هر کاری که با نظم عمومی، آداب، رسوم و پرهیزکاری باشد هرگز سزاوار ملامت نخواهد شد. من یک مادر هستم وقتی متوجه اعتیاد پسرم شدم، دنیا جلو چشمانم سیاه شد، همه آرزوهایی که برای او داشتم یکباره روی سرم آوار شد و احساس کردم تمام غمهای دنیا روی دلم نشسته است. به هر دری میزدم که پسرم را درمان کنم؛ اما هیچ جوابی نمیگرفتم، مقابل خداوند گریه و زاری میکردم جوری که هیچ رمقی برایم نمیماند و گاهی دست به خودکشی میزدم.
همیشه با پسرم به دلیل اعتیاد دعوا داشتم. نظم، بیانضباطی و بیحرمتی در خانه ما رواج داشت. حال دلم خیلی بد بود؛ اما یک روز در کمال ناامیدی، شخصی که من فقط شماره تلفن او را از طریق یک دکتر کلینیک ترک اعتیاد داشتم و او را نمیشناختم، کنگره را به من معرفی کرد. وقتی وارد کنگره شدم، متوجه افراد زیادی شدم که مثل من از اعتیاد عزیزان خود پژمرده و غمگین هستند، افراد در این مکان بسیار مهربان هستند، متوجه شدم که مواد نه تنها جسم، بلکه روح مسافر را خراب میکند و ترکشهای آن به ما همسفرها هم، اثابت میکند.
ما سفر خود را آغاز کردیم، این سفر هم سخت و هم سهل است؛ اما ایمان دارم که پایان شب سیه، سپید است. اکنون اشکم مجال نمیدهد و قلم در دستانم به لرزش در میآید، میپرسید چرا؟ من مجبور هستم راجع به دو موضوع بنویسم: یکی نظم و انضباط قبل از کنگره و دیگری نظم و انضباط بعد از کنگره است، مهمترین اتفاقی که در جهان هستی برای من رخ داد آشنا شدن با کنگره۶۰ و اقدام برای درمان مسافرم بود. قبل از ورودم به کنگره، در اثر اعتیاد و بینظمیهای مسافرم خیلی چیزها را در کار، زندگی و مسائل دیگر از دست داده بودم، این باعث از بین رفتن اعتماد به نفس مسافرم شده بود، من در پایینترین نقطه تاریکی قرار گرفته بودم و بینظمیها باعث بهم خوردگی نظم زندگی من شده بود.
قوانین هستی و کائنات جزء قوانین الهی است که حاکم بر تربیت نظام سیستم، فرمانهای الهی و انبیا میباشد، اگر به طبیعت که معلم ما است توجه کنیم، هیچ چیزی بدون نظم نیست، مثل شب، روز، فصلها، گیاهان، حیوانات و همه چیز که در حال چرخش و تغییر هستند.
جناب مهندس در سیدیها اول به نظم و انضباط اشاره دارند، جهان با تمام عظمت و بزرگی چنان در نظم و انسجام عظیمی به سر میبرد که اگر کوچکترین بینظمی در گوشهای از این چرخه حیات راه بیفتد منجر به نابودی هستی و کائنات میشود.
انضباط به معنای نظم داشتن است، یعنی انسان در درون خودش خویشتندار باشد، خود به خود راستی، درستی، اعمال و کردار از او سر بزند. حضرت علی میفرماید: «برترین ادب آن است که انسان در حد و مرز خود بماند و از اندازه خود فراتر نرود.» برای اینکه تبدیل به فرد منضبط شویم؛ باید در زندگی هدفهایی داشته باشیم.
نظم، انضباط و احترام ستونهای کنگره هستند که اگر از این قانون خارج شوند، هرج و مرج به وجود میآید. احترام مهمترین مسئله است که جناب مهندس میفرمایند: «کسی که نتواند به رب و معلم خود احترام بگذارد؛ هرگز کسی به او احترام نخواهد گذاشت.» اگر به الگوهای کنگره که معرفت، عدالت و عمل سالم است، نگاهی بیندازیم متوجه میشویم، اگر مسافر و همسفر به معرفت نرسیده باشند، نمیتوانند عدالت را اجرا کنند؛ در نتیجه به عمل سالم هم نمیرسند. احترام خریدنی نیست، بلکه کسب کردنی است، نیاز به ابزار دارد، فقط با آموزش و فرمانبرداری صورت میگیرد. اول باید صور پنهان او تغییر کند، بعد با تزکیه، پالایش و رسیدن به دانایی موثر از ضد ارزشها فاصله میگیریم، با کردار نیک، پندار نیک، گفتار نیک، تغییرات در خاصیت انسان و رسیدن به معرفت، قطعاً تغییرات و تبدیلات صورت خواهد گرفت، اگر این سه پارامتر مهم را به کار گیریم میتوانیم نظم و انضباط را یاد بگیریم و زمانی در کنگره در حال پیشرفت هستیم که اول آموزش ببینیم، یاد بگیریم، احترام بگذاریم تا بعداً آموزش دهیم و به ما احترام بگذارند.
تایپ: همسفر غزل رهجوی راهنما خانم نجمه لژیون (هشتم)
ویرایش: همسفر زینب رهجوی راهنما خانم نجمه لژیون (هشتم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستار: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم) دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر فریناز نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد
- تعداد بازدید از این مطلب :
395