در کنگره، آموزش‌ها عملیاتی می‌شوند

گفت‌وگو با راهنمای تازه‌واردین شعبه لویی پاستور، آقا بابک

به رسم کنگره لطفاً خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان، بابک هستم، مسافر. با ۲۵ سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتی‌ایکس مصرفی‌ام شیره و تریاک به‌صورت کشیدنی بود. ۱۰ ماه سفر کردم به روش DST با داروی OT به راهنمایی راهنمای محترم، آقا حمیدرضا انصاری. اکنون ۳ سال از رهایی‌ام می‌گذرد. در ادامه، سفر سیگار را نیز انجام دادم، به روش DST با داروی آدامس نیکوتین خوراکی، به راهنمایی آقا فرشید. از دام نیکوتین نیز ۲ سال و ۱۱ ماه است که رها شده‌ام.

از دیدگاه شما نظم و انضباط چه تأثیری در درمان و بهبودی افراد در کنگره ۶۰ دارد؟
نظم و انضباط در کل زندگی بسیار مسأله مهمی است. صحبت‌هایم را با این مثال شروع می‌کنم: اگر نظم و انضباط حتی در لباس پوشیدن رعایت نشود، هنگام خروج از خانه ممکن است ببینیم که جوراب یا پیراهنمان نیست و باید کلی دنبالشان بگردیم که وقت‌گیر است. در کنگره نیز نظم و انضباط بسیار دقیق و اصولی رعایت می‌شود. از پوشیدن پیراهن سفید گرفته تا گوش دادن به صحبت‌های استاد جلسه، حضور به‌موقع، تابع قوانین بودن، حرمت کنگره که خوانده می‌شود و حتی نوشتارهایی که تکرار می‌شوند، همگی نشان‌دهنده نظم در کنگره است. این امر باعث می‌شود افق دید ما بازتر شود و فقط به درمان اعتیاد بسنده نکنیم، بلکه در ادامه به دنبال مهارت‌های زندگی نیز برویم و بدانیم که نظم و انضباط در تمام جنبه‌های زندگی نقش مهمی دارد.

چگونه می‌توان احترام را در روابط اعضا حفظ کرد و چرا این موضوع در کنگره ۶۰ اهمیت دارد؟
اگر می‌خواهید به کسی احترام بگذارید، در درجه اول باید بدانید که چقدر برای خودتان ارزش قائل هستید. هرچقدر که به دیگران احترام بگذارید، همان‌قدر برای خودتان ارزش قائل هستید. اگر قدر و اندازه خود را بدانید، طبیعتاً برای دیگران نیز همان میزان احترام قائل خواهید شد. وقتی من برای خودم ارزش قائل نباشم، ممکن است با یک شوخی نابجا یا رفتاری نامناسب، این ارزش را از بین ببرم یا حریم خود را بشکنم. احترام، در وهله اول از خود فرد شروع می‌شود و شعاع آن، هم خود شخص و هم اطرافیان را دربر می‌گیرد. بنابراین، غیرممکن است که من به دیگران احترام نگذارم اما توقع داشته باشم که دیگران به من احترام بگذارند.

جناب مهندس تأکید زیادی بر رعایت قوانین و حرمت‌ها دارند. به نظر شما این اصول چه تأثیری بر زندگی افراد دارد؟
اگر قوانین نباشند، ما در زندگی نمی‌توانیم حرکت کنیم. تصور کنید که به چراغ قرمز می‌رسید؛ اگر یک‌بار زرنگی کرده و رد شوید، ممکن است اتفاقی نیفتد، اما بار بعد احتمال وقوع تصادف و حادثه وجود دارد. حالا اگر این موضوع را در سطح هستی و کائنات در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که گاهی ما اشتباهاتی را انجام می‌دهیم و از خداوند طلب بخشش می‌کنیم، اما اگر مقررات را زیر پا بگذاریم و به آن‌ها بی‌اعتنا باشیم، قطعاً باید تاوانش را هم بپردازیم.

وقتی وارد کنگره شدم، فکر می‌کردم که عقل کل هستم و همه چیز را می‌دانم. اما وقتی جلوتر آمدم و آموزش‌های کنگره را دریافت کردم، متوجه شدم که سواد کنگره با سواد بیرون بسیار متفاوت است. هرچه بیشتر آموزش گرفتم، بیشتر متوجه شدم که در زندگی، بسیاری از کارها را اشتباه انجام داده‌ام. کنگره به من یاد داد که باید برای خودم حریم و خط قرمز داشته باشم. حرمت‌های کنگره ۶۰ آن‌قدر اهمیت دارند که در طول جلسه دو بار خوانده می‌شوند تا بدانیم که باید به نوشتارها احترام بگذاریم و به صحبت‌های دیگران گوش دهیم.

قوانینی که جناب مهندس وضع کرده‌اند، به ما می‌آموزد که رعایت نظم و احترام، در نهایت به خودمان بازمی‌گردد. جامعه آموزش دارد اما عمل‌گرایی در آن کم‌رنگ است. اما در کنگره، آموزش‌ها عملیاتی می‌شوند و همین موضوع باعث رشد و حرکت اعضا می‌شود. من پس از رهایی، متوجه تغییرات بزرگی در خودم شدم؛ مثلاً قبلاً ته سیگارم را در جوی آب می‌انداختم، اما حالا یک تکه کاغذ را تا رسیدن به سطل زباله در جیبم نگه می‌دارم. قبلاً احترام به طبیعت، خانواده و اطرافیان برایم کم‌اهمیت بود، اما اکنون می‌دانم که این مسائل چقدر ارزشمند هستند.

اگر فردی در رعایت نظم و انضباط و احترام دچار ضعف باشد، چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید تا بتواند در این مسیر رشد کند؟
اگر بی‌نظمی وجود داشته باشد، حتی یک سوراخ کوچک، در آینده تبدیل به یک چاه عمیق می‌شود. نظم و ترتیب از اهم واجبات زندگی است. اگر کسی بخواهد موفق باشد، باید قوانین را رعایت کند و آن‌ها را در زندگی خود عملی کند. در کنگره، سر وقت آمدن بسیار مهم است، زیرا تمامی حرمت‌ها و قوانین برای این وضع شده‌اند که اعضا در بهترین و آرام‌ترین حالت ممکن سفر کنند و به درمان برسند.

نکته جالب اینجاست که در بیرون از کنگره، هرچقدر جایگاه افراد بالاتر می‌رود، وظایفشان کمتر می‌شود، اما در کنگره، هرچه جایگاه بالاتر برود، مسئولیت‌ها بیشتر و خطیرتر می‌شود. این تفاوت نشان می‌دهد که آموزش‌های کنگره تا چه حد در زندگی افراد تأثیرگذار است.

کلام آخر
در ابتدا از زحمات جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا بتوانیم خدمت کنیم، آموزش بگیریم و به حال خوش برسیم. همچنین از شما و تمامی اعضای زحمت‌کش سایت کمال تشکر را دارم. چون خودم در سایت خدمت کرده‌ام، می‌دانم که سایت یک خدمت خاموش اما بسیار تأثیرگذار است. به همه بچه‌های سایت خسته نباشید و خداقوت می‌گویم و برایشان بهترین‌ها را آرزو دارم.

در پایان، خداوند را بسیار شاکرم که کنگره را به من عطا کرد. من واقعاً بعد از ۳ سال، تازه معنای واقعی زندگی را درک کرده‌ام. خانواده‌ام، هستی و طبیعت را می‌بینم، دوستانم را می‌بینم. به نظر من، خوشبختی یعنی داشتن دوستان خوب در کنار آدم، و کنگره واقعاً جایگاه دوستان خوب است؛ کسانی که با عشق و محبت در کنار هم هستند، بدون هیچ چشم‌داشتی. این نهایت عشق و کمال یک انسان است، که همه آن را از آموزش‌های ناب کنگره و جناب مهندس دریافت کرده‌ایم.

از اینکه وقت گذاشتید و صحبت‌های من را مطالعه کردید، سپاسگزارم.

گردآوری و تایپ: مسافر محمد (لژیون شانزدهم)
ویرایش و بارگزاری: مسافر حسام(لژیون شانزدهم)