English Version
This Site Is Available In English

یکی از شروط مهم برای رسیدن به رهایی در کنگره 60 داشتن نظم وانظباط است

یکی از شروط مهم برای رسیدن به رهایی در کنگره 60 داشتن نظم وانظباط است

دومین جلسه از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی مسافر فرید نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر رحیم با دستور جلسه «نظم،انضباط واحترام در کنگره» در روزسه شنبه 21 اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱6:30 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان فرید هستم یک مسافر امیدوار هستم طاعات و عبادات همه شما قبول درگاه حق تعالی باشد. یک خدا قوت بگویم به ایجنت محترم وگروه مرزبانی و دوستانی که در آشپزخانه خدمت می کنند،راهنماهای عزیز آقا رضا،آقامحمد،آقاصادق و کلیه کسانی که حمایت کردند برای اینکه مراسم افطاری به نحو احسنت برگذار بشود و این حس و حال را در شعبه دریافت کنیم.
دستور جلسه این هفته نظم انظباط و احترام در کنگره 60است. آقای مهندس دژاکام هر وقت در کنگره در مورد نظم صحبت می کنند هستی را مثال می زنند و می‌گویند ما در تمام فرآیند زندگی باید به هستی نگاه کنیم و به طبیعت نگاه کنیم و از آن الگو بگیریم . واقعاً نظمی که در جهان هستی هست بی نقص می‌باشد و به هر گوشه از آن نگاه می‌کنیم لذت می بریم .
شب و روز ،تغییر فصل ها،عملکرد خورشید ،گردش زمین ،نظم ستاره ها همه و همه وقتی انسان به آن نگاه می کند به وجد می آید. حضرت علی علیه السلام در مورد نظم یک جمله ای در نهج‌البلاغه می فرمایند که نگاه کنید به عالم که جسم انسان جهان کوچکی است در مقابل این جهان هستی و آن نظمی که در بدن انسان وجود دارد خیلی شگفت انگیز است.
زیاد نمی خواهم در مورد نظم صحبت کنم دوست دارم در مورد بخش دوم صحبت کنم یعنی انظباط، الگوی ساخت کنگره 60را جناب آقای مهندس دژاکام از روی طبیعت بر داشته اند و از هستی الگو برداری کرده اند و یک الگوی کاملاً منظم و منسجم می‌باشد و در طی بیست و هفت سال به وجود آورده اند،و اگر هم نقص کوچکی  وجود داشته باشد با حضور دیده‌بان ها ومشورت کردن با آنان آن را رفع و رجوع می کنند.
موضوع انضباط این است که وقتی ما وارد کنگره 60 می شویم به ما کمک می‌کند تا به رهایی برسیم و درمان اعتیاد را انجام بدهیم. یکی از شروط مهم برای رسیدن به رهایی در کنگره 60 داشتن انظباط است. بنده انظباط در کنگره 60 را برای خودم به سه قسمت تقسیم کرده ام یک انظباط جسمانی است،انظباطی که ما باید در جسم خودمان داشته باشیم.
اول تغذیه است یعنی به خوراکی که میل می کنم توجه داشته باشم دوم بحث ورزش کردن است سوم حفظ سلامتی است،اهمیت دادن به سلامتی است مثال دندان و پوستی که خداوند به بنده عطا فرموده است و تمام جسم فیزیکی که دارم توجه بکنم.
اگر بیماری به سراغ من آمد نگویم که مهم نیست حالا ببینیم چطورمی شود و پیگیری نکنم و در سفر اول مهم‌ترین موضوع بحث درمان اعتیاد است بحث مصرف اوتی داروی مناسب ،زمان مناسب ،اندازه مناسب. و این یک لطف بزرگی است که من وقتی وارد کنگره 60 می شوم با این نظم و انضباط آشنا می شوم اینکه راهنما به من می گوید که دارو را راس ساعت بخورم.
این نظم در زمان مصرف مواد برای من اصلاً وجود نداشت،زمان اصلاً برایم تعریفی نداشت، نظم در زندگیم وجود نداشت و واقعیت موضوع این است که وقتی وارد سفر می شوید تمام تلاش نیروهای منفی این است که بی نظمی را در ذهن شما به وجود بیاورند اولین کاری را که انجام می دهند این است که افکار شما را بی نظم می کنند وقتی افکارتان بی نظم شد حس شما بهم ریخته می شود و وقتی حس بهم ریخت عملکرد شما متزلزل می شود و آن عملکرد درست را انجام نمی دهید
. موضوع دیگر این است که من انظباط را برای خودم انظباط انسانی تعریف کرده ام یا همان بحث کسب علم و کار و هنر و موارد مختلف دیگر است که  به من کمک می کند تا رشد کنم ،یک مثالی از کنگره برای شما بزنم در سفر اول چه چیزی به من کمک می کند این است که من منظم سی دی را بنویسم،منظم نشریات کنگره را بخوانم ،منظم سی دی ها را گوش بدهم و بتوانم در کنگره کسب علم داشته باشم.
ضلع بعدی انظباط روحانی است در بخش انظباط روحانی در سی دی تاجر 2 آقای مهندس خیلی زیبا به این قضیه اشاره کرده اند،ما به یک سری موضوعات باور داریم ،یک سری موضوعات را قبول داریم ،ولی هیچگونه عملکردی نسبت به آن موضوعات نداریم.

من می دانم که باید مراقب جسم خود باشم ،من می دانم باید آراستگی ظاهری داشته باشم ،من می دانم که باید سی دی را بنویسم و....می دانم های زیادی دارم ولی اینکه چقدر نسبت به آن باور و عملکرد دارم و آن انظباط را رعایت می کنم که این کار را به صورت عملی درآورم که در من به یک ارزش تبدیل بشود از آن هیچ آگاهی درستی ندارم.
فقط و فقط در باور من است بنده می دانستم که مواد مخدر برای من ضرر دارد می دانستم معتاد هستم و اینکه واقعاً مصرف نکردن و انجام ندادن هر ضد ارزشی برای من ارزش نبود. آقای مهندس می فرمایند یا نمی دانم یا نمی خواهم که انجام بدهم برای من آن نخواستن بود می دانستم ولی نمی‌خواستم انجام بدهم .
قضیه دیگر در مورد این دستور جلسه که در این هفته مرور کردم ،بحث زندگی منظم بود که من چگونه به زندگی خود نظم ببخشم و چگونه به سمت این نظم حرکت کنم ،چگونه می توانم تمام ابعاد زندگی خود را به شکلی برای آن برنامه ریزی بکنم که به همه کار های خودم برسم هم وقت کنم سی دی بنویسم هم وقت کنم به سر کار بروم وهم وقت کنم که در کنگره خدمت انجام بدهم .
هم به کلینیک برای گرفتن شربت اوتی به موقع برسم ایجاد این نظم منوط به این است که من در همان روز اول که وارد کنگره می شوم به حرف راهنما گوش دهم وقدم به قدم کارهایی را که راهنما از من خواسته است را به دقت انجام دهم . کسی که تازه وارد کنگره شده است توانایی ده ماه زمان سفرکردن را ندارد ولی با حرکات کوچک مثال همین زود آمدن در کنگره خود یک قدم برای من می باشد برای اینکه بتوانم به زندگی خود نیز نظم بدهم.
قدر زمان را در زندگی خود بیشتر می دانم . من وقتی وارد کنگره شدم روزی چهار عدد فیلم نگاه می کردم در سر کار هم فیلم نگاه می کردم اصلا زمان برای من ارزش نداشت ولی الان برای هر ساعت از عمرم برنامه ریزی دارم به این دلیل که تازه به ارزش زمان پی برده ام. نکته دیگر این که بعد از یک مدت زمانی انسان وقتی سفر انجام می دهد.
نگاهش به ابعاد دیگر زندگی مهم می شود و در سفر دوم دیگر شربتی وجود ندارد دیگر. رهایی از مواد را دارید و الان وقت جبران گذشته است و این کار فقط با نظم اتفاق می‌افتد خواسته های را که از رهایی انتظار دارید بخش مهم آن با خدمت کردن در کنگره است ولی یک بخش دیگر آن برای بنده تحصیل است .
یک بخش اعظم آن رسیدن به رفاه مالی است وهمه اینها باید در سایه برنامه ریزی باشد. یک سری چیز ها را انسان دوست دارد که داشته باشد ولی بدون انظباط در زندگی نمی‌توانید به آن برسید.مثلا راهنمای بنده می‌فرمودند دوست داشتند خلبان هواپیما باشند در سفر دوم به سمت آن حرکت کردند و به مدارجی هم رسیدند ،دوست دارم بگویم به سمت علایق خود حرکت کنید وآن را سرکوب نکنید و اگر بخواهید به آن برسید باید منضبط باشید باید انضباط داشته باشید باید وادی پنجم را اجرا کنید ،از ضد ارزش ها دوری کنید و به سمت ارزش ها حرکت کنید.
موضوع دیگر احترام در کنگره 60 است و موضوعی بسیار مهم می باشد.ما دوست داریم که دیگران ما را دوست داشته باشند و ما هم دیگران را دوست داشته باشیم ، این قضیه به این شکل است که اگر ما بخواهیم به کسی احترام بگذاریم به جایگاه اجتماعی آن شخص توجه نکنید و یا در کنگره 60 چه جایگاهی را دارد .باید مفهوم عشق را کاملاً درک نماییم . نگاه ما نگاه خطا پوش باشد مخصوصا در کنگره 60 دیدهءخطا پوش داشته باشیم وزیاد به معایب دیگران نگاه نکنیم.
آن چیزی که به من کمک خواهد کرد که به دیگران محبت کنم و به دیگران احترام بگذارم و در مقابل احترام ببینم این است که دیگران را فقط به خاطر انسانیت آنها دوست داشته باشم .جایگاه برای من اهمیتی نداشته باشد به خاطر خودشان دوستشان داشته باشم و احترام به جای آورم
. به این شکل احترام را هم از خود وهم دیگران سلب کرده ایم . آقای مهندس می فرمایند که جایگاه حس قلب است و اگر بنده یک رنگ باشم و همه را دوست داشته باشم می توانم احترام را به دست آورم . نکته مهم در کنگره 60 است که ما در کنگره 60 باید به جایگاه ها احترام بگذاریم همانطور که جناب آقای مهندس می فرمایند که اگر من یک چوب خشکی را بر رویش شالی آویزان کنم شما موظف هستید که به آن احترام بگذارید.این جز جدا نشدنی از کنگره 60 است.
هر چقدر هم حق با من باشد من اجازه ندارم به آن جایگاه بی احترامی کنم به این دلیل که آقای مهندس کانال احقاق حق را نیز در کنگره راه اندازی کرده اند و هر جایی احساس کردید حقی از شما ظایع می شود از کانال خود ایشان می توانند احقاق حق نمایید و موضوع را پیگیری نمایید ممنون که به صحبت‌های بنده گوش کردید.
تایپ:مسافر امیرحسین لژیون اول
عکس:مسافر محمد رضا لژیون اول
ویراستاری وارسال:مسافر علی لژیون اول

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .