپد خدا به من بدهد بیشترش را.بلکه شاید در جای دیگر اتفاقی بدی که برای من یا خانواده ام می خواست بیفتد از سرم رفع بشود سیستم هستی جوری برنامه ریزی شده که خود به خود همه این ها در سر جای خودش قرار می گیرد خدا می گوید به طبیعت نگاه کن و الهام بگیر که یک درخت چگونه بدون هیچ توقعی به ما می بخشد و تنها انتظاری که دارد می گوید به طبیعت احترام بگذار.
زمانی که من ازدواج می کنم تعهد می دهم و در راستای ان تعهد تعهد های دیگر هم می آید و اگر من آن را انجام ندهم در جایی ضربه می خورد به زندگیم.من هم در کنگره تعهد دادم و به آن عمل نکردم و در قبال آن خیلی اتفاقهای بد در زندگیم چه از نظر مالی و چه جور دیگر متحمل شدم من یا نباید تعهد بدهم و یا باید هر طور شده به آن عمل کنم.

تنظیم ارسال :مسافر یاسر